پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۷ خرداد ۱۳۹۰، ۱۶:۱۵

بهاءالدین خرمشاهی:

سخن گفتن سخت‌تر از نوشتن است

سخن گفتن سخت‌تر از نوشتن است

بهاء‌الدین خرمشاهی از ضرورت ساده‌گویی و ساده‌نویسی سخن گفت و یادآور شد: بعضی‌ها می‌گویند نوشتن سخت است، اما من گمان می‌برم که سخن گفتن سخت‌تر از نوشتن است.

به گزارش خبرگزاری مهر، بهاءالدین خرمشاهی در نشستی که فرهنگسرای ابن سینا عصر پنجشنبه 5 خرداد به بهانه تجلیل از او برگزار کرد، به برخی ناگفته‌ها از زندگی خود از جمله ترسش از سفر اشاره کرد و همچنین به بیان خاطراتی از دوستان قدیمی‌اش مانند مهدی محقق، غلامحسین دینانی و عباس کیارستمی پرداخته است.

خرمشاهی سخنان خود را در این محفل تقریباً خصوصی با تقدیر از برپاکنندگان آن آغاز کرد و در ادامه با نقل خاطره‌ای از مراسم بزرگداشتش در سال 86 - که توسط همین فرهنگسرا برپا شده بود - گفت: یادش بخیر! آن مراسم نکوداشت که به گمانم از سال 85 آغاز شد و تا سال 88 نیز تداوم شد، مراسم به یادماندنی بود. از آن دست مجالسی که کسی درصدد عرضه ادبیاتی خاص نبود.
 
وی افزود: در آن مراسم همه ادیبان و فیلسوفان و اندیشمندان گردهم آمده بودند، اما این گردهمایی، آنقدر صمیمی و دوستانه بود که هنوز هم با گذشت این همه سال، در ذهن ما نقش بسته است. از همان جمع‌هایی که می طلبید همه ساده و صمیمانه و روشن سخن بگویند.

روشن‌گویی و روشن‌نویسی وظیفه ماست
 
خرمشاهی در ادامه از ضرورت ساده‌گویی و ساده‌نویسی سخن گفت و یادآور شد: روش‌گویی و روشن نویسی وظیفه ماست. بهتر است همه ما روشن بگوییم. بعضی‌ها می‌گویند که نوشتن سخت است، اما من گمان می‌برم که سخن گفتن سخت‌تر از نوشتن است.
 
این قرآن پژوه افضود: برخی فکر می‌کنند که نوشتن به گونه‌ای دیگر است و گفتن به صورتی دیگر. حال آنکه من باور دارم تا وقتی اینگونه فکر می‌کنید، نمی‌توانید بنویسید.
 
وی با اشاره به مقاله‌ای که در زمینه روانشناسی نثر به نگارش درآورده است، گفت: تز اصلی این مقاله این است که تا زمانی که دوگانه رفتار کنیم، دچار لکنت می‌شویم. چرا باید جور دیگری فکر کنیم و جور دیگری بنویسیم؟ اگر ذهن درست تربیت شود، باید بتواند همانگونه که فکر می‌کند، بنویسد. مگر نوازنده‌ای که بداهه می‌نوازد، می‌اندیشد و بعد می‌نوازد؟
 
ترس از نوشتن را کنار بگذارید
 
خرمشاهی یک توصیه دوستانه هم داشت: من به شما توصیه می‌کنم ترس از نوشتن را کنار بگذارید و باور کنید کاغذ سفید هم هول انگیز است، هراس انگیز است. اما با این وجود می‌توان به کاغذ سفید دست کشید و با کاغذ هم دوست شد. به این توصیه من از امروز عمل کنید و امتحان کنید.
 
این حافظ‌ پژوه برای اثبات سخنانش یادی از حافظ کرد و با طرح این سوال که «چرا همه ما حافظ و سعدی را دوست داریم؟» اینگونه سخنانش را از سر گرفت: تا همین 30 سال پیش، شاهنامه‌خوانی رسانه جمعی ما بود. البته خمسه نظامی هم رسانه بود. این از آنِ مردم بود، در میان مردم و به زبان مردم. اما اکنون تعابیر سعدی ماضی ضمیر خود را بگوئیم.
 
روزانه 200 جمله از سعدی بهره می‌گیریم
 
خرمشاهی با استناد به آمار و ارقام گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد که ما روزانه بیش از 200 جمله را از لابلای کلام بوستان و گلستان سعدی بهره می‌بریم. در 500 غزل حافظ، بیش از 800 ضرب المثل است. به عبارتی در هر غزل، یک و نیم بیت. آن هم در غزلهایی که معمولا ابیاتش بیش از 7 بیت نیست. البته ابیات حافظ بین 5 و 7 بیت است هر چند حافظ غزل 14 بیتی هم دارد.
 
وی پس از یادی از شاعران ایرانی در میانه سخنان خود توصیه دیگری به  حاضران در این نشست کرد و گفت: من به شما دوستان توصیه دوستانه می‌کنم که همه اقوام فارسی زبان را نیز جزو اقوام خودمان بدانیم. هرگاه با فارسی زبانان سخن می‌گویید، آنان را هم از اقوام فارسی زبان بدانیم.
 
اقوام افغان را افاغنه نگویید
 
این منتقد ادبی تاکید کرد: به شما توصیه اکید می‌کنم که اقوام افغان را افاغنه نگویید. ما به شوخی به خودمان می‌گوییم غزاونه اما به آنها افاغنه نگویید. آنان می‌رنجند.

بهاءالدین خرمشاهی سپس با سرور و شادمانی از روزهای خوب نشر، روزهای خوب ترجمه و تفسیر، از روزهای خوب سینما و روزهای خوب کتاب سخن گفت و تاکید کرد: دوست دارم نویدی به شما که در این محفل خودمانی گرد هم آمده‌اید، بدهم.  امروز دوست دارم درباره رشد و رونق فرهنگی هم در ایران سخن بگویم.
 
وی گفت: شاید ما در سایر شاخصه‌های سنجش رشد و ترقی و بالندگی با اما و اگرهایی مواجه باشیم اما من که از سال 40 تا کنون به کار ترجمه، تفسیر، نقد و نوشتن مشغولم می‌گویم، ما روزهای خوبی داریم. ما رشد و رونق فرهنگی خوبی در این سالها داشتیم.
 
این حافظ پژوه ادامه داد: شاخصهای ما در تئاتر و نقاشی و سینما بسیار خوب بود. در گذشته در ایران تئاتر اینگونه نبود. در دهه 90 میلادی سینمای ایران به آن حد از رشد و بالندگی رسید که دهه 90 میلادی، دهه سینمای ایرانی نام گرفت. دهه کیارستمی، مجید مجیدی و حالا هم که روزهای خوب کارگردان خوب و درخشانی مثل اصغر فرهادی است.
 
وی افزود: من می‌توانم برای مثال از هنر خوشنویسی سخن بگویم. از هنر اصیل ایرانی که اساتید بسیاری را پرورانده است. نقاشی، نگارگری، نگارخانه‌ها هم در ایران رشد و رونق بسیاری داشته است.
 
تمجید خرمشاهی از عکس‌های کیارستمی
 
خرمشاهی یادی هم از عباس کیارستمی و نمایشگاه عکسهایش کرد و از دیداری که از نمایشگاه عکس این هنرمند داشته، سخن گفت و افزود: از قضا دیشب هم فرصتی شد تا به نمایشگاه عکس کیارستمی بروم. نمایشگاه بسیار دیدنی بود؛ عکسهایی از شب و دیوار.
 
وی حتی به هنر گرافیک هم اشاره کرد و گفت: در خصوص گرافیک هم باید یادی کنیم از استاد حقیقی و مرحوم معیری. الا ماشاالله هم روزنامه‌نگار فعال در حوزه‌های مختلف ادبی و هنری و فرهنگی داریم.
 
این قرآن پژوه از علاقه‌اش به رادیو و برنامه‌های رادیو و از همه نویسندگان و گروه تحریریه این رسانه شنیداری که به گفته او «با اندیشه و ذوق، می‌نویسند و می سرایند» هم سخن گفت و تاکید کرد: من از شنوندگان همیشگی برنامه‌های رادیویی هستم. اصلاً می‌دانید همین برنامه‌های رادیویی که مجریان متعدد و دست اندرکاران بی‌شمار دارد، باید برای ارائه شعر و ادبیات و داستان و خبر لشکری از نویسندگان را به اندیشیدن و نوشتن وامی‌دارد؟
 
وضعیت کتاب در ایران شگفت آور است
 
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از آمار شگفت آور کتاب هم سخن گفت و یادآور شد: به گمان من وضعیت کتاب هم شگفت آور است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد سالیانه 50 هزار عنوان کتاب ترجمه می‌شود. باور کنید اوضاع نشر و انتشارات فرهنگی در ترکیه که به سمت اروپایی شدن در حال حرکت شدن است، اینگونه نیست.
 
این حافظ شناس در پایان این سخنرانی یک رباعی نقیضیه را که تقلید طنزگونه از شعر خیام بود، برای حاضران قرائت کرد:

آن قصر که بهرام در او جای گرفت / بگذاشت به بانک رهنی و وام گرفت
آن گاه بساخت روی آن یک طبقه / آن را به اجاره داد و آرام گرفت
 
این محفل خودمانی با اهدای هدایایی از سوی سیدقاسم ناظمی مدیر مراکز فرهنگی هنری منطقه 2 و رئیس فرهنگسرای ابن سینا و شهروندان علاقه‌مند به استاد، شعرخوانی شاعران و نواختن قطعاتی از موسیقی سنتی به پایان رسید.
کد خبر 1322752

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha