به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه تلویزیونی "زمین انسانها" روزهای فرد از شبکه تهران پخش میشود. این مجموعه به کارگردانی ابوالحسن داودی و تهیهکنندگی بیتا منصوری روایتگر زندگی پزشکان است. در این سریال بازیگرانی چون علی نصیریان، صدرالدین شجره، عسل بدیعی، امیرمحمد زند، مائده طهماسبی و ... بازی کردند.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آقای داودی 15 سال پیش طرح سریال "زمین انسانها" را به سیما فیلم داده بودید که به دلیل واقعگرایی و تلخ بودن مضمون پذیرفته نشد. آیا رد شدن این طرح از سوی سیمافیلم باعث بیانگیزه شدن شما در این سالها شد تا برای تلویزیون کار نکنید یا دلیل دیگری داشت؟
- ابوالحسن داودی، کارگردان: راستش من هیچ وقت برای کار کردن در تلویزیون بیانگیزه نشدم شاید امکانات و شرایط فراهم نشده است. من قبل از اینکه وارد سینما شوم از قبل از انقلاب و از سال 52 با تلویزیون بزرگ شدم و عملاً این رسانه برایم بیگانه نیست و آن را خانه خودم میدانم که به دلایلی سالهایی آن را ترک کردم.
*به چه دلایلی این خانه را ترک کردید؟
- خب دلایلش متعدد بود.
*یعنی با خانه خودتان قهر کرده بودید؟
- نه، من اصلاً اهل قهر و آشتی نیستم. شاید امکان کارهایی که میخواستم انجام بدهم، فراهم نبود. من بعد از سومین فیلمم که "ایلیا نقاش جوان" بود، فیلم سینمایی اول و چهارمم را برای تلویزیون ساختم. یعنی فیلم "سفر عشق" را برای تلویزیون ساختم که در آن زمان به دلیل بعضی مسائل فیلم امکان پخش گسترده پیدا نکرد و فقط در تهران به شکل محدود اکران شد و بعد فیلم "ایلیا نقاش جوان" هم برای همیشه توقیف شد. این فیلم برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو ساخته شده بود و با وجود اینکه چند جایزه هم گرفته بود، اما نمایش آن در سینما و تلویزیون متوقف شد.
البته حدود هشت یا نه سال بعد از 123 دقیقه فیلم "ایلیا نقاش جوان" یک نسخه مثله شده 60 دقیقه ای پخش شد. خیلی دوست داشتم سانسورچی این فیلم را ببینم، چرا که شخصیت اول فیلم که رضا کیانیان بود به طور کلی از فیلم محو شده بود و حتی یک فریم هم از او در فیلم نبود. به نظرم این کار هنرمندانه ای بود که توسط این سلاخ صورت گرفته بود!
به هر حال آن قضیه آنقدر بد بود که من هر چه فکر کردم آن را چطور مطرح کنم دیدم جزء سکوت هیچ چیز دیگر احترام خودم را در مقابل این سلاخی فرهنگی که اتفاق افتاده بود، بیشتر حفظ نمیکند؛ به همین دلیل احساس کردم کارهایی که من انجام میدهم خیلی برای تلویزیون جذاب نیست همچنان که مجموع کارهایی که ساختم جز دو فیلم ام، هیچ کدام از تلویزیون پخش نشد آن هم فیلمهای موفقم همچون "نان، عشق و موتور 1000"، "تقاطع"، "مرد بارانی" و ... این مسائل باعث شده بود در طول این سالها حس اینکه بتوانم با تلویزیون ارتباط برقرار کنم، نبود.
*پس چطور شد تصمیم گرفتید سریال "زمین انسانها" را بسازید. آیا ورود کارگردانهای موفق سینما به تلویزیون شما را برای بازگشت به تلویزیون ترغیب کرد یا نه برای این رسانه ارزش دوباره قائل شدید؟
- هیچ کدام از این موارد نبود، بلکه گزینه سوم وجود داشت.
