پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۸ آذر ۱۳۸۳، ۱۰:۳۹

/نقد فيلم/

"دوئل" را تا به آخر نمي بينيد! چرا؟

فيلم سينمايي "دوئل" آخرين اثر از فيلمسازي است كه درعرصه توليد فيلم دفاع مقدس فعاليت مي كند، اما به نظر مي رسد در اين فيلم نتوانسته راه خود را با قدرت و توانايي طي كند و اثر، در يك سوم پاياني، دچار مشكل مي شود.

احمد رضا درويش از چند سال پيش در پي ارايه مسايل و موضوع هايي است كه به نحوي جنگ تحميلي را مطرح مي كند. اين كارگردان دراين راه به موفقيت هاي خوبي هم دست پيدا كرده و توانسته است خود را به عنوان يكي ازهنرمندان تواناي عرصه سينماي دفاع مقدس معرفي كند. اما فيلم "دوئل" حكايتي ديگر دارد.


عرصه سينماي دفاع مقدس به سبب اينكه مرحله آزمون و خطا و تجربه شكل هاي مختلف ارايه را پشت سر گذاشته، در حال حاضر به شرايط و چارچوب هاي تعريف شده و تا حدودي نياز سنجي مخاطب دست پيدا كرده است كه سينماگران از وراي آن مي توانند به خلق آثاري بپردازند كه از نظر تكنيكي و هنري فيلم هاي درخور توجه و اعتنايي به شمار مي روند. اما گاه فيلمسازان اين عرصه يا چنان درگير مسايل ارزشي و داستان منطبق بر واقعيت مي شوند كه شيوه اجرايي و تكنيك فيلم را فراموش مي كنند و از اين منظر فيلم تبديل به اثري معمولي در سينماي ايران مي شود يا به عكس آنقدر مسايل تكنيكي را مد نظر قرار مي دهند كه به كلي داستان از دست مي رود. به نظر مي آيد احمد رضا درويش در فيلم دوئل به گروه دوم پيوسته باشد. يعني توجه بيش از اندازه به تكنيك او را از ارايه داستاني محكم و موثر كاملا" دور كرده است.
درويش از آن دسته كارگردان هاي عرصه سنيماي دفاع مقدس است كه همواره در فيلم هاي خود ميان مسايل اجتماعي و فرهنگي با مقوله دفاع مقدس پيوند برقرار كرده  وهميشه دفاع را در اركان و رفتار جمعي يك ملت مورد بررسي قرار داده است. به همين خاطر فيلم هاي اين كارگردان به صورت چند وجهي ارايه شده است و نوعي لطافت و استواري را در آثار خود جاي مي دهد كه با پديده هاي تلخ و خشن به نام جنگ پيوندي دراماتيك برقرار مي كند. به همين جهت هم معمولا" فيلم هاي اين كارگردان در ارتباط با مخاطب عام موفقيت نسبي را به دست مي آورد و تاحدودي تمامي افراد خانواده را به خود جذب مي كند. حتي افرادي كه هيچ حضور مستقيم و موثري در جريان دفاع مقدس  نداشته اند هم  به تماشاي فيلم هاي درويش مي نشيند. اما فيلم تازه اين كارگردان حكايتي ديگر دارد.
فيلم سينمايي "دوئل" هر چند كه به طور كلي در روند ساير آثار اين فيلمساز قرار مي گيرد و تصويرگر بخشي از مقاومت همه جانبه مردم در دفاع از كشور ومقاومت در برابر دشمن است، اما داستان اين فيلم به هيچ وجه مناسب يك اثر بلند سينمايي نيست. چون قصه در ابتدا بسيار پرشور و پرتحرك آغاز مي شود و مخاطب با تماشاي صحنه حمله هوايي عراقي ها به ايستگاه قطار ذهن مخاطب مسحور فيلم مي شود. اما رفته رفته كه فيلم به يك سوم پاياني خود نزديك مي شود، به چنان افت شديدي در وقايع دراماتيك برخورد مي كند كه انگار فيلمنامه نويس از اين بخش به بعد ديگر حرف هايش تمام شده است و فقط به جهت اينكه فيلم مناسب ارايه در قالب زماني يك فيلم سينمايي باشد، داستان را بي جهت طولاني و كش دار كرده است.
مشكل اين فيلم بيش ازهر چيز متوجه فيلمنامه اثر است كه نتوانسته قصه را تا به انتها و به نسبت قدرت ابتداي آن پيش ببرد. فيلم از جايي آغاز مي شود كه يك رزمنده كه به تازگي آزاد شده و در حال بازگشت به ميهن است، پرونده مشخصي ندارد و در ميان اهالي شهر خود نيز چندان خوشنام  نيست. سوء ظن ايجاد شده در فيلم به تحريك ذهن مخاطب منجر مي شود و دراو احساس نياز به سردرآوردن از سرنوشت اين رزمنده را ايجاد مي كند  كه وقتي به گذشته خود رجوع مي كند، به خاطر صحنه هاي مهيب جنگ بيننده را مبهوت مي كند.
داستان بسيار ساده است. عده اي از نظاميان و مسوولين آبادان و اهواز اصرار به جابجايي يك گاو صندوق دارند كه به ظاهر اسناد دولتي محرمانه در آن قرار دارد و نبايد به دست دشمن بيفتد. اما در طول داستان مشخص مي شود اين گاو صندوق حاوي اسناد نيست، بلكه مقادير زيادي طلا است و همين مساله در داستان گره به وجود مي آورد. اما فعاليت شخصيت هاي داستان براي به دست آوردن اين گاو صندوق با مقاصد و انگيزه هاي مختلف، مبارزه اي طولاني ، سخت و نفس گير را به وجود مي آورد. داستان تا جايي ادامه پيدا مي كند كه شخصيت اصلي داستان به روستاي خود بازمي گردد تا گاو صندوق افتاده در آب را بيرون بياورد. اما درست از همين نقطه شيرازه قصه از هم مي پاشد.


