خبرگزاری مهر با هدف تحلیل و بررسی تحولات اخیر سوریه نشستی را با حضور کارشناسان برگزار کرد. "حسین هواسی" کارشناس مسائل استراتژیک، "حسن هانی زاده" کارشناس امور خاورمیانه و "محمد صالح صدقیان" رئیس مرکز عربی پژوهش های ایران و رئیس دفتر تلویزیون کویت در تهران از جمله این کارشناسان بودند. اهمیت بررسی تحولات سوریه، تشریح وضعیت کنونی این کشور، بررسی اعتراضات و اغتشاشات و سناریوهای احتمالی در مورد آینده سوریه از جمله محورهای گفتگو در این نشست بود.
دلایل بررسی تحولات سوریه
حسن هانی زاده درباره دلایل اهمیت بررسی تحولات سوریه اظهار داشت که این کشور شرایط ویژه ای دارد، معیار شورش های سوریه با قیام های عربی منطقه تفاوت دارد. از زاویه امنیت ملی اگر نگاه کنیم استراتژیک محسوب می شود چرا که سوریه از زمانی که "حافظ اسد" قدرت را در دست گرفت تنها کشور عربی است که موضعی قوی در قبال رژیم صهیونیستی در پیش گرفته و از نظر جبهه پایداری و مقاومت حائز اهمیت است.
95 درصد رسانه های عربی به شکلی با عربستان سعودی ارتباط دارند. عربستان حتی در نظام جدید مصر و تونس نیز نفوذ رسانه ای دارد. |
محمد صالح صدقیان |
تحرکاتی که اخیرا در سوریه انجام شد بخشی از آن مطالبات مردمی است که مشروع است و بشار اسد با درک شرایط موجود مواضعی را اتخاذ کرد و وعده هایی را به مردم سوریه داد و بسیاری از آنها را همچون لغو ماده 8 قانون اساسی، آزادی زندانیان سیاسی و عفو اعضای اخوان المسلمین را اجرایی کرد.
بشار اسد همچنین ماده 49 قانون اساسی که حزب بعث را تنها حزب حاکم مطلق می داند لغو کرد. گفتگوی ملی با نخبگان سیاسی و دیدار با رهبران مخالف همچون "عارف لیله" (نماینده سابق مجلس) از دیگر اقدامات اصلاحی اسد برای حل بحران سوریه به شمار می رود.
اما با این همه انعطافی که نظام سوریه انجام داد برخی گروه های سلفی که دید طائفه ای و مذهبی به سوریه دارند مردم را به سمت شورش سوق دادند و عربستان نیز در این زمینه با اعطای کمک مالی به این گروه ها نقش بسیاری ایفا کرده است. عربستان ستادی در بلژیک تشکیل داد که "عبدالحلیم خدام"، "علی البیانونی" رهبر اخوان المسلمین و نیز برخی شخصیت ها همچون "برهان غلیون" در این ستاد فعال هستند و تمامی امور و شورش ها در سوریه را کنترل می کنند.
عربستان میلیاردها دلار هزینه کرده تا نظام سوریه را سرنگون کند. مخالفان نیز به رژیم صهیونیستی تعهد داده اند پس از به قدرت رسیدن بلندی های جولان را برای همیشه به این رژیم واگذار کنند و محور ایران، سوریه و حزب الله را قطع کنند. از سوی دیگر کشورهای غربی نیز در حال حاضر دارایی های نزدیکان بشار اسد را بلوکه کرده اند.
هدف از این اقدامات سرنگونی نظام بشار اسد و روی کار آوردن دولتی سازشکارانه با رژیم صهیونیستی و اعطای نقش کلیدی به این رژیم است به طوری که هرگونه تغییری که در سوریه به وجود بیاید کلید طلایی آن در دست صهیونیستها قرار بگیرد.
از سوی دیگر رسانه های عربی نیز به صورت گزینشی به پوشش خبری تحولات سوریه می پردازند به طوری که تظاهرات مخالفان و مهاجرت آوارگان سوری پوشش داده می شود، اما راهپیمایی اخیر حمایت آمیز از بشار اسد سانسور می شود بنابراین موضوع تبلیغاتی است چرا که از سال 1946 تاکنون حتی جنگ های سال 48، 67 و 73 هیچ موردی پیش نیامده که سوری ها دست به مهاجرت بزنند.
غرب به دنبال روی کار آوردن دولتی سازشکارانه با رژیم اسرائیل در سوریه و اعطای نقش کلیدی به این رژیم است. |
مهاجرت در ادبیات سوریه جایی ندارد و اخبار برخی رسانه ها درباره مهاجرت 12 هزار نفری ساکنان شهرک جسر الشغور به ترکیه یک پروسه تبلیغاتی علیه سوریه است.
محمد صالح صدقیان نیز در این رابطه تصریح کرد که 95 درصد رسانه های عربی به شکلی با عربستان سعودی ارتباط دارند. ما در 50 سال اخیر از خیلی از مسائل تاریک نظام عربستان بی خبریم و علت آن صرف هزینه پول های هنگفت برای کتمان حقایق این کشور است. رسانه ها از پخش واقعیات این کشور و پرداختن به مسائلی که منافع آن را به خطر می اندازد وحشت دارند. عربستان حتی در نظام جدید مصر و تونس نیز نفوذ رسانه ای دارد.
رسانه های عربی از موضع سیاسی عربستان متاثر هستند مثل الجزیره قطر که به عنوان یک کانال پربیننده جهان عرب موضع کاملا خصمانه ای علیه سوریه دارد و این در حالی است که قطر پیش از این روابط دوستانه ای با بشار اسد داشت.
برنامه ای که برای سوریه طرح ریزی شده بسیار خطرناک است. سوریه به دو دلیل جغرافیایی و سیاسی دارای اهمیت است از نظر جغرافیایی سوریه با عراق هم مرز است و این مسئله برای جهان عرب خیلی با اهمیت است. "عبدالله دوم" پادشاه اردن 5 سال پیش وقتی از هلال شیعی (ایران، عراق، سوریه و لبنان) ابراز نگرانی کرد به همین دلیل بود.
سوریه برای کشورهای عربی خیلی با اهمیت است. در جنگ عراق علیه ایران صدام دیکتاتور سابق عراق نقش حساب شده ای علیه ایران ایفا کرد و اعراب با پشتیبانی عراق به دنبال سرکوب ایران بودند.
سوریه تا سال 2003 یعنی سقوط رژیم دیکتاتوری صدام در عراق نه علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نه ضد ایران بود، بلکه نقشی متوازن داشت و حتی ارتباطش با حزب الله و سازمان های مقاومت حالت بالانس داشت. سوری ها از زمان حافظ اسد تاکنون نقش متوازن خود را خوب ایفا کردند اما در شرایط فعلی این مسئله تغییر کرده است.
دو عامل حزب بعث و نظام سوریه
ساختار سوریه متشکل از دوعامل حزب بعث و نظام این کشور است. اول، حزب بعث که از 40 سال پیش تاکنون در سوریه حکومت می کند یک تشکیلات حزبی و سیستم شبه نظامی دارد. حزب بعث عراق و سوریه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و یک حزب قبیله ای طائفه ای است. سوریه تا 8 سال گذشته تنها دارای چند روزنامه الثوره، الجمهوریه، تشرین و البعث بود و از این بین تنها روزنامه تشرین مستقل بود.
در دیدگاه حزب بعث، مردم مشارکت ندارند. سه نفر از بزرگان حزب بعث مسیحی هستند و نطفه آن در دانشگاه آمریکایی بیروت تاسیس شد. حزب بعث در سوریه در دست علوی ها است که از شهر "قرداهه" بوده اما در اقلیت هستند. این حزب در عراق در دست اهل تسنن شهر تکریت است که آنها نیز اقلیت هستند. به طور کل حزب بعث یک حزب قبیله ای است و بر عشیره و خانواده تاکید دارد و اکنون در سوریه نیز به همین شکل است.
دوم، نظام سوریه: ساختار حزب بعث در اختیار اهل تسنن است و ساختار دولت و نهادهای امنیتی دست علوی ها است.
طی 10 سال اخیر به ویژه پس از فوت حافظ اسد نقش حزب بعث کمرنگ شده است و امور دستگاه های امنیتی به طور کامل به دست علویون افتاده است. واقعیت این است که مردم سوریه آزادی را حس نمی کنند و به نظام این کشور بدبین هستند. ملی گراها سوریه را دوست دارند اما به اصلاحات مطمئن نیستند. به نظر من وضع سوریه هم برای این کشور و هم منطقه خیلی خطرناک است.
نظر شما