*خب درباره گزینه سوم بگویید؟
- قبل از اینکه فیلم "تقاطع" را شروع کنم آن زمان آقای شفق که تهیهکننده این فیلم بود عنوان کرد آیا طرحی دارم که در تلویزیون بتوان کار کرد، من هم گفتم طرحی دارم که ممکن است به درد تلویزیون بخورد. به یاد دارم در آن زمان آقای شفق که رابطه دوستانه نزدیکی با آقای رجبیمعمار مدیر سابق شبکه تهران داشت طرح را به او داد و آقای رجبی معمار هم زیر همان طرح نوشته بود طرح خوبی است سریع اقدام شد.
*این سریع بودن چقدر طول کشید؟
- هفت سال طول کشید.
* پس چقدر سرعت کارهای اداری در تلویزیون بالاست!
- دقیقاً خیلی سرعت زیاد بود! تا اینکه به پروسه تولید رسید. در این هفت سال هم اتفاقات زیادی برای فیلمنامه افتاد. ما ابتدا شروع به نگارش فیلمنامه کردیم، اما دوره ای دوباره کار متوقف شد.
*چرا؟
- برای اینکه ما به توافق برآوردی با تلویزیون نرسیدیم. تا اینکه دو سال گذشته من اجباراً کار را شروع کردم، چون فیلم "زادبوم" هم با محزون رو به رو شده بود که البته الان آقایان اصرار دارند بگویند این فیلم توقیف نیست، اما همچنان فیلم در توقیف مانده است، به همین دلیل احساس کردم باید دیگر خیلی معذوراتی که داشتم را کنار بگذارم و بیایم به تلویزیون.
معتقدم این رسانه یک مزیت دارد و آن هم این است که تکلیف آدم با این رسانه مشخص است. یعنی قواعد مشخصی دارد. البته درباره درست یا اشتباه بودن این قواعد صحبت نمی کنم، ولی وقتی این قواعد پذیرفته می شود خیلی از مسائل کاری حل میشود و دیگر مثل سینما گرفتار سلیقههای متفاوت نمیشوید که در دورهای یک مدیر به فیلم شما جایزه بدهد و در دوره بعد مدیر دیگری آن را توقیف کند.
*یعنی به نظر شما این سلایق متعدد در تلویزیون کم است؟
- معتقدم چون قواعد در تلویزیون منضبط تر و منسجمتر است کمتر امکان بروز چنین سلیقههایی میشود. البته سلیقه همیشه وجود دارد، اما چون قواعد انسجام بیشتری دارد کمتر مشکل پیش میآید.
*گفتید به اجبار وارد تلویزیون شدید. یعنی اگر این شرایط برای فیلم "زادبوم" پیش نیامده بود به تلویزیون بر نمیگشتید؟
- نه به اجبار، چون برخی کلمات بار سنگینی دارند. در واقع من از ایدهآلی که برای کار برای تلویزیون داشتم، پایین آمدم. چون احساس میکردم وقتی قرار است من به خانه اولم یعنی به تلویزیون برگردم حتماً با امکانات گستردهتر و بهتری باشد، ولی این شرایط به وجود نیامد و احساس کردم ناگریزم به کار فرهنگیام ادامه بدهم.
*پس برای ساخت مجموعه تلویزیونی "زمین انسانها" مجبور شدید یک مقدار از ایدهآلهایتان بگذرید؟
- یک مقدار بیشتر از آن چیزی بود که شما گفتید.
*ایدهآلهایتان مربوط به فیلمنامه میشد یا مسائل مالی؟
- به هر حال مجموعهای از اینها است. معتقدم این پروژه میتوانست امکانات بهتری به لحاظ اقتصادی داشته باشد یا شرایط بهتری داشت، اما مشکل بزرگتری که من به عنوان محدودیت جدی با آن روبرو شده بودم و راستش قبل از آن هم به این اندازه فکر نمیکردم این بود که چنین سریالی که باید جزو چکیده و آمال فرهنگی یک جریان مدیریت بخش تخصصی باشد مثل وزارت بهداشت و درمان و یک نقطه طلایی محسوب میشد که خیلی از شرایط مدیریت دولتی مثل آموزش تخصصی را مطرح کند، اما متاسفانه به شکل دردناکی با در بستهای روبرو شدیم.
*یعنی هیچ همکاری با شما نکردند؟
- نه، حتی از کمک مشاورهای هم دریغ کردند. در مجموع کوچکترین همکاری با ما نشد!
*پس کدام سازمان برای بخش مشاورهای به شما کمک کرد؟
- 90 درصد مشاورهها را از بخش خصوصی گرفتیم.
*لوکیشن شما در مجموعه تلویزیونی "زمین انسانها" بخشهای تخصصی قلب و مغز بود و مسائل ساده بیمارستانها را به تصویر نکشید. برایتان دشوار نبود که همه مشاورهها را از بخش خصوصی بگیرید؟
- بله، مشکلات زیاد بود و از بخش خصوصی مشاوره گرفتیم و از نظر کسانی که علاقمند بودند این بخش را تامین کردیم. یکی از مواردی که در ساخت این مجموعه اهمیت داشت بحث تصویر تخصصی از حرفه های مختلف پزشکی بود. به هر حال جراحی کار پیچیدهای است.
متاسفانه این بخش ها به دلیل هزینهبر بودن و پیچیده بودن در آثار سینمایی و تلویزیونی معمولاً تصاویر کلیشهای گرفته شده بود و تصاویر اتاق عمل، حتی از دیدگاه یک پرستار ساده سخیف، غیر منطقی و تصنعی بود. لذا برایم خیلی مهم بود که حالا قرار است تصویرگر یک جامعه تخصصی باشیم حداقل این احترام را بگذاریم تا اصول اولیه کارشان را به شکل درست نشان دهیم، به همین دلیل بخش تحقیق در نگارش و ساخت برایم خیلی اهمیت داشت.
*خودتان در تحقیقات و نگارش نظارت داشتید؟
- بله، در تحقیقات نظارت داشتم و مرحله به مرحله آن تحقیقات را در فیلمنامه که فیلمنامه نویس می نوشت تسری می دادیم. ما تحقیق تصویری هم انجام دادیم، چون چندین عمل را در داستان "زمین انسان ها" می خواستیم نشان بدهیم. در مجموع تصاویر عمل ها از 20 و اندی عمل واقعی انتخاب شده بود، به همین دلیل تاکید داشتم عملهای واقعی را ضبط کنیم و بعد در فیلمنامه استفاده کنیم.
*یعنی شما به اتاق عملهای واقعی مراجعه میکردید و بعد از تصاویر ضبط شده در فیلمنامه استفاده میکردید؟
- بله، عملهای واقعی را ضبط میکردیم و بعد طرح داستانها را منطبق بر آن میکردیم. باید بگویم که بخشی از دیالوگهای "زمین انسانها" که در اتاق عمل میگذشت برداشتی از دیالوگهای واقعی اتاق عملها بود، حتی از شکل ارتباطات بین جراحها با تکنسینها یا شوخیهایشان نیز استفاده کردیم، البته همه شوخیها قابل پخش نبود، چون زندگی در ارتباطات دکترها و جراحها جریان دارد.
در واقع بخش عمدهای از این زندگی را نمیتوانستیم در تلویزیون به تصویر بکشیم، اما بخشی که هماهنگ با کار ما داشت انتخاب و استفاده میکردم. خیلی علاقمند بودم تفاوتهای بخشهای تخصصی هم به شکل تصویری داشته باشیم. مثل چیدهمان وسائل اتاق عمل یا روش دکترها در هنگام جراحی، حتی چیده مان ایستادن جراحان در اتاق عمل برای هر عملی متفاوت است، به همین دلیل سعی کردم در مجموعه "زمین انسانها" این تفاوت را به لحاظ دیالوگها و چیدهمان نشان دهم.
*در یکی از قسمتها عمل جراحی روی دکتر عماد جلیلی (علی نصیریان) انجام شد. یعنی عمل نشان داده شده واقعی بود که پزشکان مشغول خارج کردن یک تومور مغزی بودند؟
- بله، واقعی بود. خوب شد به این مسئله اشاره کردید. یکی از بازبینهای تلویزیون که اولین بار بود مجموعه ما را میدید و معمولاً بازبینها یک گزارشی از اشکالات مینویسند. او هم به عنوان اشکال نوشته بود در این صحنه سر نصیریان را میتراشند، اما ما میبینیم که او مو دارد.
متاسفانه هنوز تفکر سنتی بین ما است که در هر جراحی مغز سر بیمار را کاملاً میتراشند؛ در حالی که این طور نیست و در 60 و 70 درصد جراحی مغز فقط قسمتی را که بخواهند عمل کنند فقط مو را میتراشند، چون معتقدند به لحاظ روانی باید کمترین تفاوت را به لحاط جسمی در بیمار ایجاد کرد تا او خودش را در یک موقعیت ناگوار نبیند. ما درعملهای مغز گشتیم تا بیماری را پیدا کنیم که به لحاظ سن و پیری دست ها و پاهایش همچون علی نصیریان که ایفاگر نقش دکتر عماد جلیلی بود، باشد تا تماشاگر ذهنیتش به هم نریزد.
*امید روحانی در این مجموعه نقش یک متخصص بیهوشی را بازی کند و خودش هم متخصص بیهوشی است، آیا از مشاورههای او هم در پروژه "زمین انسانها" بهره بردید؟
- امید روحانی یکی از مشاورهای ما بود که در بخش دیالوگهای تخصصی هم خیلی کمک کرد، اما متاسفانه مثل هر شخصیت فرهنگی سینمای ما این اخلاق بد بدقولی و خلف وعده کردن هم داشت. او در نیمه کار با وجود یک دوستی بیست و اندی سال ما را رها کرد و رفت.
*چرا؟ مگر شما با او قرارداد نداشتید؟
- نه، ما قرارداد نداشتیم و به خاطر دوستیای که داشتیم آمده بود سناریو را خوانده بود و کارش را شروع کرد، اما به دلیل مسافرتی که در ایام عید داشت ما را ترک کرد و من یک دفعه به جای اینکه او را در صحنه ببینم، متوجه شدم در پاریس به سر میبرد.
*این مسئله به کارتان لطمه نزد؟
- خیلی لطمه زد.
*بازی اش تمام شده بود؟
- خیلی از بازیاش مانده بود. شخصیتی که شما در سریال به عنوان دکتر بیهوشی دوم میبینید اصلاً وجود خارجی نداشت. ما مجبور شدیم این شخصیت و یکسری دیالوگ اضافه کنیم، چون بخشهای مختلفی از اول، وسط و آخر کار گرفته بودیم و نمیتوانستیم صحنههای گرفته شده را دور بریزیم؛ چرا که با خیلی از بخشها در ارتباط بود.
در نتیجه مجبور شدیم شخصیت او را در بخشی از قصه به یک نفر دیگر واگذار کنیم و در قصه طوری جا بیاندازیم که انگار دو شخصیت متفاوت است. در مجموع این یکی از ضعفهای ناگریز ما در فیلمنامه بود و این شرایط برایم دوست داشتنی نبود. شخصیت امید جزو شخصیتهای بامزه قصه بود و تلخیها را میگرفت و متاسفانه وقتی او ما را رها کرد خیلی از بخشهای نقشاش مانده بود که به نظرم به قصه لطمه زد.
---------------------
گفتگو: فاطمه عودباشی
نظر شما