مشكل اصلي داستان اين فيلم فقط معطوف به منطق نيم بند آن در پديد آمدن وقايع نيست، بلكه انگيزه آدمها از مبارزه با يكديگر و شيوه بيرون كشيدن گاو صندوق از زير آب و درگيري هاي بسيار تصنعي فيلم هيچ ترديدي براي تماشاگر باقي نمي گذارد كه به ديدن يك داستان سراسر ساختگي نشسته است كه حتي در انتقال مفاهيم خود نيز ناتوان است.
درخواست شخصيت اصلي داستان از همرزم سابق خود كه با اصرار زيادي موفق به در اختيار گرفتن وسايلي مي شود كه به وسيله آن بتواند گاو صندوق را از اعماق آب بيرون بياورد و اصرار اين مسوول نظامي در حفظ اين گاو صندوق در تضاد عجيب با صحنه هايي قرار مي گيرد كه اين شيئ از آب گرفته مي شود اما انگار همه موضوع را فراموش مي كنند و صاحب بي چون و چراي آن، شخصيت اصلي داستان است و او بدون هيچ نظارت يا حتي پيگيري از سوي كسي كه ابزار را در اختيارش قرار داده است، هر طور كه بخواهد با آن رفتار مي كند. اين تضاد به قدري عجيب و آزار دهنده است كه خاطره صحنه هاي نفس گير ابتداي فيلم را نيز از ذهن بيننده پاك مي كند.
البته جدا از ايرادهاي آزار دهنده اي كه اين فيلم در زمينه داستان با آن مواجه است، از نظر بصري و جلوه هاي ويژه بخش هايي كه مربوط به بازسازي صحنه هاي جنگ مي شود، بسيار خوب و حرفه اي از آب درآمده است. استفاده از 5 دوربين فيلمبرداري به طور همزمان و تدوين بسيار خوب و درخشان فيلم، تجربه اي جديد در سينماي ايران به شمار مي رود كه با مهارت بسيار زيادي به انجام رسيده است و كوچكترين ترديدي را در مخاطب به وجود نمي آورد كه اين صحنه ها حقيقي اند.
در اين ميان از بازي بسيار خوب بازيگران اين فيلم نيز نبايد غافل شد. هر چند كه تقليد لهجه جنوبي از سوي بيشتر بازيگران به خصوص پژمان بازغي و كامبيز ديرباز در بسياري از صحنه ها لو مي رود و تند تند و جويده جويده ادا كردن كلمات باعث مي شود در برخي از صحنه ها ديالوگ ها به وضوح شنيده نشود، اما بازي بسيار حسي و پر تحرك آنها در صحنه هاي جنگ باور پذير و تاثير گذار است. البته استفاده از سعيد راد در اين فيلم با آن بيان بسيار بد و ضعيف و بازي پايين تر از معمولي توجيه مناسبي براي به كارگيري او ارايه نمي كند.

دراين ميان، علاوه بر تلاش ستودني تهيه كننده فيلم، درنزديك كردن «دوئل» به استانداردهاي جهاني از نظر كيفيت صدا و تصوير( ديجيتال دالبي)، از طراحي بسيار خوب صحنه و لباس، جلوه هاي ويژه بسيار خوب و نورپردازي فيلم هم نبايد غافل ماند كه تاثير به سزايي در واقع نمايي صحنه هاي جنگي داشته است.
در مجموع بايد گفت فيلم "دوئل" اگر از قصه مستحكم تر و بهتري برخوردار بود، بدون شك اثر قابل تامل تري مي شد و مي توانست به عنوان يكي از آثار شاخص دفاع مقدس و حتي سينماي ايران به شمار برود.

کد خبر 133912

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha