به گزارش خبرنگار مهر، همایش منطقهای تفکر اجتماعی و جامعه شناسی در خاورمیانه معاصر عصر شنبه هفتم خرداد ماه در گنجینه اسناد ملی ایران به کار خود ادامه داد.
در نشست بعدازظهر این همایش دکتر حسن محدثی استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز به بررسی نظریه اجتماعی دینی شکلی بدیل از نظریه جامعه شناسی پرداخت و گفت: نظریههای جامعه شناختی، نظریههایی علمی هستند اما نظریههای اجتماعی نظریههای هنجاری بوده و درصدد ارائه طرح اجتماعی هستند.
وی تصریح کرد: نظریههای هنجاری را باید از نظریههای جامعه شناسی جدا کنیم ولی این تمایز صورت نگرفته است. نظریههای جامعه شناختی می کوشند از طریق علمی به بررسی نظم اجتماعی بپردازند و طرحی برای جامعه ندارند. نظریههای اجتماعی دغدغه مشکلات و دردهای اجتماعی را دارند.
این استاد دانشگاه افزود: نظریه اجتماعی سه عنصر و رکن اصلی دارد که عبارتند از انسان، جامعه و نسبت انسان و جامعه. نظریه اجتماعی بحث از انسان کامل و انسان آرمانی را هم مطرح میکند و سوالهای کلی درباره جامعه را نیز مورد بررسی قرار میدهد. این نظریه در مورد بحث جامعه به بررسی این می پردازد که جامعه مطلوب چگونه جامعهای باید باشد و چه ویژگیهایی دارد. نظریه پرداز اجتماعی در مورد نسبت انسان و جامعه سخن میگوید.
وی یادآور شد: مراد از نظریه دستگاه فکری منسجمی است. نظریهپرداز تنها نباید دانشمند علم باشد بلکه یک دانشمند غیرعلم هم میتواند نظریه پردازی کند. همه نظریههای اجتماعی در ارکان مشترک هستند. عنصری که نظریه اجتماعی دینی در مورد آن صحبت میکند امر متعالی و امر استعلایی است. نظریه پردازان دینی از نظریه پردازان سکولار در این امر جدا میشوند. تفکر دینی میتواند مبنای یک نظریه پردازی در مورد جامعه باشد. استخراج جامعه شناسی در دین، ایده مناسبی نیست و گاهی ترکیبهای متضادی را به وجود میآورد که نه دینی هستند و نه علمی.
محدثی یادآور شد: انسان را باید از منظر دینی بررسی کرد. متفکر اجتماعی از منظر دینی میتواند جهان را فهم کند. بررسی امر استعلایی و امر اجتماعی مورد توجه متفکران اجتماعی است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: فارابی و ابن سینا امر متعالی یعنی خدا را دخیل در نظم اجتماعی نمیدانند. برخی متفکران امر متعالی یعنی خدا را دخیل در نظم اجتماعی میدانند. تفکر اسطورهای چنین می اندیشد. برخی نیز امر متعالی را با واسطه دخیل در امر اجتماعی میدانند. ادیان توحیدی به این تفکر اعتقاد دارند.
محدثی در پایان افزود: در شکل نمایندگی افرادی بعنوان نماینده خدا بر روی زمین هستند. امام غایب در زمان غیبت نماینده بالقوه است و ولی فقیه نیز نماینده ای بالفعل. روشفکران مسلمان و اندیشمندان مدرن مسلمان معتقدند که خدا از طریق کنش انسانها در نظم اجتماعی نمود پیدا میکند.
در ادامه این نشست دکتر سعید اوزروارلی از انجمن ابن خلدون استانبول به بررسی موضوع رویکردهای جایگزین به تفکر اجتماعی مدرن در ترکیه پرداخت و گفت: مطالعات در مورد تفکر اجتماعی در خاورمیانه قرن 19 و 20 به ویژه در آثار غربی بطور عمده به آثار شخصیتهای پوزیتیوست محدود بوده است. این رویکرد در مورد روشنفکران عثمانی/ ترک آشکارتر است اما بررسی دقیق تعدادی از متفکران ناشناخته استانبول مانند سعید نورسی، اسماعیل حقی و المالیلی حمید می تواند ابعاد جالبتری از این دوره را برای ما آشکار کند.
وی تصریح کرد: این اندیشمندان میتوانند سهم و نقش مهمی در دانش معاصر داشته باشند. نه فقط در موضوعات سیاسی آن گونه که تا کنون در کانون توجه بوده بلکه در تفکر اجتماعی نیز میتواند نقش مهمی در دانش معاصر داشته باشد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: همان گونه که مشهور است گسترش آموزش مدرن غربی در قرن 19علاقه روز افزودن به تفکر و علم مدرن و تعاملات فرهنگی تاثیری بر خاورمیانه گذاشت که به شکل گیری گروهی از مدرنیستهای رادیکال کمک کرد. این گروههای استدلال میکردند که ایمان و عقل و باورهای مذهبی و زندگی مدرن ناسازگار و غیرقابل جمع است.
وی تصریح کرد: اما رویکرد دیگری معتقد بود که درون زمینه عثمانی سنت تاریخی میتواند در شرایط مدرن فهم و تبیین شود. در واقع ساختار سنت و مدرنیزاسیون برای آنها نمیتوانست به یک زوج مخالف تقلیل یابد چرا که هرکدام از این دو ساختار در برگیرنده عناصری از دیگری است. نادیده گرفتن کلی نقش این رویکرد در پرسش از مدرنیزاسیون بطور عمده به خاطر این است که تا کنون تنها بر دریافت سکولاریستهای رادیکال از مدرنیزاسیون به صورت انحصاری تاکید شده و تعامل پویای بین مدرنیزاسیون و عناصر فرهنگی موجود در جامعه درست فهمیده نشده است.
در ادامه این نشست دکتر مقصود فراست خواه استاد مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی به بررسی موضوع "متن به مثابه یک مسئله و بخشی از راه حل دلالتهای اجتماعی، نقد متن دینی توسط متفکران مسلمان و معاصر عرب" پرداخت و گفت: تمدن اسلامی "متن- بنیاد" تکوین یافت و عمیقاً گرانبار از متن بود. متن دینی به طور خاص قرآن و به طور عام نصوص دینی در مرکز ماجراهای فکری جوامع متعلق به این حوزه تمدنی قرار داشت.
وی تصریح کرد: از همین رو بود که دلیل آوریهای نخست دینی نیز در صدر تاریخ اسلامی این جوامع عنوان کلان به خود گرفت چون اولین مباحث مربوط به کلام الهی بود و هنوز هم هست. متن یک حقیقت تمام تلقی میشد. حضور الهی در جامعه دینی با مرکزیت متن بازنمایی میشد. از طریق مکان "متن" در مرکز تاریخ و جوامع اسلامی بود که نبوت نسل به نسل جاری و ساری میشد و جاودانه میماند.
این استاد جامعه شناسی تصریح کرد: از 200 سال گذشته به این سو و با تحولات جدید این وضع بحث انگیز شد. شرایط نوپدید جوامع عرب نخبگان جدید را به اندیشه واداشت و از آنجا باب تازهای از تفکر درباره متن گشوده شد. متن این بار یک مسئله شده بود. پرسشهای تازهای به میان میآمد اما مشکلاتی مانند خودکامگی، خردستیزی، انحطاط خود را در پس پشت متن پنهان کردهاند.
وی افزود: عجیب است که در این آرا هنوز بخشی از راه حل نیز در متن و با متن طلب و تمنا میشده است. در عین حال رویکردهایی نیز مایل به دور زدن این متن و عبور از آن بودند.
نظر شما