پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰، ۹:۱۵

"کاغذهای سوخته" و "دو کام حبس" نقد و بررسی شدند

"کاغذهای سوخته" و "دو کام حبس" نقد و بررسی شدند

امیرحسین یزدان بد گفت: در داستان نویسی معاصر، که عصر اطلاعات است، توجه نویسندگان به تسریع ورود اطلاعات به متن و پخش آن در متن، منعطف است و داستان‌های امروز مملو از اطلاعات و شخصیت‌های مختلف هستند؛ در حالی که گذشته داستان نویسی کشور ما بیشتر به امر زبان توجه داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی  مجموعه داستان‌های "کاغذهای سوخته" و "دو کام حبس" عصر روز پنج شنبه 8 اردیبهشت  با حضور امیرحسین یزدان‌بد، سعید سبزیان، الهه دهنوی و مریم منصوری در موسسه راهبرد پیمایش برگزار شد.

امیرحسین یزدان‌بد، نویسنده و منتقد ادبی در این نشست درباره مجموعه داستان "کاغذهای سوخته" نوشته الهه دهنوی گفت: دهنوی در این کتاب چندین ویژگی دارد که به نظرم مشخصا ویژگی‌های قلم او هستند. سرعت و اطلاعات  از ویژگی های عصر حاضر هستند. در داستان نویسی معاصر، توجه نویسندگان به تسریع ورود اطلاعات به متن و پخش آن در متن، منعطف است. بزرگان داستان‌نویسی ما اصولا به قواعد داستان نویسی توجه زیادی داشتند.

وی افزود: به عنوان مثال داستان‌نویسی حرفه‌ای دهه‌های 40 و 50 ایران دارای یک زبان تهرانی قجری مانند بودند. امروز هم این دغدغه زبان در نویسندگان ما به چشم می‌خورد. با این حساب شاید بتوانیم زبان را اصلی ترین عنصر داستان بدانیم. در نتیجه با دو رویکرد روبرو خواهیم بود؛ رویکرد وابسته به شیوه امثال هوشنگ گلشیری و شیوه‌ای که در مقابل، و نه در مخالف آن قرار دارد. شیوه دوم سعی می‌کند اطلاعات وارد داستان کند و زمان را به مثابه یک ریل قطار به کار بگیرد.

زبان این مجموعه سالم و بی‌ادعا است

این منتقد ادامه داد: داستان‌های مجموعه "کاغذهای سوخته" از لحاظ زبانی کاملا بی ادعا و سالم هستند. در تمام کتاب به غیر از یک کلمه که به نظرم غیرعادی بود، هیچ دست اندازی از نظر زبانی وجود ندارد. بیشتر داستان هایی که  در این کتاب هستند، پر از اطلاعات و انسان هستند و چند تا از داستان‌ها قابلیت داستان بلند شدن داشتند. رسیدن به عنصر روایت و عبور از عنصر زمان، وقتی صورت می گیرد که زاویه مناسبی برای روایت انتخاب شود و دهنوی با انتخاب راوی بی طرف به این مهم دست یافته است.

یزدان‌بد گفت: مهمترین ویژگی این کتاب به نظرم وجود فصل‌های زیاد در داستان‌هاست. فصل زدن باعث می شود وارد درام شویم. این اتفاق برعکس داستان کوتاه در رمان رخ نمی دهد.  به نظرم نویسنده با فصل زدن گستره بیشتری از زمان یک داستان را گسترش می دهد. تمام داستان ها به غیر از یک داستان، فصل دارند که البته در آن نیز ساختار برشی وجود دارد. نکته دیگر این که از عدم وجود غلط تایپی در این کتاب بسیار لذت بردم.

در ادامه سعید سبزیان، مترجم و منتقد ادبی در نقد و بررسی مجموعه داستان "دو کام حبس" نوشته مریم منصوری گفت: داستان اول این مجموعه تضمین و بینامتنی‌هایی دارد. به عنوان مثال می توان به شعری که از یک شاعر انگلیسی در این داستان آورده شده، اشاره کرد. به نظرم به چند دلیل این داستان کافکایی نیست. یکی از این دلایل جمله آخر داستان است که قابلیت کافکایی بودن متن را از آن می گیرد.

وی افزود: به سادگی نمی توان به رابطه انسان های این داستان پی برد. نمی دانیم که شخصیت سایه به ما راست می گوید یا دروغ می گوید؟ وقتی شخصیت سایه را تحلیل می کنیم، می بینیم که حقیقت را نمی گوید چون با خودش هم آشنایی ندارد. یکی از مشکلات این داستان همین است. جمله دوم ناقض جمله اول است. نکته دیگر این که گویی مطلبی از صفحه 18 حذف شده باشد و شاید مخاطب فکر کند که نویسنده در این صفحه محافظه کارانه عمل کرده است.

این مترجم در ادامه گفت: باید در صحبت درباره این کتاب به وجه بینامتنی داستان ها هم اشاره کرد. اسامی نمایشنامه ها و کتاب های خوبی در داستان های "دو کام حبس" آمده است. البته این بینامتن گونگی ضمن تقویت داستان، می تواند موجب لو رفتن قصه بشود و از ابهت اثر بکاهد.

سبزیان گفت: داستان "کفتر چاهی" را چند بار خواندم و از خوانش چندباره آن لذت بردم. معتقدم اگر منصوری همان طور که این داستان را نوشته است، به نوشتن ادامه دهد، نه تنها در ایران که در دیگر کشورها می تواند آوازه بلندی داشته باشد. نویسنده به خوبی توانسته فضای کهنگی، یاس و ناامیدی را نشان بدهد. در این داستان برخلاف دیگر داستان ها نمی توان ضعف زبانی پیدا کرد. 

باید به زبان داستانها بیشتر توجه می‌شد

به نظرم در نگارش این مجموعه، در زمینه زبان باید دقت بیشتری می شد. در بحث واژه ها تعداد محدودی کلمه وجود دارد که اشتباه به نظر می آیند. به کارگیری "شیلنگ تخته" به جای "شلنگ تخته" نمونه‌ای از این دست است. بعضی از علائم سجاوندی هم نیاز به بازنگری دارد که این امر بر عهده ویراستار است. قسمتهایی در متن کتاب وجود دارد که با توجه به این که دغدغه منصوری بر زبان بوده، باید مورد توجه بیشتری قرار می گرفت. مثلا عبارت " می خواستم ناموسش را بجنبانم" نمی تواند صحیح باشد. عموما در این زمینه غیرت را به جوشش یا جنبش در می‌آورند. در برخی بخش‌ها نیز سعی بر کلمه سازی دیده می‌شود.

کد خبر 1300514

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha