خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : از آنجا كه كانت از مهمترين فيلسوفان آلماني است كه تاثير بسزايي در فلسفه عقلانيت گذاشته است، به همين مناسبت امسال در آلمان سال كانت نامگذارى شده و در روزنامه ها و مجله هاى منتشره در اين كشور مطالب زيادى درباره زندگى و آثار اين فيلسوف بزرگ به چاپ مى رسند. همين طور نمايشگاه بزرگى از آثار، زندگى و تاثيرات فلسفى كانت هم اكنون در سالن اصلى كتابخانه دانشگاه كلن با همكارى دانشكده فلسفه اين دانشگاه برقرار است. اين نمايشگاه همراه با عرضه نسخه هاى اوليه و اصلى آثار اين فيلسوف، كار پيوسته تحقيقى بر روى آثار كانت را نيز در دانشگاه كلن نشان مى دهد.
ايمانوئل كانت در سال 1724 در شهر كونيگزبرگ، يكى از شهرهاى پروس در لهستان فعلى متولد شد. بعد از گذراندن دوران مدرسه او در دانشگاه همين شهر به تحصيل در رشته هاى رياضيات، علوم طبيعى، خداشناسى، فلسفه و ادبيات لاتين مشغول شد. با طى كردن دوره دكترا و دريافت نشان پرفسورى با چاپ اوليه و در سال 1787 با چاپ دوم كتاب سنجش خرد ناب او فيلسوف شناخته شده و معروفى در جهان بود. كانت هشتاد سال در اين شهر زندگى كرد و در همان جا درگذشت. او به عنوان مهمترين نماينده تفكر فلسفى روشنگرى شناخته شده است.
در ادامه تحولاتى كه از دوره رنسانس شروع شده و بر جهان بينى قرون وسطايى به تدريج غلبه مى كند، انسان و توانايى هاى عقلى او در مركز جهان نگرى اين دوره قرار مى گيرد. قرون هفده وهجده دوره روشنگرى در تفكر اروپايى محسوب مى شوند. در اين دوره جهان بينى انسان دستخوش تغييرات بنيادى گرديد. ايمانوئل كانت روشنگرى را در نفى بندگى انسان كه نتيجه عدم توانايى براى كاربرد نيروى عقلانى اوست مى بيند. به همين دليل روشنگرى به نظر كانت در توانايى انسان براى پيروى از عقل خود و شعور آگاهانه و مستقل خود اوست، در استقلال معنوى انسان از قيود و قوانين محدود كننده كه آزادى انسان را از او سلب كرده و باعث بندگى فكرى او مى شود. از اين روست كه او روشنگرى را شجاعت انسان در كاربرد عقل تعريف مى كند. چرا كه تنها در اين صورت است كه انسان از شخصيت و حرمت انسانى خود برخوردار شده و استقلال و آزادى فردى خود را حفظ مى كند. او معتقد است كه دو عامل باعث مى شود كه انسان از عقل خود استفاده نكند: يكى تنبلى و ديگرى عدم شهامت. اين موضوعى است كه باعث بردگى معنوى انسان مى شود و به ساختارهاى برده كننده و برده شونده كشيده مى شود. از همين جا عنصر اصلى روشنگرى در تفكر كانت به خوبى نمايان مى شود و آن چيزى نيست غير از آزادى.
به نظر او فلسفه با چهار سوال اساسى سروكار دارد: اول اين كه من چه چيز را مى توانم بدانم؟ سوال درباره حقيقت و شناخت؛ دوم من چه مى بايست بكنم ؟ ، سوال درباره عمل خوب و بد، به معنى اخلاق؛ سوم من به چه چيزى مى توانم اميدوار باشم؟ ، سوال درباره متافيزيك ؛ و پرسش عبارت است از چهارم انسان چيست؟
فلسفه ايمانوئل كانت را شايد بتوان در اين جمله ساده نما از او خلاصه كرد كه در آن بر به كارگيرى قدرت داورى بدون كمك ذهن ديگرى و بدون توجه به پيشداده هاى ذهنى تاكيد مى كند. جمله اى كه فيلسوف در رساله معروف خود «روشنگرى چيست؟» مى گويد، و روشنگرى را بيدارى از خواب خودخواسته مى خواند.
انديشه هاى كانت چنان زنده اند كه يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان نمى تواند از فيلسوف بزرگ آلمانى بدون ستايش وشيفتگى سخن بگويد . وي مي گويد : او يكى از بزرگترين فيلسوفان است. من تمام آثار مهم او را در گذشته خوانده ام، و فكر مى كنم امروزه تاثير او بر انديشه سياسى، و آثار بسيار عظيمش همچون « صلح پايدار» حتي در بحثهاى روز، دوباره در مركز توجه قرار گرفته است. ايده هاى كانت، و همينطور « فلسفه عملى» او، علم اخلاق او ، همچنين « سنجش خرد ناب » او، آثار ماندگار در انديشه غربى هستند. و اين بسيار فراتر از مرزهاى زبان آلمانى مى رود.
فلسفه ايمانوئل كانت بهترين تجليگاه انديشه روشنگرى است كه با انقلاب كبير فرانسه آغاز شد. مسئله محورى در انديشه فلسفى او، خودبنيادى نهاد انسانى چه از لحاظ انديشگى و چه از لحاظ اخلاقى است. كانت در عين انديشه ورزى، دست به نقادى انديشه نيز مى زند، اما اين به معناى محدود كردن نيست، بلكه گشودن عرصه هاى گوناگون فكر است و به اين اعتبار زمينه ى رهايى انسان را از هرگونه جزميتى ايجاد مى كند. مرزهاى انسان در فهم امور از نظر فيلسوف بزرگ آلمانى همان مرزهاى تجربه او هستند، وگرنه انديشيدن به آن چيزهايى كه خارج از حوزه و توان تجربه انسانى اند به ياوه گويى مى انجامند.
ايمانوئل كانت در عرصه اخلاق بر آزادى انسان تاكيد دارد و تنها چيزى كه مى تواند اين آزادى را محدود كند، محدود شدن آزادى ديگرى است. در اين راه ، كانت انسان را هدف مى داند و نه وسيله، و مخالف هرگونه قدرتى است كه انسان را به وسيله تبديل كند.
انديشه هاى كانت پس از دويست سال كه از مرگش مى گذرد هنوز تازگى دارند.
نظر شما