استفاده فراوان از عبارات و واژگانی چون "شاید"، "ممکن است"، "احتمالاً"، "چه بسا" و مانند آن در سخن گفتن یکی از آن دست ترفندهایی است که برخی در گفتار خود به کار میبرند تا هم رنگ و لعابی از عمیق بودن را به سخن خود دهند و هم همواره راهی برای فرار از انتقادهای که بر سخن آنها وارد میشود، داشته باشند.
بنابراین اگر فردی بگوید که "شاید شما با این کار خود میخواستهاید به فلان نتیجه برسید" و طرف دیگر با ارائه دلایل و شواهدی ادعای وی را رد کند، آنگاه وی خواهد گفت "من که گفتم شاید و به نحو قطعی سخن نگفتهام"؛ یا در موردی دیگر اگر فردی مدعی شود که "چه بسا فلان حرف به دلیل انگیزههای منفعتجویانه فلانی باشد" و سپس با انتقاد موجه طرف مقابل مواجه شود، آنگاه دست به دامان "چه بسا" میشود و میگوید "چه بسا چنین هم نباشد".
این گونه سخن گفتن اما هر چند در گام نخست یک ویژگی مهم را در خود دارد و آن دوری گزیدن از "سیاه و سفیداندیشی" و در نظر گرفتن تمامی احتمالات ممکن در جهانی است که در آن سر میکنیم اما در صورتی که به شیوه و روشی رایج در سخن و گفتار تبدیل شود تا بدین وسیله گوینده بتواند خود را از تیررس انتقادات در امان نگاه دارد، بیشک به ابتر شدن رابطه و گفتار خواهد انجامید.
به دیگر سخن آنگاه که فردی، به ویژه در مباحثات علمی و فنی، در پی آن است تا مواضع خود را بیان کند، ضروری است تا از به کار بردن این گونه واژگان و تعابیر که بیشتر بر ایهام و گنگی سخن میافزایند و راه را بر هر گونه تعبیری میگشایند، اجتناب ورزیده و گزارههای مورد ادعای خود را به نحوی بیان کند که امکان بررسی و نقد آن برای طرف دیگر نیز وجود داشته باشد.
در غیر این صورت احتمالاً گوینده، سخنان بسیاری را بر زبان خواهد راند که مملو از این گونه واژگان و تعابیر نسبیانگارانهاند و سخن وی را در هالهای از ایهام میپوشانند و در نهایت مخاطبان را یا به سکوت وا میدارند یا از خود میرانند.
به تعبیر دیگر سخن آنگاه در نسبت میان دو فرد ("من" و "دیگری") مستقر میشود و رابطهای دو سویه را بر میسازد که امکان کنش و واکنش متقابل را در افقی برابر فراهم آورد نه آنکه یک طرف با توسل به انواع ترفندها خود را از تیررس نقد در امان دارد و طرف دیگر چارهای جز گوش سپردن به سخن وی نداشته باشد.
بنابراین در چنین شرایطی و در محضر چنین سخنگویانی یا باید صراحت بیشتری را در اعلام مواضع درخواست کرد یا آن محضر را ترک و وارد گفتگو با دیگرانی شد که به نسبت میانفردی "من" و "دیگری" در ساحت سخن احترام میگذارند.
نظر شما