خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: فعالیتهای بینالمللی نشر، قانون کپیرایت، مافیای توزیع، فعالیت در حوزه کودک و نوجوان و بسیاری از مسائل دیگر چاپ و نشر کتاب، از موضوعاتی بودند که در گفتگو با مسئولان انتشارات امیرکبیر به آنها پرداخته شد. این گفتگو که در دفتر مرکزی انتشارات امیرکبیر انجام شد، میتواند روشنگر بسیاری از برنامههای ناشران بزرگ دولتی چون امیرکبیر باشد که قصد توسعه فعالیتها و چاپ آثارشان را دارند.
امیرکبیر در بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، عنوان بهترین ناشر سال 89 را مشترکاً با سوره مهر، دیگر مؤسسه انتشاراتی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی را کسب کرد.
در این گفتگو احمد نثاری مدیر انتشارات امیرکبیر و مصطفی رحماندوست مدیر بخش شکوفه انتشارات امیرکبیر با خبرنگار مهر به گفتگو نشستند که شرح آن در ادامه میآید.
*آقای نثاری! با توجه به اهداف و الویتهای انتشارات امیرکبیر و دولتی بودن این ناشر، برای حضور این موسسه در عرصههای نشر بینالملل چه طرح و برنامههایی وجود دارد؟ به نظر میرسید که حضور امیرکبیر در عرصه فعالیتهای بینالمللی راضی کننده نیست. چون در نمایشگاه کتاب مالزی که به تازگی برگزار شد، غرفهای وجود داشت که نام امیرکبیر بالای آن درج شده بود، اما غرفه خالی بود.
نثاری: امیرکبیر ظرفیتهایی منحصر به فردی در حوزه محتوا دارد که کمتر ناشری از این ظرفیتها برخوردار است. یکی از دلایل این امر، سابقه 60 و چند ساله در حوزه فرهنگ و تالیف کتاب است. امیرکبیر چه قبل از انقلاب که تعداد ناشرهای کشور رقمی حدود 50 بود و چه بعد از انقلاب که این رقم به حدود 4500 رسیده است، این موسسه همیشه جزو 5 ناشر برتر کشور بوده و هست و به دلیل این جایگاه، آثار خوبی را جذب و تولید کرده است. سطح توقع مردم هم از امیرکبیر به همین میزان بالاست. بنابراین احساس کردیم با این ظرفیتی که داریم، میتوانیم در سطح بینالملل حضور جدیتری داشته باشیم.
ما فعالیتهای بینالمللی موسسه را از 3 سال قبل آغاز کردیم و در چند نمایشگاه بینالمللی کتاب شرکت کردیم. دو سال در نمایشگاه بولونیا شرکت کرده و دفتر امیرکبیر را در لندن ثبت کردیم. تعاملات خوبی هم با تعدادی از ناشران همتراز خارجی مانند انتشارات وچه در روسیه برقرار کردیم. با چند ناشر خارجی دیگر هم در صدد برقراری ارتباط هستیم. دفتر لندن هم در این زمینه فعال است و زمینه ارتباط با ناشران انگلیسی را فراهم میکند. چند ناشر ترک هم برای برقراری ارتباط ابراز علاقه کردهاند، اما همه موارد گفته شده، شروع و یک آغاز است. ما خود را تازه در آغاز راه میدانیم. راه حضور در عرصه بینالملل هم با تعامل با ناشران مختلف است که هموار میشود.
برای این که تاثیر بهتر و ماندگارتری در صحنه بینالملل داشته باشیم، باید بتوانیم با ناشرین همتراز خودمان ارتباط برقرار کنیم. البته مشکلی که در این راه وجود دارد، مساله کپیرایت است که قطعا سطح این همکاریها را تنزل میدهد. ولی با این حال اگر بتوانیم با ناشر خارجی ارتباط برقرار کنیم و آثار ما با سرمایه گذاری مشترک، ترجمه و توزیع شود و همچنین آثار ناشر خارجی توسط ما در کشور منتشر و توزیع شود، به بسیاری از اهداف رسیدهایم. این بهترین روشی است که به ماندگاری یک ناشر در عرصه بینالملل کمک میکند. در این زمینه اگر سراغ روشهای اداری و سازمانی برویم، به جایی نخواهیم رسید. بخش فرهنگ هم مانند دیگر بخشها اگر بخواهد توفیق داشته باشد باید از راههای معمول و رایج وارد میدان شود.
*عدم حضور در نمایشگاه مالزی به چه علت بود؟ امیرکبیر که در نمایشگاه غرفه داشت.
ـ بنا نداشتیم در این نمایشگاه شرکت کنیم؛ چون تقریبا همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود و از این که غرفهای برای امیرکبیر در آن نمایشگاه در نظر گرفته شده، تعجب میکنم. دلیل دیگر اینکه ما سطح نمایشگاه مالزی را در این حد نمیدانستیم که امیر کبیر بخواهد در آن شرکت کند. مشابه این موضوع در نمایشگاه لندن اتفاق افتاد که به ما ویزا داده نشد. نهم فروردین متوجه شدیم که به ما ویزا ندادهاند. با دفتر لندن مذاکراتی کردیم که بعد از آن برنامهریزیها به هم خورد و نتوانستیم در نمایشگاه لندن شرکت کنیم. در حال حاضر بنا داریم بخش بینالملل را تقویت کنیم. به خصوص که استعداد و ظرفیت خوبی در حوزه کودک موسسه وجود دارد. تمهیداتی که در این زمینه اندیشیده شده و تولیداتی که عرضه شدهاند همه گواهی بر این مدعی هستند.
*برای تعاملاتی که اشاره کردید، خطوط مشخصی وجود دارد؟ اینکه از چه کشورهایی یا چه ناشرانی کتاب ترجمه و عرضه کنیم، مشخص شده است یا نه؟
ـ از نظر کشوری که تقسیمبندی خاصی انجام نشده است. ولی طبیعی است که دارای یک اهداف و رسالت مشخصی هستیم. ما تابع سیاستهای سازمان تبلیغات اسلامی هستیم و باید در چارچوبی که برایمان مشخص شده، حرکت کنیم. ما ناشر خصوصی نیستیم و قصد نداریم جهانی عمل کنیم. به دنبال تجارت کتاب و بحثهای انتفاعی و اقتصادی هم نیستیم. برای خود شأن فرهنگی قائلیم و معتقدیم باید در مسیری که در راستای تحقق منویات نظام باشد، حرکت کنیم. بنابراین حتما کنترلها و گزینشهایی در انتخاب آثار خواهیم داشت. در حال حاضر حدود 6 کتاب ما در حال ترجمه توسط انتشارات "وچه" روسیه است. ناشران ترک هم علاقهمندند در زمینه آثار کودک با ما همکاری کنند که شاید بتوانیم در سال جاری این موضوع را جدیتر دنبال کنیم.
*آقای نثاری به حوزه کودک و نوجوان اشاره کردند. به تعامل با ترکها هم اشاره شد. ترک ها در عرصه چاپ و نشر بسیار جدیاند و پیشرفتهای خوبی دارند.
رحماندوست: ترکها در حال جلو زدن از ما هستند.
*خب به نظر بهتر است اول کمی درباره فعالیتهای بخش شکوفه که آقای رحماندوست عهدهدار آن هستند، صحبت کنیم. بعد به موضوع ادبیات کودک در سطح بینالملل بپردازیم.
رحماندوست: شکوفه امیرکبیر یک سرمایه قدیمی داشته است که کتابهای قدیمیاش هستند و اینهمه سال تجدید چاپ نشدهاند. این موضوع باعث دلخوری مولفان و مترجمان از شکوفه شدهاست. دوستان ما در بخش شکوفه انتشارات امیرکبیر، این آثار را بررسی کردند و عناوینی که پاسخگوی نیاز روز هم باشد متشکل از آثار فولکلوریک، آثار کلاسیک و آثاری را که در قالب زمان نمیگنجد برای تجدید چاپ انتخاب خواهند کرد. این یک اتفاق تازه در شکوفه بود که باعث پربارشدن بازار کتاب کودک شده است، اما این یک بخشی از کار است.
بخش دیگری از کار، جذب کارهای جدید است. در این زمینه بیشتر قصد جذب تالیفات را داریم. البته این بدان معنی نیست که به دنبال انتشار ترجمهها نیستیم، اما دوست داریم چاپ ترجمهها را براساس قانون کپی رایت پیش ببریم. در حال حاضر چند کتاب زیر چاپ داریم که در آنها قانون کپی رایت رعایت نشده ولی در هر صورت توانستهایم اجازه چاپشان را از ناشرشان بگیریم و به این موضوع در ابتدای این کتابها اشاره میشود.
* گویا روی قانون کپی رایت تاکید خاصی دارید.
ـ کپیرایت قانونی است که باید در ایران رعایت بشود و هرچه اعمال آن به تاخیر بیفتد به ضرر ماست. من در کنگره جهانی کپی رایت در سال 85 اعلام کردم که ما نمی خواهیم عضو کپی رایت بشویم و تعداد زیادی امضا از کشورهای مختلف برای این موضوع جمعآوری کردم. آن زمان آن شرایط را میطلبید، ولی به نظرم امروز آنقدر کتاب داریم که به خارجیها بفروشیم تا حق کپی رایتی که به خارجیها بدهکاریم، پایاپای بشود و شأن بینالمللیمان هم حفظ بشود.
![]() سیستم آموزش و پرورش ما دنبال کتاب نیست. کسی خوب نمره میگیرد که خوب جواب بدهد؛ نه کسی که خوب بپرسد. چون هر که خوب سئوال کند، از کلاس اخراج میشود ![]() |
رحماندوست |
بعضی از ناشران سعی میکنند فقط کتابهایی را چاپ کنند که به کار کشورهای خارجی بیاید. مانند برخی تصویرگرها که سعی می کنند تصاویری بکشند که این شرایط را داشته باشد، اما ما اصراری بر این قضیه نداریم. ما برای بچههای ایرانی کار میکنیم. سعی می کنیم نیاز بچههای ایرانی را پاسخ بدهیم. در این زمینه خواه ناخواه بخشی از این آثار به دلیل تشابهات فرهنگی برای بچههای دیگر کشورها دوستداشتنی است. ترکیه هم به این دلیل تمایل دارد در بخش کودک با ما همکاری کند که تشابهات فرهنگیمان مشترکات زیادی دارد. ادبیات فولکلوریک، کلاسیک، آداب و رسوم و باورهای اجتماعی ما با ترکیه بسیار نزدیک است. با یک نویسنده ترک در نمایشگاه بولونیا صحبت می کردم. او می گفت ما موارد فراموش شدهای داریم که در کتابهای شما دارد خودش را نشان میدهد. این موارد فراموش شده همان مسائلی است که به دلیل نزدیکی به تمدن اروپا فراموش شده، ولی هنوز در فرهنگ ما وجود دارد.
* از نظر بازاریابی بینالمللی چه کارهایی در بخش کودک و نوجوان امیرکبیر انجام میشود؟
ـ طبق توافقی که با دو آژانس بینالمللی ادبی داشتهایم، این دو نهاد موظف هستند آثار ما را به کشورهای مختلف عرضه کنند و هرجا که خاستگاهی برای این کتابها وجود داشت به ما اطلاع دهند.
* طرح الکترونیکی شدن کتابهای شکوفه مدتی است راهاندازی شده است. این طرح تا به حال به کجا رسیده است؟
ـ بخش شکوفه طرح الکترونیکی کتابهایش را نداده است، بلکه سایت اینترنتی انتشارات امیرکبیر خلاصه کتابهای منتشر شدهاش را در خود جا داده است، اما در زمینه فعالیتهای الکترونیک، یک بخش معرفی کتاب به زبانهای دیگر را به آژانسهای بینالمللی ادبی سپردهایم که اگر خریداری برای محصولاتمان پیدا شد به امیرکبیر رجوع داده شود. در این زمینه از ظرفیتهای کتابخانه ملی هم استفاده کردهایم. در این تعامل، کتابهای قدیمی انتشارات را که امکان انتشار دوبارهشان وجود ندارد در اختیار کتابخانه ملی گذاشتهایم تا به صورت الکترونیکی و دیجیتال در پایگاه اینترنتیاش منتشر کند. در حال حاضر برنامهای برای انتشار الکترونیکی کتابهای شکوفه و ایجاد کتابخانه دیجیتال نداریم. چون فعلاً نسبت به این موضوع احساس نیاز نمیکنیم.
* ادبیات کودک ما الآن چه چیزی کم دارد؟
ـ خیلی چیزها کم دارد. فقط یک مورد نیست.
* امیرکبیر میتواند به رفع کدام یک از این کمبودها کمک کند؟
از دست امیرکبیر کاری بر نمیآید. مهمترین چیزی که ادبیات کودکان ما کم دارد، خواننده است. وضعیت مطالعه در کشور ما اسفبار است. هر چقدر هم مسئولان میزان مطالعه روزانه مردم را اعلام کنند، تاثیری بر این وضع نخواهد داشت. به تازگی در رادیو شنیدم که مطالعه هر فرد تهرانی به نیم ساعت در روز رسیده است. طبق آماروزارت ارشاد طی چند سال اخیر، هر سال 4 تا 5هزار کتاب برای کودکان منتشر شده است. در این آمار، شمار کتابهای کمکدرسی هم لحاظ شده است. بیایید خوشبینانه بگوییم هر سال 5هزار عنوان کتاب کودک منتشر میشود. تیراژ کتابها هم بین هزار تا 3هزار نسخه است. بنابراین 15 میلیون نسخه کتاب در سال برای بچههای کشور منتشر میشود. توجه کنیم که بچهها از بدو تولد کتاب نیاز دارند. یکی از مشکلات مهم همین است که ما 30 میلیون کودک داریم و 15 میلیون کتاب منتشر میکنیم. یعنی برای هر دو کودک یک کتاب.
*یعنی شما کمیت و تعداد کتابها را هم جزو مشکلات میدانید؟ چون مسئولین بسیار کمّی گرا هستند و از کیفیت غافل هستند. ولی طبق سخنان شما ما در زمینه کمیت هم مشکل جدی داریم.
ـ وقتی برای 30 میلیون نفر 15 میلیون کتاب چاپ شود، یعنی در این زمینه هم مشکل داریم. جالب است. من میزان فروش میلیاردی نمایشگاه کتاب امسال را شنیدم. مبلغ فروش امسال خیلی نجومی بود.
* نمایشگاه که در واقع یک تناقض بزرگ است.
ـ نه، تناقض بزرگ نیست. نیاز بزرگ است. در دیگر کشورها وقتی وارد فلان کتابخانه محلی میشوید و کتابی که میخواهید، در کتابخانه نباشد، کتابفروشی فردا آن کتاب را برایتان تهیه خواهد کرد. کتابخانههای ما به هیچ وجه اینگونه نیستند. تعداد کتابخانههای ما واقعا اندک است. خیلی از شهرهای ما کتابخانه ندارند و آنهایی هم که کتابخانه دارند، تعدادشان کم است. واقعا در همه شهرهای بزرگ ما یک کتابخانه بزرگ و مجهز وجود ندارد. از همه مهم تر کتابخانههای کودک و نوجوان است. شمار کتابخانههای کودک ونو جوانی که در کشور فعالیت دارند، حدود 800 کتابخانه کانون پرورش فکری است. کتابخانههای مدارس هم به قدری پر از کتابهای سفارشی و تحمیلی از طرف بزرگترهاست که بچهها سراغشان نمیروند.
سیستم آموزش و پرورش ما دنبال کتاب نیست. کسی خوب نمره میگیرد که خوب جواب بدهد؛ نه کسی که خوب بپرسد. چون هرکه خوب سئوال کند، از کلاس بیرون انداخته میشود. گسترش مطالعه در کشور یک برنامه ملی چند ساله میطلبد که هم وزارت ارشاد، هم صدا و سیما، هم خانوادهها و هم آموزش و پرورش باید در آن شرکت کنند. وقتی که پدر و مادر علاقهمند به کتاب به نمایشگاه میآید با غرفههایی روبرو میشود که کیلویی کتاب میفروشند و 5 کتاب را 1000 تومان میدهند. به نظرم مشکل بزرگ، به چشم نرسیدن و در چشمرس قرار نداشتن کتاب است. وقتی یک نمایشگاه استانی در یک استان ظاهراً فقیر برگزار میشود، میبینیم فروش خوبی که حاصل میشود از نظر ناشران خیلی عجیب به نظر میرسد. اگر کتاب در چشمرس باشد و به خوبی تبلیغ بشود، مردم آن را میخرند.
![]() امتیازی که در نمایشگاه به ما داده شد، چندان مورد توجه ما نبود و به دنبال این نبودیم تا کاری کنیم که به عنوان ناشر برگزیده معرفی شویم. ولی متاسفانه عدهای وجود دارند که رشد دیگران را برنمیتابند. من تاسف میخورم که این عناصر ناپاک در عرصه نشر رخنه پیدا کردهاند ![]() |
نثاری |
نمایشگاه کتاب چون در چمشرس است، مردم از همه جا برای خرید کتاب به آنجا میآیند. اگر در شهر خودشان کتابفروشی یا نمایشگاه مجهزی وجود داشته باشد، به نمایشگاه تهران نخواهند آمد. نمایشگاه تبدیل به سالن مد لباسهای محلی شده است؛ چون مردم از همه نقاط کشور برای خرید از نمایشگاه به تهران میآیند. این میشود که فردی که کتابی را لازم دارد از اهواز یا مشهد به نمایشگاه میآید. مشکل اصلی ما توزیع نادرست کتاب است. هم توزیع مافیایی هم توزیع نادرست.
* پس معتقدید توزیع مافیایی وجود دارد.
ـ بله معتقدم. توزیع کننده به ناشر میگوید "کتابی تولید کن 12 صفحه بیشتر نباشد و قیمتش 200 تومان باشد.50 درصد به من تخفیف بده و 8 ماه بعد پولت را بگیر." امیرکبیر چون خودش شبکه توزیع دارد، این موارد را حس نمیکند، اما ناشر خصوصی با چنین مشکلاتی از پا میافتد. آن وقت می خواهد از این 50 درصد باقی مانده هم تصویرگر و هم نویسنده را تغذیه کند. هم صورت خودش را سرخ نگه دارد. این جاست که صنعت نشر یک صنعت سودآور نخواهد بود. اما فکر کنید اگر در هر شهر یک کابفروشی خوب داشته باشیم و به هر کتابفروشی سه نسخه بدهیم، تیراژ 3000 نسخهای به زودی به اتمام میرسد، اما چنین شرایطی وجود ندارد.
چند روز پیش برای شرکت در همایش ادبیات کودکان در دانشگاه شیراز بودم. میخواستم تعدادی از کتابهایم را به دانشجویان اهدا کنم. برای همین به کتابفروشیهای شیراز رفتم، اما هیچ کدام از کتابهایم را نداشتند. شیراز شهر علم و فرهنگ است. شهر حافظ و سعدی است. این برای یک شهر بزرگ خوب نیست که هیچ کدام از کتابفروشیهایش یک کتاب مشخص را نداشته باشند. بنابراین مشکل اصلی توزیع است. این مشکل پایهای است. بعد از این مشکلات دیگری وجود دارد. پدر و مادر تا 6 سالگی و قبل از دبستان وقت دارند بچهها را به مسائل شخصی مانند کتابخوانی عادت بدهند. این مورد نه از امیرکبیر و نه هیچ ناشر دیگری برنمیآید.
* اول گفتگو هم به عدم کلیشهای شدن گفتگو اشاره کردم. حالا به جای اینکه بپرسم مسئولان باید چه کار کنند تا این مافیا از بین برود، میخواهم بپرسم ناشرانی مانند امیرکبیر باید چگونه کار کنند تا این مافیا از بین برود یا از کار بیکار بشود؟
ـ این مافیا به دلایل مختلف از بین نمیرود. یکی از دلایلش این است که مسئولان میخواهند این شبکه وجود داشته باشد. این موضوع بحث مفصلی میطلبد. بارها برای تشکیل موسسات توزیع اقدام شده، ولی موفق نبوده است. یک اتفاق خوب که این مافیا را میشکند، تشکیل بخشهای توزیع در مؤسسات بزرگ انتشاراتی است. این امر باعث میشود کتابهای خوب به شهرستانها راه یابد. امیرکبیر هم این کار را کرده است. ممکن است این حرکت امسال یا سال دیگر سود ده نباشد، اما به مرور زمان جواب خواهد داد.اعتقادم این است که توزیع را باید از تسلط بازار سنتی خارج کرد و به صنعت نشر نزدیک کرد. اگر توزیع از حیطه بازار سنتی خارج شود و به حوزه صنعتی وارد شود، بسیاری از مشکلات حل میشود. فکر کنم مقدمات این امر با کلافگی ناشران مدتی است که کلید خورده است و به نظرم به زودی اتحادیه توزیعی از سوی ناشران تشکیل خواهد شد.
* یعنی این تحول تا ناشران به تنگ نیامده و خودشان نخواهند، ایجاد نمیشود؟
ـ ناشر چارهای ندارد. ناشر به قول یکی از ناشرها کاغذ سفید را تبدیل می کند به کاغذ سیاه که اگر همان کاغذ سفید را بفروشد بیشتر میصرفد. ناشر سرمایه میگذارد و باید پولش برگردد. ناشران فرهنگی که میخواهند کار فرهنگی کنند در چنین شرایطی به ستوه میآیند. به نظرم تشکیل چنین انجمنی که فرایند توزیع را به سر و سامان برساند، میتواند خبر شیرینی باشد.
* بد نیست کمی هم درباره کتابهای جیبی که آقای نثاری، آن را از دلایل موفقیت امیرکبیر شمرده بودند، صحبت کنیم.
نثاری: قبل از سال 85 در انتشارات امیرکبیر فقط دو عنوان کتاب جیبی جدید و چاپ اول داشتیم. در حال حاضر بیش از 350 عنوان جیبی در موسسه به چاپ رسیده است. تولید کتاب جیبی قطعاً به سرانه مطالعه و اقتصاد مخاطبهای کتاب کمک می کند. کتاب "نقش شیعه در فرهنگ و تمدن ایران و اسلام" نوشته علی اکبر ولایتی بالغ بر 1200 صفحه است. ما همین کتاب را در 12 کتاب قطع جیبی چاپ کردیم. یک دانشجو یا یک فرد اهل علم که به یک مبحث از این کتاب احتیاج داشته باشد، چرا باید کتاب 1200 صفحه ای 21 هزارتومانی را بخرد؟ یکی از محسنات این کار در این است که لازم نیست پول زیادی برای حجم عظیم کتاب پرداخت کند. نکته مثبت دیگر برای نسل جوان است که حوصله مطالعه ندارند و اما این کتاب کم حجم را همراه خود همه جا میبرد و هر چقدر هم که در مطالعه تنبل باشد، تا آخر هفته آن را تمام میکند و ظرف دو ماه 12 کتاب این مجموعه را تمام میکند، اما کتاب در آن قطع وزیری شاید باعث شود رغبت به مطالعه در عموم از بین برود. بنابراین کتابهای جیبی در زندگی امروز آپارتمانی حالت کاربردی و عمومی دارند. رهبر انقلاب هم هنگام حضور در غرفه امیرکبیر در نمایشگاه کتاب امسال از انتشار رمانهای مشهور جهان در قالب جیبی بسیار تقدیر کردند. فکر میکنم تولید کتاب جیبی ابتکار خوب و به روزی است و حتی متناسب با شرایط هدفمندی یارانههاست. این پروژه رشد خوبی داشته و قصد توسعه همهجانبه آن را داریم.
* برخی معتقدند امیرکبیر برای افزایش عنوان کتابهایش اقدام به چاپ کتابهای جیبی میکند. در مقابل این ادعا چه توضیحی دارید؟
ـ این حرف بیمعنی و بیربطی است. ما یک کتاب را به صورت جیبی تقسیم کردیم که همان کتاب نقش شیعه نوشته آقای ولایتی بود. ما قائل به این نیستیم که 12 عنوان به چاپ اولیهامان افزوده شده، بلکه برای ارتقای سطح مطالعه و کیفیت این کار را کردیم.
![]() بحثی وجود دارد که اصلا کتاب را به مثابه اسباب بازی ارائه کنیم. یعنی کتاب هرچه به اسباب بازی نزدیکتر باشد، علاقهمندی بیشتری نسبت به آن به وجود میآید ![]() |
رحماندوست |
رحماندوست: چه عیبی دارد که بخواهند پز تعداد بیشتر را بدهند؟ در تمام دنیا ناشران مختلف یک کتاب را با کاغذ کاهی، یا گلاسه، قطع جیبی یا وزیری و... چاپ می کنند تا خاطر هر مخاطبی به دنبال سلیقه خودش برود. برای اینکه اگر کسی نمیتواند کتاب 15 هزار تومانی بخرد به نسخه ارزانتر آن دسترسی داشته باشد. به نظرم این روش درستی است.
نثاری: یک سری انسان مریض در جامعه حضور دارند. اینها ذره بین بهدست گرفتهاند تا چیزی از افتخارات امیرکبیر کم بکنند. اینکه مرکز نشری با سابقه درخشان دارد به دست نیروهای انقلابی و ارزشی اداره میشود، برای این افراد عقده شده است. ذره بین بهدست گرفتهاند تا لابهلای فعالیت ما امتیاز منفی پیدا کنند و آن را علم کنند. به لطف خدا همیشه دشمنان مسیر حق و حقطلبی انسانهای نادانی هستند. نکتهای که این افراد آن را منفی میدانند، اصلا منفی نیست. نکتهای که آقای رحماندوست به آن اشاره کرد، یکی از شیوههای رایج فرهنگ چاپ کتاب است. یک سخنرانی از یک سخنور خوب کتاب میشود، سی دی میشود، کتاب و جزوهاش منتشر میشود و به طرق مختلف در اختیار مردم قرار میگیرد. این حسن قضیه است. یعنی رساندن پیام به افراد با همه امکانات.
یک سری کتابهای جدید را به همت آقای رحماندوست و در قطع یک قوطیکبریت به تازگی منتشر کردیم که در غرفه امیرکبیر در نمایشگاه عرضه شدند و مورد استقبال رهبر انقلاب قرار گرفتند. قطع چنین کتابی برای بچهها جاذبه ایجاد میکند. متاسفانه افرادی که چشم دیدن امیرکبیر را ندارند در این زمینه شروع به بیان سخنان منفی کردند و مطمئا اگر اعلام رضایت حضرت آقا از کتابهای قوطی کبریتی نبود، ما تا به حال مورد حملات بسیاری قرار میگرفتیم.
رحماندوست: یک بحثی وجود دارد که اصلا کتاب را به مثابه اسباب بازی ارائه کنیم. یعنی کتاب هرچه به اسباب بازی نزدیکتر باشد، علاقهمندی بیشتری نسبت به آن به وجود میآید. کتابهای متحرک یا کتابهای حمام طرحهایی هستند که جهانی شدهاند و به این ترتیب هزینه شده است تا کودک در هر حالی به کتاب دسترسی داشته باشد. به عنوان مثال کتابهای حمام، سفید هستند و وقتی داخل آب قرار بگیرد تازه خطوط و مطالبش مشخص میشود. هیچ عیبی ندارد که ناشری مانند امیرکبیر به جای 2000 کتاب در سال 10 عنوان منتشر کند و این 10 عنوان را در 10 شکل و نسخه متفاوت مختلف منتشر کند.
نثاری: به دنبال این نیستیم که مورد ارزیابی قرار بگیریم و به ما نمره داده شود. دوستان ما شب تا صبح مشغول هستند تا اتفاقات جدیدی در فرهنگ کشور به وجود بیاورند. امتیازی هم که در نمایشگاه به ما داده شد، چندان مورد توجهام نبود و به دنبال این نبودیم تا کاری کنیم تا به عنوان ناشر برگزیده معرفی شویم. ولی متاسفانه عدهای وجود دارند که رشد دیگران را برنمیتابند. من تاسف میخورم که این عناصر ناپاک در عرصه نشر رخنه پیدا کردهاند. رساندن کتاب به دست مخاطب به هر شکل و قطع ممکن از سیاستهای ماست. انتشارات امیرکبیر به دنبال مخاطب محوری است. بنابراین هر شکل و قالبی که ما رو به این هدف نزدیک کند، دنبال خواهیم کرد و به سخن بدخواهان اهمیت نمیدهیم.
* بحث نمایشگاه و انتخاب ناشر برتر به میان آمد. آقای نثاری! چه چیزی را عامل انتخاب شدن امیرکبیر به عنوان یکی از دو ناشر برگزیده سال 89 میدانید؟
نظر شما