پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۶ خرداد ۱۳۹۰، ۱۸:۵۳

منطق برای زندگی - 75/

چه‌بسا شاید ممکن باشد!

چه‌بسا شاید ممکن باشد!

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: در سخن، خواه در مقام مدعی و خواه در مقام مخاطب و ناقد، اگر قرار باشد مدام با قیدها و واژگان نسبی‌انگارانه مواجه باشیم، آنگاه پا بر زمین سخت نداریم تا امکان گام زدن وجود داشته باشد و بنابراین احتمالاً سخن و گفتگو راه به جایی نخواهد برد.

استفاده فراوان از عبارات و واژگانی چون "شاید"، "ممکن است"، "احتمالاً"، "چه بسا" و مانند آن در سخن گفتن یکی از آن دست ترفندهایی است که برخی در گفتار خود به کار می‌برند تا هم رنگ و لعابی از عمیق بودن را به سخن خود دهند و هم همواره راهی برای فرار از انتقادهای که بر سخن آنها وارد می‌شود، داشته باشند.

بنابراین اگر فردی بگوید که "شاید شما با این کار خود می‌خواسته‌اید به فلان نتیجه برسید" و طرف دیگر با ارائه دلایل و شواهدی ادعای وی را رد کند، آنگاه وی خواهد گفت "من که گفتم شاید و به نحو قطعی سخن نگفته‌ام"؛ یا در موردی دیگر اگر فردی مدعی شود که "چه بسا فلان حرف به دلیل انگیزه‌های منفعت‌جویانه فلانی باشد" و سپس با انتقاد موجه طرف مقابل مواجه شود، آنگاه دست به دامان "چه بسا" می‌شود و می‌گوید "چه بسا چنین هم نباشد".

این گونه سخن گفتن اما هر چند در گام نخست یک ویژگی مهم را در خود دارد و آن دوری گزیدن از "سیاه و سفیداندیشی" و در نظر گرفتن تمامی احتمالات ممکن در جهانی است که در آن سر می‌کنیم اما در صورتی که به شیوه و روشی رایج در سخن و گفتار تبدیل شود تا بدین وسیله گوینده بتواند خود را از تیررس انتقادات در امان نگاه دارد، بی‌شک به ابتر شدن رابطه و گفتار خواهد انجامید.

به دیگر سخن آنگاه که فردی، به ویژه در مباحثات علمی و فنی، در پی آن است تا مواضع خود را بیان کند، ضروری است تا از به کار بردن این گونه واژگان و تعابیر که بیشتر بر ایهام و گنگی سخن می‌افزایند و راه را بر هر گونه تعبیری می‌گشایند، اجتناب ورزیده و گزاره‌های مورد ادعای خود را به نحوی بیان کند که امکان بررسی و نقد آن برای طرف دیگر نیز وجود داشته باشد.

در غیر این صورت احتمالاً گوینده، سخنان بسیاری را بر زبان خواهد راند که مملو از این گونه واژگان و تعابیر نسبی‌انگارانه‌اند و سخن وی را در هاله‌ای از ایهام می‌پوشانند و در نهایت مخاطبان را یا به سکوت وا می‌دارند یا از خود می‌رانند.

به تعبیر دیگر سخن آنگاه در نسبت میان دو فرد ("من" و "دیگری") مستقر می‌شود و رابطه‌ای دو سویه را بر می‌سازد که امکان کنش و واکنش متقابل را در افقی برابر فراهم آورد نه آنکه یک طرف با توسل به انواع ترفندها خود را از تیررس نقد در امان دارد و طرف دیگر چاره‌ای جز گوش سپردن به سخن وی نداشته باشد.

بنابراین در چنین شرایطی و در محضر چنین سخن‌گویانی یا باید صراحت بیشتری را در اعلام مواضع درخواست کرد یا آن محضر را ترک و وارد گفتگو با دیگرانی شد که به نسبت میان‌فردی "من" و "دیگری" در ساحت سخن احترام می‌گذارند.

کد خبر 1329096

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha