هفتاد و يك سال پيش مردم ايران براي اولين بار فيلمي فارسي زبان ا به تماشا نشستند .فيلمي كه عبدالحسين سپنتا و اردشير ايراني در در استوديو "امپريال فيلم" بمبئي هندوستان ساخته بودند .
اين فيلم علاوه بر زبان فارسي به لحاظ تكنيكي ، بر ساير محصولات سينماي ايران برتري داشت. ناطق بودن فيلم و اين كه هنرپيشگان براي نخستين بار به زبان فارسي صحبت مي كردند و همين طور موزيكال بودنش به شدت به مذاق مخاطب ايراني خوش آمد. از 30 آبان 1312 كه فيلم در سينما ماياك تهران اكران شد، تا مدت سه سال، "دختر لر" اكران هاي متعدد و طولاني در سينماهاي مختلف گرفت و با فروش بسيار خوبي مواجه شد.
اين فيلم پرفروش ترين فيلم دوره اول فيلمسازي ايران با فروش 190،000 تومان است.
عبدالحسين سپنتا، كارگردان اين فيلم در سال 1286 در تهران متولد شد. او طي تحصيل در مدرسه زرتشتيان ، علاقه زيادي به تاريخ و ادبيات ايران باستان نشان داد. او نتيجه مطالعاتش را در اين زمينه طي مقاله اي در شانزده سالگي در نشريه فروهر منتشر كرد.
در آغاز سال ( 1306 ) عبدالحسين فرزند غلامرضا شيرواني، ملقب به شيرازي، فاميل سپنتا را براي خود انتخاب كرد و در تابستان همان سال از راه بوشهر به هند سفر كرد و با دينشاه ايراني رئيس انجمن زرتشتيان آشنا شد. او در اين سفر امكانات ادامه فعاليتهاي تحقيقي خود را در جهت شناخت بيشتر فرهنگ و ادبيات ايران باستان ، در كنار دينشاه بررسي و برآورد كرد و دو ماه بعد به ايران بازگشت.
همچنين در آذرماه 1307 نخستين روزنامه اش را با نام "دورنماي ايران" در هند منتشر كرد. سپنتا به واسطه علاقه و شناختي كه از علوم و هنرها و جوامع ايران باستان داشت و همچنين حمايت سهراب سفرنگ كه ناظم و مدير زرتشتيان بود و در عين حال مديريت تئاتر زرتشتيان را در تهران به عهده داشت، جذب تئاتر شد.
در سال (1312) فيلمبرداري نخستين فيلم ناطق ايراني در بمبئي آغاز شد و پس از هفت ماه كار مداوم دختر لر به دنيا آمد . فيلمي كه مردم از آن به عنوان "جعفر و گلنار" ياد كردند. ترانه اين فيلم از جمله فراگير ترين ترانه هاي ايراني دوران خود شد . مرور براين ترانه خالي از لطف نيست .
گلنار : دنيا چون به كام ما شد شادان باش / افسرده دلي از چه دمي خندان باش / بگذشت دگر دوران غم و رنج و محن / زين بعد بود دوره عيش تو و من .
جعفر : آن دل نبود كه نيست غمناك وطن / آسان نبود دوري از خاك وطن / از جان گذرد مرد به آساني ليك / نتواند گذرد ز خاك پاك وطن / وطن پاينده ماني / همواره زنده ماني / از مهر تو چون شد سرشته گل ما / رفتيم ولي در تو بود جان و دل ما .
"شيرين و فرهاد"(1313) ،"چشم هاي سياه"(1315) و "ليلي و مجنون"(1316) ديگر فيلم هاي اين فيلمساز هستند . زماني كه
عبدالحسين سپنتا خواست فيلم "دختر لر" را بسازد ؛ هيچ زن ايراني جرات بازيگري در نقش دختر لر را نداشت. سپنتا نااميد از يافتن هنرپيشه زن براي فيلمش به هندوستان رفت ؛ تا اينكه سرانجام "روح انگيز سامي نژاد" همسر راننده سفارت ايران در هندوستان دل به دريا زد و جلوي دوربين قرار گرفت. وقتي فيلم ساخته شد تازه مصيبت هاي روح انگيز شروع شد. شوهرش او را طلاق داد و گفت:" زني كه ملكي روي و مويش ديده باشد به كار من نمي آيد." پدرش نيز او را نپذيرفت و روح انگيز دلشكسته به ايران بازگشت. تنهايي و بي پناهي او را به يك بنگاه خيريه كشاند و بعد از مدتي در روستايي از حوالي بجنورد به آموزش كودكان پرداخت.
نظر شما