بزرگترين پرسش فلسفي جان اكلز معناي زندگي بود

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" به نقل از اين روزنامه، اكلز معتقد بود كه پرسش از تفاوت ذهن و مغر و اين كه خود كيست به اندازه پرسش از معناي زندگي و حيات با اهميت است اما تفاوت اين دو پرسش آن است كه اولي را با عقل مي توان پي جويي كرد ولي جستجوي دومي در ساحت عقل ممكن نيست. به نظر اكلز اين كه ما چرا اين گونه هستيم و گونه اي ديگري نيستم و معناي اين چگونگي چيست فراتر از فهم بشري است. اين كه تفاوت ذهن و مغز چيست البته پرسش دشواري است اما مسئله اي واقعي است كه مي توانيد با آن سر كنيد اما اينكه چرا به دنيا آمده ايد و چرا زندگي مي كنيد پرسشي است كه عقل در برابرش صامت است. اكلز اينجا را جايي مي داند كه دين به مدد عقل مي آيد و اگر ما بخواهيم از نسبت دين و عقل سخن بگوييم پرسشهاي ماناي تاريخ بشري جاي خوبي براي برقراري اين نسبت هستند. 

لازم به ذكر است كه جان اكلز در سال 1963 به جهت كار بر روي آنچه مكانيسمهاي پيچيده و مناقشه برانگيزي كه انسان بودن اسنان را مشخص مي كنند ناميده مي شود برنده جايزه نوبل شده بود. او همچنين با كارل پوپر فيلسوف معروف قرن بيستم كتاب  تأثيرگذار "خود و مغزش" را نگاشت.