به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری مجلس شورای اسلامی، متن بیانیه کامل بیانیه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درباره تحولات منطقه به این شرح است: آنچه امروز در خاورمیانه و شمال آفریقا می گذرد، جنگ راهبردهای قدرت محور با انقلاب های حق محور، مردمی است. روح حرکت های رهایی بخش مردمی اسلامی و ضداستکباری است و بنابراین یکی از نخستین نتایج آن بر هم خوردن تبانی های پشت پرده برخی حکام وابسته منطقه با قدرت های خارجی است.
واقعیت این است که اگر قدرت های خارجی و دست نشاندگان مستبد آنها در منطقه مانع سیر طبیعی حرکت های اسلامی و مردمی نشوند، خاورمیانه و شمال آفریقا به کانون امن همکاری بین الملل اسلامی و توسعه این مناطق تبدیل خواهد شد، بنابراین تقابل آنها با انقلاب، مقابله با دموکراسی، توسعه و پیشرفت این بخش از دنیا به حساب می آید و اساس چالش ها فراتر از حفظ یا برکناری برخی سیاستمداران امروز در این کشورها است.
در این میان تلاش های پنهان و آشکار امریکا و برخی قدرت های غربی در انحراف تحولات، تحریف واقعیات و تبدیل تهدیدها به فرصت هایی تازه برای مداخله قابل تامل است.
به گونه ای که آنها به طور جدی در مقابل انقلاب های واقعی ایستادگی کرده و سعی می کنند، هزینه انقلاب در خاورمیانه و شمال آفریقا را افزایش و مردم انقلابی را سرخورده نمایند و در عین حال با دستکاری بخشی از تحولات، به دنبال ایجاد شورش در کشورهایی هستند که خارج از قلمرو استراتژیک آمریکا و غرب عمل می نمایند از طرفی تلاش برای طرح تهدیدات کاذب و خاصه حملات تبلیغاتی اخیر به جمهوری اسلامی ایران به عنوان کانون روح بخش تحولات انقلابی در راستای سیاست کهنه انحراف تحولات شکل می گیرد.
غافل از اینکه جمهوری اسلامی ایران در شرایط تهدیدهای واقعی تر دشمنان توان غلبه بر امواج خصمانه را داشته واکنون نیز روند کلی تحولات به سمت اثبات حقانیت آرمان های انقلاب اسلامی سامان می یابد، بنابراین با توجه به این واقعیات توجه به شرایط خاص کشورهای منطقه ضروری است که ذیلاً به آن می پردازیم.
۱- بحرین
به رغم تبلیغات ارتجاع و مداخله گران خارجی مبنی بر سرکوب انقلاب بحرین، عقب نشینی های آشکار حکومت در لغو شرایط فوق العاده، تداوم حضور سیاسی مردم در مساجد، اعتصاب و تعطیلی نسبی نظام مدیریتی کشور، نشانه های رسیدن انقلاب به نقطه ای برگشت ناپذیر است. اوضاع خاندان سلطنتی به حدی آشفته است که حتی همپیمانان غربی آن نیز مجبور به مواضعی دوگانه هستند عربستان و مداخله گران خارجی به دنبال راه گریزی از بزرگترین اشتباه سال های اخیر خود یعنی مداخله نظامی در بحرین هستند.
مقاومت مردم بحرین و همراهی مسلمانان منطقه خاصه در عراق، لبنان، ایران، مصر و عربستان شرایطی را به وجود آورده است که مدیریت آن از اختیار آل خلیفه و آل سعود خارج است ودر این میان انتظار از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بیش از یک نظاره گر بر تحولات این جزیره مظلوم می باشد و بنابراین نباید اجازه داد کشورهایی که در آنها هنوز زنان حق رای ندارند و حتی از حق رانندگی برخوردار نیستند، مسیر تحولات انقلابی را سد نموده و به جنایات عصر جاهلیت روی آورند.
طرح موضوع سفر وزیر امور خارجه به عربستان در چنین فضایی بیشتر به موضوعی انحرافی شباهت دارد. تا زمانی که نقش عربستان در بحرین کماکان یک نقش اشغالگر و سرکوب کننده است دلیلی برای دپلماسی نمی ماند. پایان دادن به اشغال و سرکوب، احقاق حق انقلابیون و خاصه روشن شدن زوایای جنایات علیه زنان، کودکان و مردان انقلابی بحرین حداقل مقدمات ضروری برای مذاکرات احتمالی اینده است.
در این میان سلسله تحولات شکل گرفته علیه نظام های استبدادی، نشان دهنده واقعیت های جدید منطقه است و انتظار برخی مقامات عرب از دیگران، برای جلوگیری از این تحولات، انتظاری بیهوده بوده و به معنای فرار و فرافکنی در قبال راه های مردم سالارانه تحولات می باشد. بنابراین همچنان انتظار عمومی از سیاست خارجی کشور در حمایت از حقوق حقه مردم بحرین انتظاری برحق است.
۲- یمن
مردم یمن در انتظاری خونین نگه داشته شده اند تا انتقال قدرت به گونه ای صورت گیرد که انقلاب تاثیری در راهبردهای استکباری منطقه نداشته باشد. به عبارتی مردم تاوان بازی شطرنج قدرت هایی را می دهند که می خواهند، حقوق این ملت را در راستای اهداف و منافع گذشته خود مصادره نمایند. بنابراین طرح شورای همکاری خلیج فارس نیز تنها به منزله اعطای فضای حیاتی به نظام کنونی عمل کرد تا با ایجاد خستگی و یاس میان انقلابیون هم در مسیر انقلاب یمن و هم در مسیر تحولات انقلابی منطقه سکته ایجاد نماید.
۳- لیبی
نگاهی به تاریخ جنگ های ناتو که از سال ۱۹۹۴ میلادی نشان می دهد که هیچ جنگی تا کنون به اندازه جنگ علیه قذافی فرسایشی نشده است. لشکرهای غربی انقلاب اصیل مردمی در لیبی را به جنگ داخلی تبدیل کردند تا هزینه هایی ملموس را به انقلاب و انقلابیون تحمیل نمایند. غرب از موضوع لیبی برای تخریب الگوی انقلاب های مردمی استفاده می نماید. اما باید آن را به عنوان الگوی تردید روزافزون به راهبردهای ضدمردمی آن قدرت در مناطق اسلامی مطرح کرد.
۴- مصر
ایران از جمله نخستین کشورهایی بود که صادقانه از انقلابیون مصر دفاع کرد و این امر جایگاه کشورمان را در میان جنبش جوانان مصری به موقعیتی بی بدیل تبدیل کرده است. اقدام اخیر در دعوت از نخبگان مصری باری ایران اقدامی شایسته بود که ژرف بودن خواست رابطه دو کشور اسلامی را نشان می دهد.
از لحاظ راهبردی، بازیگران سابق سیاست و حکومت مصر و خاصه مداخله گران خارجی، به دنبال جداسازی اهداف دموکراسی خواهی مردم از خواسته های سیاست خارجی آنها هستند. این سیاست نیز ناشی از راهبرد «اسرائیل محور» آمریکا است. بازگشایی «رفح» و نقش مثبت مصر در ایجاد آشتی میان گروه های فلسطینی، اقداماتی شایسته است.
در این میان باید توجه داشت که موج بیداری فراگیر ملت های مسلمان که بر ۳ اصل تکیه دارد:
۱- استقلال و استعمارستیزی
۲- آزادیخواهی و استبدادستیزی
۳- تلاش برای حاکمیت ملت ها بر اساس مبانی اسلامی و محقق ساختن اهداف و آموزه های اسلامی
پرواضح است هر حرکتی که در راستای این ۳ اصل حرکت نکند و یا اصلی ترین انها یعنی استقلال طلبی و استعمار ستیزی را مبنا قرار ندهد و با تحریک بیگانگان در جهت تضعیف محور مقاومت و ایستادگی در برابر اسرائیل و آمریکا تلاش کند نمی تواند مورد تایید امت اسلامی باشد.
باتوجه به مجموعه تحولات فوق، پیشگیری اقدامات ذیل توسط دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ضروری است:
۱- اتخاذ مواضع شفاف در دفاع از حرکت های مردمی، مخالفت با مداخله خارجی و استفاده بیشتر از دیپلماسی عمومی در افشای استانداردهای دوگانه قدرت های غربی در مواجهه باتحولات موجود.
۲- توجه به حساسیت ها و جایگاه مردم مسلمان کشورهای منطقه در آمد و شدهای سیاسی و دیپلماتیک.
۳- پیگیری عملی موارد نقض حقوق بشر در کشورهای انقلابی با استفاده از امکانات سازمان های بین المللی.
۴- تداوم مقاومت در سیاست خارجی در قبال مسائل خاص مرتبط با جمهوری اسلامی بویژه در مقابله با سیاست های تبلیغی تازه در ادعای تحریم های جدید ایران، باتوجه به این واقعیت که دشمنان جمهوری اسلامی موج تبلیغاتی جدید را با هدف تحمیل دیپلماسی ارتجاعی به ایران و ایجاد یاس در بین مردم انقلابی منطقه دنبال می کند.
نظر شما