به گزارش خبرنگار مهر، جامه نو سبز رنگی به تن کرد و همنوا با دیگران پارچه سفیدی به دست گرفت. بغض سردی در گلویش جوشید و در میان هق هق گریهها، نام زیبای او با گریهاش دمساز شد.
با دلی شکسته و چشمانی گریان به سمت ضریح رفت و به آن چنگ زد. تمام حرفهایش را در اشکهایش ریخت و با تمام وجود با خدا درد دل کرد.
پارچه سفید آغتشه به گلاب را با احساسی فرو ریخته در گلو، بر روی ضریح میکشد و غبار تن خسته و ملولش را با بیغباری ضریح میزداید.
بلورهای سفید اشک همراه باوفای اوست. مدهوش عطر و گلاب شد و زبانش گرفت. تنها یک چیز بر زبان آورد: "خدایا مرا ببخش".
با طهارت روح و جانش انس گرفت و به یکباره سبک شد.
آرام گرفت و گونههایش را پاک کرد. دوباره دستمال سفید را روی گوشه گوشه ضریح میکشید و این بار زیر لب زمزمه میکرد و لحظهای به یادماندنی را به ثبت رساند:
اینجا حریم حرم امن الهی است. اینجا تجلیگاه نور خداست و ملائکه میزبان دلدادگان حریم نبویاند. اینجا مدفن کوثر ثانی است؛ بانویی که پاداش زیارت مدفنش بهشت است. او که نسب و تبارش نبوى و فاطمى و علوى است، این بار میزبان تصویرگران لحظههای تاریخ است تا غبار از تن خود بزدایند. اینجا... .
......................................
روحالله کریمی
نظر شما