امیرحسین خداپرست درمورد ضوابط و قوانین باور و تفکر به خبرنگارمهر گفت: «اخلاق باور» یکی از مباحث جدید در معرفتشناسی و اخلاق است که بر نگرشی هنجاری و تجویزی (Prescriptive) نسبت به شناخت استوار شده است. بنابراین، به نظر میرسد اگر نگرشی غیرتجویزگرایانه، برای نمونه نگرش طبیعتگرا (Naturalistic)، به شناخت انسانی برگرفته شود، دیگر نمیتوان از قواعدی تجویزی برای باور سخن گفت.
وی افزود: از سوی دیگر، پاسخ به پرسش نخست بسیار دشوار است زیرا به نظر میرسد در پارهای باورهای اساسی مانند همان باورها که در سنت فلسفه اسلامی «بدیهیات» خوانده میشوند، اختیاری در انتخاب و گزینش باورها وجود ندارد. برای نمونه، بهسختی میتوان تصور کرد که باور به «کل بزرگتر از جزء است» امری اختیاری است. اینک اگر تصدیق کنیم که آدمی در اخذ این باورها مختار نیست، اولین شرط برای آنکه فعلی ذیل مقوله اخلاق به شمار آید، از دست میرود زیرا هر فعلی فقط آنگاه میتواند اخلاقی باشد که فاعل آن مختار باشد.
این کارشناس ارشد فلسفه در ادامه اظهارداشت: اما هرچه به باورهای رویین در شناخت بشری نزدیک میشویم، به نظر میرسد که اختیار انسان در اکتساب باورها بیشتر میشود. از این رو، در مورد باورهای اخلاقی یا دینی یا فلسفی این امکان وجود دارد که از «اخلاق باور» سخن بگوییم. با این حال، باید توجه داشت که بحث دربارهی این مسأله مهم و تأثیرگذار پیچیدهتر و عمیقتر از آن است که بتوان در مورد آن به سادگی و با قطعیت سخن گفت.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه درپایان یادآورشد: اگر اخلاق باور امری ممکن و موجه باشد، به نظر میرسد میتوان ضوابط آن را ضوابطی جهانشمول دانست. به طور کلی، فیلسوفان اخلاق نقدهایی جدی بر نسبیتگرایی اخلاقی وارد کردهاند که به گمان من نشانگر آن است که میتوان از یک روایت تعدیلیافته از اخلاق جهانشمول سخن گفت. با فرض صدق آن نقدها و امکان مدون کردن ضوابطی برای باورهای انسان، میتوان گفت این ضوابط ضوابطی همگانی و جهانشمولاند.
نظر شما