دکتر حسن فتحی درمورد انتقال تفکر عمیق نظری توسط رسانهها و ایجاد آن در مخاطبان عام به خبرنگار مهر گفت: تفکر عمیق نظری برای مخاطب خاص و خواص است. رسانهها مخاطبانشان عامه مردم و عوام هستند و نمیشود توقع ایجاد تفکر عمیق نظری در مخاطب عام را از رسانهها داشت. در اصل رساندن تفکر عمیق نظری دایرهای محدود و افراد خاصی را شامل میشود.
وی افزود: حالا چطور میشود این تفکر عمیق نظری را همگانی کرد که خریدار داشته باشد و مخاطبان دچار سوء تفاهم نشوند این راهکارهای خاصی را میطلبد. ولی باید گفت بخش اعظم رسانههای جمعی رساننده امور روزمره و مباحث سطحی هستند ولی میشود که در برنامههای خاصی به مباحث بنیادیتری هم پرداخت. نمونههایی از آن را در تلویزیون در شبکه 4 میبینیم که در قیاس با سایر شبکه ها برنامههای علمی تر و فلسفی تری دارد. همچنین بی بی سی برنامهای برای معرفی فیلسوفان داشت که بریان مگی مجری آن بود که حالت چاپ شده آن به فارسی هم ترجمه میشد.
این استاد فلسفه گروه فلسفه دانشگاه تبریز اظهارداشت: بنابراین نمیشود گفت که رسانهها قدرت انتقال تفکر عمیق نظری به مخاطبان را ندارند باید گفت خریداران چنین برنامههای کم هستند و آنهایی که این برنامهها را تحویل میگیرند خواص و اندک هستند.
فتحی درمورد اینکه چه راهکارهایی را باید اتخاذ کرد تا تفکر ژرف به هنگام انتقال به مخاطب دچار عوام زدگی نشود تصریح کرد: اگر مخاطبان عوام باشند این را نمیشود کاری کرد آنچه منتقل میشود در سطح عوام و عامیان است . اینکه در همگان تفکر عمیق ایجاد کنیم و همه بیندیشند این توقع دور از واقعیت است. عمیق اندیشی کار خواص است آنان تفکرات عمیق از رسانهها را میگیرند و میفهمند. برای عوام باید که عامیانه صحبت کرد ولی محصول تفکر عمیق را در سطح آنها با عنایت بر اینکه نتیجهاش چیست آن را باید با زبان آنها القا کرد.
این محقق و پژوهشگر فلسفه درمورد اینکه تاچه اندازه ضرورت تفکر عمیق نظری را برای پیشگیری از انتقال ناقص آن به مخاطب عام را مهم میدانید همچنین گفت: سه سؤال شما مبتنی بر این است که جوابهای سؤالهای قبلی را از پیش نوعی خاص مسلم و تعیین شده بدانیم. اما تفکر ژرف را نمیشود به کسانی که در آن عرصه از آمادگی فکری برخوردار نیستند توسط رسانهها ایجاد کرد. این انتقال ضررتی هم ندارد. آنهایی که تفکر عمیق دارند باید بدانند که در سطوح مختلف چگونه آن تفکر را در لایههای مختلف به کار برند و بازبان همان سطوح با آنها حرف بزنند. حکمت متعالیه را نمیشود به همگان یاد داد باید با زبان هر قشر خاص با آنها صحبت کرد.
فتحی ادامه داد: امروزه فلسفه برای کودکان باب شده که با داستان و چیستان و قالبهای کودکانه محصولات فلسفی را به کودک آموزش میدهند. اهالی تفکر نظری باید زبان سطوح مختلف را یاد بگیرند و با همان زبان آنها با آنان سخن بگویند. مهجوریت فلسفه هم به دلیل عدم انجام چنین کاری است. برای مثال افلاطون یکسری بحثهای درونی آکادمیک داشت که فهم آن برای خواص هم مشکل است و یکسری محاورات بیرونی که آن را همه میفهمیدند. از این نکته باید استفاده کرد و فلسفه را به زبان بیرونی برای یک جوان، حقوقدان، ادیب، بازاری و قشرهای مختلف مردم بیان کرد.
وی در پایان تأکید کرد: با همه یک جور نمیشود حرف زد، باید مباحث نظری را در قالب آن قشرخاص ریخت و ساخت و پرداخت.
نظر شما