به گزارش خبرنگار مهر، اگرچه دروغ در فرهنگ ما ایرانیان و در باورهای مذهبی مردم و توصیه های دین مبین اسلام به شدت نهی و نسبت به آن حساسیت بالایی نشان داده شده ولی نشانه ها از ترویج فرهنگ دروغگویی در جامعه حکایت می کند.
تکذیب گفته ها از سوی مسئولان، رویه ای عادی و فرهنگی تازه در نظام مدیریتی ایران محسوب می شود، به نحوی که بارها و مطابق قانون مطبوعات از رسانه ها خواسته شده گفته های یک مسئول تکذیب شود و توضیحی ذیل گفته های شخصیت حقوقی مورد نظر نیز اضافه شود.
شاید بارها به این جمله در مطبوعات بر خورده اید که "خواهشمند است دستور فرمایید برای تنویر افکار عمومی و مطابق قانون مطبوعات، توضیحات ارائه شده در اولین شماره آن [رسانه] در همان صفحه و با همان تیتر درج شود".
بی شک این فرصت که در قانون مطبوعات برای شخصیتهای حقوقی دیده شده می تواند با کارکرد صحیح راه حلی برای جلوگیری از انتشار دروغ و اخبار کذب باشد اما وضعیت این روزها شکل دیگری به خود گرفته است.
یک کارشناس مسائل ارتباطات جمعی در اینباره معتقد است: اخبار و گفته هایی که توانسته شان یک شخیصت یا موقعیت و منافع عمومی جامعه را به خطر بیندازد در صورتی که کذب باشند باید تکذیب شود اما این روزها هر خبری که تکذیب می شود حول خودش هاله ای از ابهام را ایجاد می کند و ظن واقعی بودنش را تقویت می کند.
دکتر علی گرانمایه در گفتگو با خبرنگار مهر می افزاید: متاسفانه امروزه به دلیل بی توجهی به شعور افکار عمومی مسئولان ابتدا نسنجیده سخن می گویند و وقتی بازخورد سخن خود را در جامعه می بینند، فورا آن را به موجب قانونی که خود را به آن محق می دانند تکذیب می کنند که این مسئله منجر به تولید فرهنگی تازه در عرصه روابط اجتماعی و سازمانی در ایران شده است.
با این حال اگر به صفحات روزنامه ها، خبرگزاری ها یا دریچه های مجازی سایت های خبری نگاهی بیندازید بی شک با انبوهی از گفته های تکذیب شده مواجه می شوید که افکار عمومی را مشوش کرده است. حال باید پرسید پاسخگوی این همه تکذیب کیست. چرا این همه دروغ؟
به باور گرانمایه وقتی رسانه ها اخبار منتشر شده خود را تکذیب می کنند از سوی مردم متهم به دروغ پراکنی می شوند در حالی که واقعیت چیز دیگری است و رسانه بنابر رسالت ذاتی تنها آنچه گفته شده را منتشر کرده اند و شخصیتی حقوقی بعد از انتشار گفته هایش آن را تکذیب می کند و مردم حساب گوینده را با انتشار دهنده از هم جدا نمی کنند.
وی می گوید: البته این موضوع کاملا جدی است و نباید با مردم غیر واقعی رفتار کرد و حتی نباید انتظار داشت مردم بدبین شوند بلکه باید تلاش کرد این فرهنگ را به نحوی دیگر ساماندهی کرد. مسئولان البته حق دارند اگر خبری غیر واقعی به نقل از آنان در رسانه ای منتشر شد آن را تکذیب کنند اما حق ندارند گفته های واقعی خود را که مستندات آن حتی وجود ندارد را تکذیب کنند.
بر اساس اصول سیاسی وعرف دیپلماتیک اما اگر خبری در رسانه ها بر خلاف منافع عمومی و مصالح ملی کشور منتشر شود نه تنها آسیبهای جدی به منافع همگانی زده می شود بلکه استرسی پنهان را به لایه های درونی اجتماع تزریق می کند که به خودی خود می تواند به عدم اعتماد عمومی و ترویج شایعات و دروغ پراکنی کمک کند.
با این حال در تمامی دنیا بنا بر عرف عمومی مسئولان پاسخگوی عملکرد خود هستند و در صورت اشتباه در برابر گفته های خود مسئولیت نشان می دهند و گاهی عذرخواهی و حتی استعفا می دهند اما در ایران این مسئله چندان جدی نیست چرا که به قول دکتر علی گرانمایه مدیران در کشور ما خود را گماشته مردم نمی دانند بلکه در برابر حزب و گروه مورد نظر خود مسئولیت دارند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: فرهنگ عذرخواهی فرهنگی بزرگ منشانه است و در صورتی که مسئولی اشتباه کند باید از مردم عذر خواهی کند ولی متاسفانه رویه ای غیر عقلانی بوجود آمده که مسئولان به جای پذیرش اشتباه خود و حرفهایی که زده اند آنها را تکذیب می کنند و به نوعی زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند.
وی می گوید: اینکه تکذیب گفته ها تبدیل به رویه شود، تنها بافت اجتماعی و روابط میان مردم و رسانه ها و مسئولان را مخدوش می کند و منجر به گسترش فساد در گفتار و نوعی دروغ پراکنی و رواج دروغ گویی و ناراستی می شود که خود از برگترین آفتهای یک جامعه است.
به نظر می رسد، بی توجهی به فهم افکار عمومی از سوی مسئولان می تواند عواقب ناگواری برای ساختهای اجتماعی کشور به دنیال داشته باشد و افکار عمومی را نسبت به خدمات و گفته های صادقانه مسئولان نظام بدبین کند که اساسا این رویه نشان می دهد یک نظام سیاسی که از چنین وضعیتی رنج می برد، در آن از شایسته سالاری خبری نیست و در ساختار دولتی ضعف شدید روابط عمومی را می توان مشاهده کرد.
نظر شما