مجید پورولی کلشتری از نویسندگان ادبیات جبهه و جنگ در گفتگویی با خبرنگار مهر درباره ادبیات دفاع مقدس و این سئوال که رویکرد خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی در مقایسه با ادبیات داستانی چگونه بوده است، گفت: من این حرف را که ادبیات دفاع مقدس در حوزه خاطره و تاریخ شفاهی باقی ماند را زیاد قبول ندارم.
وی ادامه داد: ما در ادبیات دفاع مقدس داستان و رمان هم داریم. حتی شعر هم در این حیطه جلوه آبرومندی دارد. البته باید اذعان کرد که در محدوده خاطره و تاریخ شفاهی حجم کارها بیشتر بوده است. نظر شخصی من این است که اقبالی که داستان در میان مردم دارد، ادبیات مبتنی بر خاطرهنگاری هرگز نداشته و نخواهد داشت.
مردم داستان را بیشتر میپسندند
نویسنده داستان «فرزندان قابیل» با اشاره به اینکه خاطره بیشتر ماده خام برای داستاننویسهاست، توضیح داد: آنهایی که جنگ را حتی در فیلمها هم ندیدهاند، میتوانند با رجوع به خاطرهها برای خود سوژه و طرح پیدا کنند. خاطرهها در تولید یک داستان یا رمان و یا حتی فیلمنامه نقش اساسی و کلیدی دارند، اما به تنهایی و در قالب کتاب، برای داستان اقبال بیشتری قائلم تا خاطره.
پورولی کلشتری با انتقاد از اینکه رمان به این دلیل که یک پدیده غربی است در ادبیات دفاع مقدس جدی گرفته نشود، بیان کرد: این دلیل درستی نیست که یک نفر بخواهد رمان را به دلیل آنکه محصول غرب است، در ژانر ادبیات دفاع مقدس تحریم کند؛ چون در این صورت باید تلویزیون، اینترنت، تلفن و تمام زندگیاش را تحریم کند.
وی اضافه کرد: ما قالب رمان را از غرب گرفتهایم، اما در تزریق محتوا آزادیم. میتوانیم محتوای شریف و اسلامی به آن تزریق کنیم. شاید مهمترین دلیل مهجور بودن رمان در ادبیات دفاع مقدس ناشناس ماندن ارزش و بهای رمان در میان فرهنگیان نشسته بر مسند باشد.
مبنای سرمایهگذاریها، سلیقه و مناسبات سیاسی است
نویسنده مجموعه داستان دفاع مقدسی «ما از دوکوهه آمدهایم اینجا غریبیم» با اشاره به اینکه فرهنگیان نشسته بر مسند رمان را نشناخته و روی آن سرمایهگذاری نکردهاند، تاکید کرد: مبنای سرمایهگذاری آنها سلیقه و مناسبات سیاسی بوده است. نویسندههای دفاع مقدس هم مجبور بودند برای ارتزاق، در حیطهای قلمفرسایی کنند که در آن به معاش و رزق قابل قبولی برسند. وقتی برای رمان پول قابل قبولی به نویسنده نمیدهند، چرا باید یک نویسنده ساده لوح یک سال عمرش را صرف کند تا یک مدیر کار نابلد کتابش را به انباری مجموعه ارشاد هدیه کند؟
این پژوهشگر ادبی ادامه داد: متاسفانه فرهنگ ما اسیر دست عدهای است که مبانی هنر را نمیشناسند، مخاطب را نمیشناسند و از همه مهمتر برای هنر استراتژی قائل نیستند و برنامه هدفمند و مشخصی برای هنرمندان و هنرشان ندارند. قرار است همه چیز صلواتی باشد. با فرهنگ صلواتی نمیشود ارزش های جبهه و جنگ و انقلاب را ماندگار کرد.
بخش دیگر این گفتگو به مقایسه ادبیات جنگ در ایران و دیگر کشورهایی که به نوعی درگیر جنگهایی بودهاند، اختصاص داشت. وی در اینباره گفت: ادبیات جنگ مجموعه مکتوبی است از آرمانها، آرزوها و عملکرد ملّی مردمی که کشورشان مورد هجوم واقع شده است. ترسها و بیم و امیدها، رنجها، سختیها، اتحاد، همدلی، شکستها و پیروزیها که همه و همه میتوانند در ادبیات جنگ نقش داشته باشند، اما آن چه ادبیات دفاع مقدس ما را از دیگر کشورها جدا میکند، ذات جنگ و اندیشه ورای ذهن رزمندگان است.
ادبیات دفاع مقدس ما کاملا مذهبی و با نگاهی دینی و الهی نوشته شده است
پورولی کلشتری درباره اندیشه و باوری که در رزمندگان ایرانی وجود داشت، تبیین کرد: جنگیدن برای خدا و در راه خدا و دفاع از سرزمین اسلامی به پشتوانه فتوای یک مرجع تقلید از یک سو و تعابل این جنگ با نهضت کربلا و پیوند خوردن مصادیق این دو باهم کافی بود تا دفاع هشت ساله ما را با تمام جنگهای دنیا متفاوت کند. در دفاع هشت ساله ما خداوند و اهل بیت علیهم السلام و در آخر مرجعیّت دینی نقشی کاملا محوری داشتند. بدون اینها تمام جنگ و حتی مشروعیت آن زیر سئوال میرفت. خواه ناخواه این سه عامل پای به درون ادبیات دفاع مقدس هم خواهند نهاد و باعث تفاوت این گونه ادبی با گونههای مشابه در جهان خواهند شد. ادبیات دفاع مقدس ما کاملا مذهبی و با نگاهی دینی و الهی نوشته شده است.
وی در پاسخ به اینکه چرا ادبیات دفاع مقدس نتوانسته در تکنیک، پیشرو و خلاق باشد، توضیح داد: تنها دلیلش ما نویسندهها هستیم که به روز نیستیم و از سلیقه و ذائقه ادبی مخاطبان بی خبریم. ما محتوا را داریم اما در بیان این محتوا و انتقال آن ناتوانیم. درست مانند عکس بسیار قیمتی و نفیسی که در قابی بد قواره جا گرفته باشد. ما داستاننویسها باید بتوانیم روز به روز در روایت و تکنیکهای بیانی داستانمان خلاقیت و نوآوری ایجاد کنیم.
به گفته وی یکی از بزرگترین آسیبهای ادبیات دفاع مقدس کلیشه ای بودن بیان و روایت و تکراری بودن ساختار داستانی این دست از نوشتههاست.
ادبیات دفاع مقدس صد درصد دولتی است؛ بنابراین عصر طلایی برای آن قائل نیستم
نویسنده داستان «وقتی خودش نیست» درباره این اظهارنظر که در حال حاضر ادبیات دفاع مقدس عصر طلایی خود را پشت سر میگذارد، اینگونه نظرش را بیان کرد: من ادبیات دفاع مقدس را ادبیاتی مردمی و خودجوش نمیدانم. این ادبیات دولتی است و با حمایت صد درصدی دولت حیات یافته و به حیات خودش ادامه میدهد. بنابراین عصر طلایی برای آن قائل نیستم. ادبیات دفاع مقدس را بسیار دوست دارم و برای آن احترام ویژهای قائلم، اما این ادبیات در اختیار سیاست عدهای خاص جهتگیری پیدا می کند و نویسندهها و حتی مردم را در این جریان ادبی دخلیل نمیبینم.
وی تاکید کرد: نویسنده مجبور است از زاویه دید خاصی به این هشت سال نگاه کند و این اصرار در اتخاذ دیدگاهی خاص برای روایت را نمیپسندم و قاعدتا برای این جریان سه وجهی فرهنگی، دولتی، سیاسی دوران طلایی قائل نیستم. تا پول نفت هست این ادبیات هم پابرجاست، چرا که بیشتر کوششی است تا جوششی.
پورولی کلشتری این سئوال را که چرا دستاندرکاران اجرایی ادبیات دفاع مقدس نتوانستهاند دیدگاههای مختلف را جذب این ادبیات کنند، چنین پاسخ گفت: زیرا این آقایان یا نگاهی خاص به مساله جنگ داشتهاند و از نویسندگان هم خواستهاند با همان نگاه آنها و از زاویه دید آنها به جنگ بپردازند و یا آنکه از لحاظ مالی نتوانستهاند نظر نویسندگان را جلب کنند.
امکانات دولتی را در دست گرفته اند، اما برای ورود هنرمندان گزینش ترتیب دادهاند
این نویسنده تاکید کرد: معمولاً در این حیطه بودجه زیادی وجود دارد، اما حالا این بودجه کجا و چگونه خرج می شود دیگر در عقل بنده نمیگنجد. مساله مهمتر هم دیدگاه تیمی و حزبی و سیاستزدگی آقایان است. خط کشیها به گونهای است که هر کسی را به درون خودشان راه نمیدهند. امکانات دولتی را در دست گرفته اند، اما برای ورود هنرمندان گزینش ترتیب دادهاند. مبنای گزینش هم سلیقههای شخصی و فردی و خصوصی افراد است و نه چیز دیگر.
وی در پایان با رد جریانی به نام روشنفکری بیان کرد: من جریانی به اسم جریان روشنفکری را قبول ندارم. عدهای که من میشناسم مجموعه ای از ناشران و نویسندگانی هستند که با مسائل دینی، مذهبی و گفتمان انقلاب مشکل دارند. حالا اگر بشود به اینها گفت روشنفکر که پس باید به خود ببالیم که شکر خدا ما روشنفکر نیستیم اما این که این عده به طرف ادبیات دفاع مقدس بیایند یا نیایند به خودشان مربوط است. اگر ایرانی هستند و در ایران زندگی می کنند و برای ایران و ایرانی ارزش قائل هستند، باید حتما تاریخ این هشت سال را دیده و شنیده باشند و باید حتما دلشان خواسته باشد که دو سه خطی دربارهاش بنویسند شاید هم منتظر کارت دعوت هستند! خدا میداند.
نظر شما