به گزارش خبرنگار مهر، در "همایش منطقه ای تفکر اجتماعی و جامعه شناسی در خاورمیانه معاصر" که صبح شنبه 7 خرداد در مرکز گنجینه اسناد ملی ایران آغاز شد دکتر تینا اویس از دانشگاه ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی، دکتر ابراهیم توفیق، دکتر سری حنفی استاد جامعه شناسی دانشگاه آمریکایی بیروت، امیر خراسانی و دکتر مایکل کوهن پیرامون" مسئله بومی و جهانی علوم اجتماعی" مقالات خود را ارائه کردند.
در این نشست دکتر مایکل کوهن با موضوع " فراتر از مرزهای ملی و هژمونی علم غربی: شبکه جهانی علوم اجتماعی و انسانی" سخنرانی کرد.
مدیر شبکه جهانی دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی گفت: بعد از آنکه اتحاد شوروی مخالفت نظامهای اجتماعی را به مخالفت دولتهای ملی برای قدرت جهانی تبدیل کرد و برای مسئله کارآیی، نظام جامعه غربی را برای رقابت دولتهای ملی موفقتر یافت، مدل جامعه غربی به صورت موفقیت آمیزی جهان را به یک بازار جهانی تبدیل کرد.
وی افزود: این مخالفتها اغلب از طرف نیروهای سیاسی بلندپروازی صورت می گیرد که در بسیاری از موارد در مقابله با اتحاد شوروی از حمایت شدید ایالات متحده برخوردار بودند. آخرین ولی نه کم اهمیت ترین آنها بخشی از جهان اسلام است و همین طور اتحادیه اروپا و کشورهایی در آمریکا لاتین.
کوهن تصریح کرد: جهان علوم اجتماعی امروز آیینه جنبشهای مختلف جدید علیه ادعای عام گرایی علمی یا سلطه یک نظام علمی جهانی و بر علیه نظریهها و مقولههایی است که در زمینه مدل غربی "تمدن"، که امروز اندکی غیر تاریخی شده و "مدرنیته" خوانده میشود، آفریده شدند. واقعیت "جهانی شدن"، عام سازی جهان بینی بومی این مدل کاملاً غربی جامعه را آشکار میسازد.
وی هدف شبکه جهانی دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی را توسعه یک اجتماع جهانی علوم اجتماعی و انسانی فراتر از الگوهای هژمونیک علم غربی معرفی کرد و گفت: این شبکه پیشنهاد میکند با فراتر رفتن از چارچوبهای نظری جوامع محدود به مرزهای ملی و با فراتر رفتن از چارچوبهای نظری جوامع محدود به مرزهای ملی، و با فراتر از رفتن از قوم مداری، درباره پدیدهای اجتماعی سراسر جهان تأمین کنیم. همچنین این شبکه گفتگو و همکاری بین علوم اجتماعی و انسانی را فراتر از مرزهای رشتههای ترویج میکند.
دکتر کوهن افزود: به موازات رشد جامعه مدرن صنعتی در قرن نوزدهم در اروپا، تماس مسلمانان با اروپاییان به طور عینی و ذهنی رو به افزایش گذاشت و ادامه اطلاعات واقعی مسلمانان در همه کشورهای مسلمان گسترش یافت. در همان حال که کشورهای مسلمان هر کدام تجربه ویژه خود را داشته و سعی داشتند خود را به مدرنیته نزدیک سازند، تعاملات فکری میان کشورهای مسلمان در زمینه چگونگی نزدیک شدن به ابعاد مختلف مدرنیته رشد محسوس پیدا کرد. مراکزی مثل نجف و کربلا و الازهر مصر و سوریه محل رفت و آمد و موضعگیری در برابر اندیشههای جدید بود.
این پژوهشگر و جامعه شناس تأکید کرد: برخورد مسلمانان و جامعه علمی در برابر افکار و اندیشههای غرب باوجود علاقهای که بدان داشتند به خاطر روحیه استعماری و حضور منفعت طلبانه نظام سرمایه داری مورد سوء ظن قرار گرفت. در این جوامع از یکسو دموکراسی اروپا مورد توجه قرار گرفت و از سوی دیگر واکنش منفی در برابر فکر استعمارگران شکل گرفت. برخی علما در برابر همه دستاوردهای مغرب زمین از خود واکنش نشان میدادند اما عدهای از علما سعی در تفسیر مبانی اسلامی مدرنیته کردند.
وی در پایان تصریح کرد: چنانچه تعامل میان علما در کشورهای اسلامی وجود نداشت، امکان پیشرفت مدرنیته به خصوص در زمینه تدوین قانون اساسی و پیداش رشد جامعه مدنی امکانپذیر نبود و اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم انقلابهای مشروطه خواهی در کشورهای اسلامی نمیتوانست بروز و ظهور کند. به عبارت دیگر، این تعامل در بین علمای اسلامی خاصه در کشورهای مصر، سوریه و ایران بود که زمینه تدوین قوانین اساسی و شکل جامعه مدنی در این کشورها را میسر میکرد.
ابراهیم توفیق نیز در این نشست به بررسی جامعه شناسی"شرقی" پرداخت و گفت: جامعه شناسی شرقی گرچه همچون معادل غربی اش در شرق شناسی ریشه دارد اما بر خلاف آن بر اساس تعلیق زمان حال صورت بندی شده است. این تعلیق در رویکرد غالب برآن( نظریه نوسازی) و گزاره"جامعه دوران گذار" تعین می یابد و باعث می شود این نوع جامعه شناسی نه قادر به تبیین پوزیتیویستی وضع موجود باشد و نه امکان دریافت تاریخی- انتقادی آن را به وجود آورد.
در این نشست علاوه بر سخنرانی امیر خراسانی کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی در مورد " رویکرد پسااستعماری، نقدی ناتمام: تاملی بر روش"، دکتر تینا اویس نیز به ارائه مقاله خود با عنوان" جامعه شناسی پیرامون: مصرف کننده یا تولید کننده نظریه" پرداخت و گفت: راوین کونل در کتابش با نام نظریه جنوبی استدلال میکند که گرایشی عمومی وجود دارد که نظریه پردازی در علوم اجتماعی قلمرو شمال جهانی محسوب میشود و جنوب جهانی به محل جمعآوری دادهها و به کارگیری (نظریهها) تنزل یابد.
وی افزود: این گرایش وجود دارد که نظریهای که در کشورهای پیرامون تولید میشود، موضوع/ پدیده محور باشد (مثلاً نظریه پسااستعماری، نژاد، جنسیت) و بنابراین شایستگی پیدا نمیکند تا توسط نظریهپردازان ستایش شود و در گروه نظریههای اصلی جامعه شناختی وارد گردد. چون این نظریه موضوعات خاص در زمینههای خاصی را پوشش میدهد.
استاد تأکید کرد: کشورهای مرکز و پیرامون میل دارند تنها تولید دانش علوم اجتماعی را ارج نهند که ریشه در نظریه شمالی داشته باشد و در نشریات به اصطلاح "بینالمللی" منتشر شده باشد که اینها اغلب نشریاتی هستند که به زبان انگلیسی در آمریکا و انگلیس چاپ می شوند.
وی در ادامه با اشاره به مطالعه موردی خود بر روی آفریقای جنوبی گفت: با سناریوی جهان اول- سوم ما در آفریقای جنوبی، محیط ما به ویژه برای این نوع تحلیلها از غنای زیادی برخوردار است. این مقاله در جمعبندی از همکاری بین دانشمندان در جنوب برای نشان دادن ارزش نظریه جنوبی، به ویژه از طریق مطالعه تطبیقی و تقویت راههایی برای انتشار تولیدات دانش در جنوب جهانی ، حمایت میکند.
در ادامه این نشست، دکتر سری حنفی عضو هیئت علمی دانشگاه آمریکایی بیروت، به ارائه مقاله خود با عنوان" نظامهای دانشگاه در خاور عربی: انتشار جهانی و اضمحلال محلی در برابر انتشار محلی و اضمحلال جهانی" پرداخت و گفت: در این مقاله میکوشم نشان دهم که چگونه نظام دانشگاه و نظام تولید دانش اجتماعی تا حد زیادی شکلگیری نخبگان را تحت تاثیر قرار میدهد. مؤلفههای زیادی در این زمینه در کارند از جمله نظام پذیرش، فرآیندهای جدید مانند اعتبارگذاری، به روز رسانی برنامه درسی، وظایف اداری، خدمات اجتماعی، مهارتهای تامین مالی و نیز انتشاراتی که به دانشگاهیان امکان رقابت برای ارتقا دانشگاهی و نهادی را میدهد.
وی با بررسی سه مؤلفه مرتبط با نظام دانشگاه یعنی تقسیم شدن فعالیتهای دانشگاهی، افول دانشگاه به عنوان حوزه عمومی و تأثیر ضوابط انتشارات در ارتقا، تأکید کرد: انتشارات در حقیقت ابزار ارتباطی اصل در فعالیت علمی است که منجر به توزیع دانش، آموزش و ارزیابی توسط همکاران دانشگاهی میشود.
نظر شما