ای علی ای مولای ستم سوز عدالت گستر با آمدنت خانه کعبه نور باران شد و جلوهای از خدا نمایان شد. از گل روی بی مثال تو اکنون این جهان سر بسر بهاران شده است .
کعبه اکنون مولد علی است و نور حق بر روی علی جلوه گر شده است، تا سیـد عشق دیده در کعبه گشود خورشید به مهر روی او سجده کرد و مولود کعبه که آمد خورشید چهره در نقاب کشید و از عـرش بلنـد هـاتفـی نـدا داد اعجاز بزرگ خلقت علی (ع)است. علی ای پرتو ایمان که همه وجودت نور و صفا است، تو برتر از هر ثنایی و جوهر تقوا با تو چنان قرین که رعب از دلها میبری و عدالت را به دلها باز میگردانی، به ستم خشم میگیری و جود و سجودت شهره عالم و آدمیان است .
علی ای کعبه دلها، که از هر عیب، جدا هستی و از راه رادی و مردی و جوانمردی روشنی راه هستی.
فاطمه اینک مولودش را با هزاران امید، پیچیده در حریر بهشتى به آغوش میکشد. قلبش آرام مى شود علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را، دلها اگر خدا شناس باشند خدا را در رخسار علی مشاهده میکنند،ای علی ای سرچشمه نور ای کوه استوار، ای شاه عدالت در آسمان و زمین ای طلوع عالم تاب.
تو قاصد نور امامتی و ولایت، دیوار کعبه هم اکنون با حضور تو لبخند میزند و به شوق نخستین تبسمی که در خلوت خود از رخسارت تراوش میکند، میخندد. اینک یک دامن بهار، در کعبه شکوفا شده است.
آنگاه که درهاى آسمان گشوده شد و پرتویى از نور رخشان امامت و ولایت بر زمین تابید، مژدهای شادی بخش، دلهای زمینیان را فرا گرفت و تاریکناى سلطه گرى و هوا پرستى، با زایش رهبرى ربانى و رهاننده، به رسوایى افتاد.
علی (ع) به عنوان سرچشمه اى از نیکى و مهربانى و هدایت رخ نمود، پناهگاهى پدید آمد که خدا پرستان را در خود گرد آورد.
علی ای سرچشمه جوشان خلقت، ای بهار دلهای خسته، ای آشنای اشک و نخلستان، ای زاده کعبه، تو کیستی که اینچنین آسمانها بر شانه هایت سجده می آورند، شکوه آیات سبز نگاهت را فقط بهار میفهمد و استواری دستان توانایت را قبضه ذوالفقار.
دلی که عشق تو را نچشیده باشد، مردابی بیش نیست و چشمی که مهربانی است را نبیند از سراب، ناچیزتر است. اکنون ماییم و درخشش خورشیدی میلادت که روشنایی سپیده دمان را به ارمغان آورده است، سلام بر تو و آن لحظهای که به روی زمین و زمان لبخند زدی و شکوفا شدی و حلقه عارفان و شیفتگان حق را کامل کردی.
تو زیباترین آیه روشنی، تو خوش آهنگترین نغمه آزادی هستی، تو نیکوترین خلق پسندیدهای، سلام بر تو که پدر همه چشمها و چشمههای انتظاری.
تو زیباترینی که در سپیده دمی روشن به خاک مفهومی آسمانی بخشیدی. تو آن درخشندهترینی که خورشید بر افق دوردست نگاهت به سجده طلوع کرد. تو آن توفندهترینی که دریا در بی کرانه سینهات پهلو گرفت و آسمان در وسعت دستانت متولد شد.
نظر شما