۵ مرداد ۱۳۸۲، ۱۵:۰۷

دكتر وعيدي كارشناس مسائل استراتژيك

منافع اروپا در ايران در همراهي با آمريكا تامين نمي شود

منافع اروپا در ايران در همراهي با آمريكا تامين نمي شود

دكتر وعيدي كارشناس مسائل استراتژيك معتقد است، اروپا فكر مي كند با همراهي با آمريكا مي تواند سياستهاي غرب را رهبري كند، اما چنين ظرفيتي را ندارد و اين همراهي در نهايت منجر به تبعيت خواهد شد.

دربيانيه پاياني آخرين نشست اتحاديه اروپا تاكيد شده است كشورهاي عضو اين اتحاديه  درصورتي همكاري اقتصادي با ايران را گسترش خواهد داد كه جمهوري اسلامي در چهار زمينه حقوق بشر، تلاش براي مبارزه با تروريسم، منع و توليد سلاحهاي هسته اي و موضع گيري درقبال روند صلح خاورميانه گامهاي جدي تري بردارد.
وزيران امورخارجه اتحاديه اروپا در اين نشست همچنين تصميم گرفتند، در نشست ماه سپتامبر اين اتحاديه بار ديگر روابط خود با ايران و همكاري تهران با آژانس انرژي اتمي را بررسي كنند و گسترش روابط با ايران را براساس تحولات آينده  اين كشور بويژه گزارش دوم محمد البرادعي مديرآژانس انرژي اتمي، پايه ريزي كنند.
اين نخستين باري است كه اتحاديه ارو پا بدين صراحت همگامي خود را با آمريكا در نقاط داغ سياست اين كشور به نمايش گذاشته است . براي بررسي علل و عوامل موثر دراين تصميم و پي آ مدها و راهكارهاي مرتبط با آن خبر نگار "مهر" با جواد وعيدي كارشناس ارشد مسائل استراتژيك  به گفتگو نشست.  
*  به عقيده شما چه انگيزه اي اروپا را به همراهي با آمريكا در تشديد فشار به ايران واداشته است ؟
آشكاراست كه  اشغال نظامي عراق توسط امريكا موجب كمرنگ شدن حضور موثر اروپا در خاور ميانه شده است . دراين شرايط اروپا ، چه در مناقشه فلسطين و چه در عراق به سبب عدم توان مالي و سياسي لازم ، نمي تواند فراتر از خواست آمريكا ايفاي نقش نمايد . در حقيقت اروپا با فشار بر ايران تلاش مي كند قدرت چانه زني خود را در مقابل آمريكا افزايش دهد به اين ترتيب كه هرزمان كه لازم بداند ايران را تحت فشار قرار مي دهد تا از هزينه هاي خود  در رقابت با آمريكا در خاورميانه بكاهد.
دربررسي رويكرد جديد اتحاديه اروپا در همراهي با آمريكا مي توان چهار عامل را با عنوان علل تشديد فشاراين اتحاديه  به جمهوري اسلامي ايران برشمرد .
نكته اول اينكه اروپا به شدت خواستار ترميم شكافيست كه در تجربه عراق  بين آمريكا واروپا ايجاد شده بود  و بر اين اساس  در حال حاضر نگران اين ا ست  كه موضوع ديگري منجر به تعميق  شكاف و اختلاف شود . در اين ميان انگليس درنقش تنظيم كننده تحكيم روابط اتحاديه اروپا و آمريكا با تقويت اين انگيزه درذهن تصميم گيران اروپايي  به خوبي انجام وظيفه مي كند و توانسته است پيش گيري از هر گونه چالش با ديپلماسي آمريكا را دراولويت چارچوب سياست خارجي كشور هاي عضو اتحاديه اروپا قراردهد .  
دومين موضوعي  كه انگليس در محوريت ترويج آن قرارگرفته و كشورهاي اروپاي جديد همچون اسپانيا و ايتاليا بدان دامن مي زنند اينست كه آمريكا قدرت هژمون دنياست و هرچه را كه اراده كند بدست خواهد آورد . اين كشورها افغانستان و عراق را بر اين ادعاي خود گواه مي آورند و مي گويند اگر قضيه در مورد ايران تكرار شود اروپا نبايد در تقسيم غنائم مانند عراق عقب بماند .

* آيا اين نكته در تغيير سياست دولت آلمان هم موثر بوده است ؟ 
آلمان و فرانسه بيشتر از شكاف دوباره در روابطشان با آمريكا مي ترسند . 
سومين انگيزه اي كه اروپا را با سياستهاي آمريكا همگام كرده است ،  بهره گيري ايالات متحده ازبزرگنمايي اتهام دستيابي ايران به تسليحات هسته اي در جنگ رواني براي نگران ساختن اروپاست .  آمريكا با اين ادعا كه خاك اروپا در معرض تهديد تسليحات موشكي و هسته اي ايران است و نه خاك آمريكا، سعي مي كند حسن نيتش را ثابت كند و با فعاليت گسترده آمريكا و لابي صهيونيستي  روي اين موضوع ، نگراني اروپا از اين تهديد به يك نگراني امنيتي تبديل شده است . 
از طرفي اروپاييها منافع ملي خود  را در اقدام نظامي عليه ايران نمي بينند و با هدف پيش گيري از چنين اتفاقي از سوي آمريكا سعي دارند از فشار هاي ديپلماتيك براي بر طرف ساختن نگراني ها بهره گيرند . با آشكار شدن جعلي بودن اسناد جنگ عراق اروپا مي ترسد بوش ناگهان جنگ به مراتب خطرناكتري را آغاز كند وهمين دليل ديگري براي صدور بيانيه اتحاديه اروپا مبني بر تشديد فشار ومضاعف سازي فشارهاي بين المللي است. 

* آيا اين گفته شما به اين معناست كه اروپا به اين نتيجه رسيده كه با همگامي با آمريكا ، مي تواند برسياستهاي رفتاري و گفتاري كاخ سفيد تاثير بگذارد ؟
ببينيد ، اروپا مي خواهد با اين روش جلوي نظامي گري و يك جانبه گرايي آمريكا را بگيرد اما به اعتقاد من اين گونه نخواهد شد . اروپا فكر مي كند با همراهي با آمريكا مي تواند سياستهاي غرب را رهبري كند . اما چنين ظرفيتي را ندارد و اين همراهي در نهايت منجر به تبعيت خواهد شد . درحقيقت اروپا با همراهي خود با آمريكا ،  زمينه را براي اعمال برتري قدرت سياسي و بين المللي اين كشور فراهم خواهد كرد . 
دردكترين آمريكا مهم اين است كه ابر قدرت  و چالش ناپذير بودن هژمون  ايالات متحده از جانب قدرتهاي درجه دوم  باوروتمكين شود . در خود آمريكا موتوري كه اين كار را انجام مي دهد لابي صهيونيستي است و نكته اينجاست كه اين لابي با همين هدف در اروپا نيز فعاليت مي كند و از ياد نبريم كه همه  قدرت آمريكا نه در اختيار منافع آمريكا كه به نام منافع آمريكا و به كام صهيونيستهاست .

* تهديد به كاهش همكاري از سوي اتحاديه اروپا  درشرايطي صورت گرفت كه ايران در راستاي افزايش تعاملات سياسي  و اقتصادي بين المللي خواستار گسترش روابط با كشورهاي اروپايي است. به عقيده شما ابزار چانه زني جمهوري اسلامي ايران با اروپا در شرايط تازه چيست؟
همانطور كه شما گفتيد افزايش مراودات با اروپا در اولويت سياستهاي ايران قرار دارد . در اين شرايط ما با يد بتوانيم پروژه مفاهمه و اعتماد سازي را با اروپا ادامه دهيم  و در كنار آن به آنها تفهيم كنيم كه تشديد فشار به ايران قدرت چانه زني اروپا را در برابر آمريكا افزايش نخواهد داد .

* پس به نظر شما پي آمد افزايش فشارهاي اروپا به ايران چه خواهد بود ؟
هميشه فشار بيش از حد موجب ظهور مقاومت بي حد و حصر مي شود . به تعبيري ادامه فشار بر ايران ممكن است به ظهور راديكاليسم مطلق در ايران  منجر شود . در شرايطي كه ملت ايران يكپارچه اطمينان يابند كه اروپا همگام با آمريكا به قصد تحقير و به خطر انداختن امنيت و منافع ملي كشور گام بر مي دارند ، امكان اتخاذ سياست راديكاليسم  مطلق به پشتوانه مردم زياد مي شود . به عبارتي ايرانيان اگر به اين نتيجه برسند كه اروپا درهمراهي آمريكا نه فقط حاضر نيست مصالح و منافع ملي ايران را درنظر بگيرد بلكه به دنبال تحقير ايران مي باشد ، چاره اي جز عدم همراهي با خواست اروپا نخواهد داشت .  

* اما درحال حاضر مخالفان چنين روندي در كشور زيادند و به نظر مي رسد با چنين تصميمي فاصله زيادي داريم .
درست است . در نقطه مقابل چنين شرايطي امكان دارد تشديد فشارها  به تصميم ديپلماتيك ايران مبني بر مصالحه مطلق بي انجامد كه در آن صورت نيز مطمئنا به سود اروپا نخواهد بود . چون اگر قرار باشد كارت امتيازي  به طرفي  بدهيم اين امتياز به طرفي داده خواهد شد كه دنباله رو ديگران نباشد  و بتوانيم بيشترين امتياز را ازآن بگيريم  و آن حتما اروپا نخواهد بود . 
بر اين اساس ديپلماسي خارجي ايران با يد تلاش كند اتحاديه اروپا متقاعد شود كه فشارها چيزي براي اروپا به ارمغان نخواهد آورد و امنيت و منافع دولتهاي اروپايي را تضمين نخواهد كرد .  
اگر ايران باور كند كه مصالح ملي اش از طرف اتحاديه اروپا در نظر گرفته و حمايت مي شود انعطاف پذير تر خواهد شد . اروپا با يد بفهمد كه نبايد به نقطه اي بازگردد كه ساليان گذشته درآن قرار داشت . براي جلب اعتماد و مجاب ساختن ايران به امضاي پروتكل كنترلي سازمان بين المللي انرژي اتمي نيز بهتر است اروپا به جاي همراهي با آمريكا در تشديد تهديدات ، با پذيرش مشاركت و همكاري در برنامه هاي هسته اي ايران  ، زمينه ساز پيوستن تهران به اين پروتكل شود .
براي چنين مفاهمه اي هنوز شرايط مساعد است و شايد بتوان گفت در حال حاضر بهترين زمينه براي اين كار فراهم شده است.

* مفاهمه ايران و اروپا مطمئنا به سود آمريكا و لابي يهود نيست . قدرت اين دو دولت آيا مانعي بر سر مفاهمه نخواهد شد؟
درست است . آمريكا و رژيم صهيونيست با همه توان تلاش دارند از اين مفاهمه جلوگيري كنند . اما اروپا بهتر است به دنبال تامين منافع خودش در قبال ايران باشد  براي دستيابي به اين هدف بهترين راه كنارگذاشتن روش تهديد و تحقير ايران و برگزيدن روش مفاهمه و مجاب نمودن است.
آنچه مسلم است  اگراروپائيها در اعمال فشار اقتصادي و مخدوش ساختن چهره ايران شركت كنند معنايش اينست كه راه هر گونه مفاهمه را بسته اند. منافع اروپا حقيقتا به ايران وابسته است و در شرايطي كه نمي تواند از طريق همراهي با آمريكا آن را بدست آورد مجبور است با خود ما وارد گفتگوي هم سنگ شود . 

* پشتوانه ما در اين گفتگو چيست ؟
ما قدرت موثر در منطقه هستيم ،  دليل همه فشار ها براي برسميت شناختن اسراييل هم همين است . در حقيقت لابي يهود به هر شيوه اي متوسل مي شود تا ايران را وادار به پذيرش كشوري به نام اسرائيل كند .
ايران از نظر وسعت ، جمعيت ، تمدن ، فرهنگ ، پيشتازي در تحولات اجتماعي  و پيشتازي د رارائه الگوي زندگي با عنوان مردم سالاري ديني  سالهاست كه براي مسلمانا ن جهان الگويي الهام بخش است .  
جمهوري اسلامي ايران الگوي مقاومت است ، نمادي از راز ماندگاري در شرايط سخت است و همين  براي رژيم صهيونيست و هركه منافعش را در مصالح اين رژيم ببيند دردر ساز شده است . بر اين اساس اروپا بايد توجه داشته باشد كه با زبان تحقير و فشار نمي شود با ايران حرف زد . چون ايرانيان در طول تاريخ هر وقت احساس كرده اند  در مسير دستيابي به منافع و مصالح ديگران تحقير شده اند ، يكپارچه مقاومت كرده اند . 

 * سپاسگزارم .

کد خبر 13339

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha