پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۴ خرداد ۱۳۹۰، ۱۴:۰۹

آیت الله صافی گلپایگانی:

نهج البلاغه محور تعریف و بیان اصول دین است

نهج البلاغه محور تعریف و بیان اصول دین است

قم - خبرگزاری مهر: مرجع تقلید شیعیان با صدور پیامی به همایش نهج البلاغه در مشهد مقدس، نهج البلاغه را مکتب، مدرسه و محور تعریف و بیان اصول دین عنوان کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، در پیام آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی آمده است: با عرض ادب و احترام خدمت بزرگان و علماء اعلام و دانشمندان و ارباب بصیرت و فضیلت که با حضور خود در این همایش بزرگ علمی و معرفتی افتخار خود را به آشنائی با معارف عالیه انسان‌ساز و هدایت‌های ولائی و ملکوتی نهج‌البلاغه شریف ابراز داشته‌اند و با تشکر از بنیاد مقدّس نهج‌البلاغه که حدود نیم قرن است رساندن معارف این کتاب عظیم، کتاب حیات، کتاب خداشناسی، کتاب اخلاق و دستور العمل دین و دنیا و برنامه‌های سیاست و معاشرت و مدیریّت و جهاد و دفاع را به جهان معاصر وجهه همّت و کار و تلاش خود قرار داده‌اند، عرایضم را با سخنان پر محتوا و ارزشمند دانشمند بزرگ مصری علامه مرصفی که خود یکی از شارحان نهج‌البلاغه است آغاز می‌کنم؛ او نهج‌البلاغه را چنین توصیف می‌کند: أما کتاب نهج‌البلاغة فهو الکتاب الذی أقامه الله حجة واضحة علی أن علیاً رضی الله عنه قد کان أحسن مثال حی لنور القرآن و حکمته، و علمه و هدایته، و إعجازه و فصاحته.

اجتمع لعلی فی هذا الکتاب مالم یجتمع لکبار الحکماء، و أفذاذ الفلاسفة، و نوابغ الربانیین من آیات الحکمة السامیة، و قواعد السیاسة المستقیمة، و من کل موعظة باهرة، و حجة بالغة تشهد له بالفضل و حسن الأثر.

خاض علیٌ فی هذا الکتاب لجة العلم والسیاسة والدین، فکان فی کل هذه المسائل نابغة مبرزا، و لئن سألت عن مکان کتابه من العلم فلیس فی وسع الکاتب المسترسل، والخطیب المصقع، والشاعر المفلق أن یبلغ الغایة من وصفه، والنهایة من تقریظه، و حسبنا أن نقول: إنه

الملتقى الفذ الذی التقى فیه جمال الحضارة و جزالة البداوة، و المنزل الفرد الذی اختارته الحقیقة لنفسها منزلاً تطمئن فیه، و تأوی إلیه بعد أن زلت به المنازل فی کل لغة.

و هو کتاب یتجلى فیه روح شریفة یکسب القارئ فی هذا الکتاب منها العصبیة للحق، و الشدة فی الدین، و القصد فی الحکمة والسیاسة، و عندنا أن الذین یسمون إلى الإصلاح فی هذا البلاد یجب علیهم أن یتخذوا هذا الکتاب إماماً فی إصلاحهم من جهاته اللغویة، والعلمیة والدینیة، و أن الناشئین لو تأثروا هذا الکتاب فی العبارة و صدق النظر لبلغوا من قوتی العقل واللسان تلک المنزلة التی نتمنی لهم و نود أن لو یصلون إلیها فی وقت قریب.

در ادامه پیام آمده است: این سخنان اگرچه رسا و گویای عمق درک گوینده او از این کتاب عزیز است و نشان می‌دهد که اعماق وجودش را خضوع در برابر معانی و مطالب آن فرا گرفته است امّا تمام توصیف آن نیست. نهج البلاغه همواره مورد ستایش و استفاده علماء بزرگ در رشته‌های متعدّد علوم اسلامی بوده و آنانکه آن را شناخته‌اند آن را اصل و پایه‌ی معرفت و آگاهی از حقایق دین مخصوصاً الهیّات می‌دانند و بسیاری در برابر عظمت آن عاجزانه «کلامه فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق» گفتند و «کلامُ علیٍّ کلامٌ عَلیٰ و ما قاله المرتضی مرتضی» سرودند.

در بخش دیگری از پیام بیان شده است: برای آگاهی از حقایقی که در این کتاب است همیشه باید همایش باشد، چراکه نهج البلاغه مکتب است، مدرسه است، محور تعریف و بیان اصول دین است، چه کتابی مثل نهج البلاغه در الهیّات سخن آخر و کامل را گفته است که محدّث بزرگ اسلام و استاد علوم اسلامی ثقة الاسلام کلینی پس از روایت یکی از خطبه‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در الهیّات می‌فرماید آنقدر این خطبه بلند و محکم و عظیم است که اگر زبان تمام اهل معرفت و نوابغ علم و ادب همه یک زبان در یک دهان باشند نخواهد توانست در معرفت خداشناسی فراتر از آن بیانی و سخنی بگویند. این کفر نعمت است که با وجود این خطبه‌ها بشر بخواهد معارف الهیّات را از جاهای دیگر بگیرد این خطبه‌ها را سزاوار است علماء، طلاب و مبلغین محفوظ و همواره به آنها رطب اللسان باشند.

آیت الله صافی در ادامه پیام خود آورده است:  در سایر رشته‌های معرفتی هم کلام نهج البلاغه تمام است در موضوع نبوّت، در بیان اوضاع جهان و امّت عرب و جاهلیّت‌های قبل از اسلام، در معرّفی ملائکه و انبیا و معرّفی شخص حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله و سلم، در تعریف قرآن مجید و در بیان معاد و ثواب و عقاب در هدایت‌های اخلاقی و روابط اجتماعی، در سیاست اداره کشور و جامعه، در دعوت به زهد و پارسائی و قناعت و پرهیزکاری و خلاصه در همه جوامع زندگی بشر پس از قرآن مجید کتابی کامل‌تر از نهج البلاغه نیست. مثل عهدنامه حضرت به مالک اشتر و مثل وصیت آن حضرت به امام حسن علیه السلام در چه کتابی و چه مکتبی یافت می‌شود؟

از چه کسی غیر از علی (علیه السلام) و اهل بیت آن حضرت این هدایت‌ها شنیده می‌شود؟ انصافاً که قدر این هدایت‌ها و این علوم حقیقی مجهول مانده است و به گفته جورج جرداق مؤلف کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیة این اصول عالی که از زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السلام و مواقف و مشاهد و خطبه و نامه‌های آن حضرت استفاده می‌شود تا این زمان ناشناخته بوده است. او در نامه‌ای که به استاد اعظم ما حضرت آیت الله بروجردی«قدس سره» نوشت و برای اولین بار کتابش را به ایشان اهدا کرد چنین نوشته بود که کتاب من را که مطالعه می‌فرمائید تصدیق می‌کنید که (انّی انصفت الامام بعض الانصاف).

در ادامه پیام آمده است: به هر حال از ناشناخته ماندن این همه اصول مورد قبول صاحبان عقول کبیره از مسلمانان گله کرده بود بین عهد نامه حضرت به مالک و منشور سازمان ملل مقایسه کرده و استحکام عهدنامه و فرق‌های اساسی آن را با منشور بیان کرده است از سوی دیگر نهج البلاغه در چنان افق رفیعی قراردارد که شارح معتزلی آن را کم نظیر و مثل قطب راوندی را با آن مقام بلند علمی در حد نگارش شرح بر نهج‌البلاغه نمی‌داند ولی نمی‌توان به این عذر و اظهار عجز اکتفا کرد و از این دریای بیکران معارف اگرچه قطره‌ای باشد نچشید و جان را به آن معانی جلا نداد، باید میزان رشد فکری دینی و تشخیص درجه علم و معرفت اشخاص و آشنائی آنها با نهج البلاغه باشد و اگرچه: گربریزی بحر را در کوزه‌ای چند گنجد قسمت یک روزه‌ای
باید از این آب حیات که دست رسی به آن هدف انبیا و اولیاء بوده و هست بشر هرچه بتواند بنوشد و همواره تشنه آن باشد.

و چنان نباشد که شاعر گفته است: پیش لبت جان سپردم این به که گویم برلب آب حیات تشنگیم کشت

در خاتمه برگزاری این همایش در جوار مضجع ملکوتی عالم آل محمد حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیّة والثناء باتوجه به اینکه بعض بیانات و خطبه‌های حضرت رضا علیه السلام در الهیّات با خطبه‌های نهج البلاغه متحدّالمضمون و متقارب الالفاظ است مناسبتی شریف می‌باشد سزاوار است پژوهشگران و محقّقان این ربط را بررسی و هم کلامی ائمه علیهم‌السلام را در بیان معارف الهی و تفسیر اسماء و صفات و تفسیر قرآن مجید بیان نمایند.
 

کد خبر 1335366

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha