به گزارش خبرنگار مهر، پنجمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان "رویکرد ایرانی به دانش سیاست" امروز پنجشنبه 5 خرداد به همت انجمن علوم سیاسی ایران آغاز به کار کرد.
دکتر داود فیرحی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در نشست دوم این همایش که به موضوع "شناخت سیاست، منظر ایرانی" اختصاص داشت به بررسی موضوع "فقه و بحران دموکراسی در جهان اسلام پرداخت و گفت: بحث فقه و بحران دموکراسی در جهان اسلام بحثی مهم است.
وی افزود: وقت به جهان اسلام مینگریم دو دوره متفاوت قابل ترسیم است. اول اینکه شاهد چرخهای از سلطنتها هستیم. دوم شاهد انقلابهایی هستیم که از 100 سال گذشته شروع شده است. ابن خلدون نظریهای به نام نظریه چرخش سلسلهها را دارد که به نظریه عصبیت معروف است.
وی تصریح کرد: او میگوید در جهان اسلام در غیاب مردم سلسلهها شکل میگیرند و تأسیس میشوند و به تدریج دچار فرسایش میشوند و جای خود را به سلسلههای جدید میدهند.
مؤلف "تاریخ تحول دولت در اسلام" یادآور شد: ما شاهد یک تحول جدید هستیم و آن اینکه چرخهای از انقلابهای بی ثمر را در کشورهای اسلامی میبینیم. در این چرخه رژیمها تغییر پیدا میکنند و بعد از مدت کوتاهی اتحاد بین دولت و ملت ایجاد میشود.
وی تصریح کرد: به دلیل فقدان نهادهای کنترل، شاهد شیب اقتدار در کشورهای اسلامی هستیم و این شیب ناکامی و حتی انباشت نارضایتی را منجر میشود. این نارضایتی توسط حکومت سرکوب و سکوت کشیده میشود و سپس نافرمانی و شورش و بعد هم منجر به تغییر رژیم میشود. این چرخه، چرخه باطلی است.
وی افزود: حال سؤال این است که فقه در این چرخه چه وضعیتی دارد. متفکران مسلمان بر خلاف یونان معتقدند که فقه مهمترین دستگاه تولید حکم سیاسی است. این نکته درستی است. فقه رابط بین نصوص دینی و زندگی تاریخی است. فقه هم زندگی تاریخی را فرآوری میکند و هم از نص، احکامی را پیدا میکند و به زندگی سیاسی بر میگرداند.
مؤلف "نظام سیاسی و دولت در اسلام" تأکید کرد: اگر بتوانیم بگوییم در جهان اسلام چرخه باطل انقلابهای ناکام را داریم برای خروج از آن باید فقه را مورد توجه جدی دوباره قرار داد. فقه در جهان اسلام جایگزین حکمت عملی در یونان است.
وی افزود: اگر بخواهیم از چرخه انقلابهای ناکام گذر کنیم علاج آن دموکراسی یا انتقال به دموکراسی است. دموکراسی سه شرط دارد. یکی فکر دموکراسی است و دیگری حاملان دموکراسی و سوم نهادهای دموکراسی است.
استاد دانشگاه تهران یادآور شد: در ادبیات ما و در فقه دو باب داریم که یکی وکالت است و دیگری ولایت. وقتی صحبت از دموکراسی میشود در این مفهوم به نوعی از حقوق عمومی صحبت میشود. در ادبیات فقهی ما بیشتر حقوق طرح شده در حوزه حقوق خصوصی است. مفهوم ولایت دو تعریف پیدا کرده است. یکی روایت اقتدارگرا از آن و دیگری روایت دموکراتیک از آن. روایت دموکراتیک ترد و تازه و شکننده و جدید است.
مؤلف "قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام" یادآور شد: از زمان مشروطه به بعد درایران و از زمان کمال پاشا در مصر به این سو شاهد یک تغییر هستیم که تلاش برای انتقال مفهوم وکالت به حوزه عمومی است.
وی افزود: از نظر تاریخی، بخش های بزرگی از جهان اسلام، سه دوره از تحولات در رابطه با دولت مدرن را تجربه کردهاند که عبارتند از: الگوی دولتهای مشروطه، دولتهای مطلقه وابسته/ پیرامونی، دولتهای مطلقه رهایی بخش و ضد استعماری.
در ادامه این نشست دکتر علی اکبر علیخانی استاد دانشگاه تهران به بررسی موضوع "زبان اندیشه سیاسی در ایران و اسلام؛ نگاه روش شناسانه" پرداخت و گفت: هر حوزه از دانش دارای زبان خاص خود است که نقش کلید ورود به آن حوزه از دانش را ایفا میکند و بدون دانستن آن زبان، امکان فهم دقیق و عمیق آن حوزه از دانش وجود ندارد.
رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ادامه تصریح کرد: بر این اساس، بدون دانستن علوم اسلامی شاید به سختی بتوان درون مایه و منطق مباحث سیاسی اسلامی را فهم کرد. همچنان که شناخت اندیشههای سیاسی فردوسی، مولوی، سعدی و دانشمندانی از این قبیل که به شاعر بودن شهرت دارند و کسی آنها را به عنوان اندیشمند سیاسی نمیشناسد، بدون دانستن ادبیات فارسی مشکل مینماید و معارف و اندیشه سیاسی هر دو حوزه فوق در چند قرن بعد از ظهور اسلام، تا حدی تحت تاثیر آموزههای سیاسی در ایران باستان بوده است.
نظر شما