پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۳ تیر ۱۳۹۰، ۹:۱۰

فلسفه غرب از پاسخ به بسیاری مسائل عاجز است

فلسفه غرب از پاسخ به بسیاری مسائل عاجز است

استاد جامعه شناسی دین دانشگاه آزاد با تأکید بر اینکه فلسفه غرب مادیگرای صرف است و این ضعف بزرگی محسوب می‌شود، گفت: فلسفه غرب از پاسخ به بسیاری از مسائل عاجز است.

حجت الاسلام دکتر سید محمد ثقفی در مورد اینکه فلسفه غرب در دنیای امروز از چه جایگاهی برخوردار است به خبرنگار مهر گفت: دنیای معاصر که پس از تحولات خود غرب در دوره میانه و پشت سر گذاشتن قرون وسطی مطرح شد با بازسازی و رجوع به فرهنگ و فلسفه یونان صورت گرفت. دوره فلسفه یونان برپایه عقلانیت ارسطویی و افلاطونی و نوعی اسطوره سازی که آنها نوعی اومانیسم را مطرح می‎کردند مبتنی است.

ثقفی گفت: اگرچه عقلانیت محور اصلی فلسفه است و در فلسفه اسلامی هم تکیه بر عقل می‎شود و نیروی است که خداوند برای تشخیص و تمیز مسائل در انسان آفریده و به ودیعه گذاشته است وجوه مشترک فلسفه شرق و غرب است، ولی غرب بنوعی مبتنی بر انسانگرایی است و امروزه این نحو بینش یعنی اومانیسم بر فلسفه غرب حاکم است.
 
وی افزود: بنابراین فلسفه غرب با پیشرفت غربیها در تکنولوژی سیطره خود را در صنعت و سپس در فکر به کشورهای دیگر حاکم ساخت. لذا تکنیک و فکر و فرهنگ غربی در کشورها و ملل دیگر نفوذ پیدا کرد.
 
استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد تصریح کرد: در عین حال شرق هم اصالتی برای خود قائل بود و چه شرق آسیایی که هند و چین را شامل می‎شد و چه شرق خاورمیانه‏ای که دنیای اسلام را دربرمی‎گرفت بیشتر بر عرفان و عقلانیت استوار بودند و ایندو چالشی با فلسفه غرب بوجود آوردند.
 
ثقفی در مورد اینکه آیا فلسفه غرب از انسجام و استدلال لازم برای پاسخگویی به مسائل برخوردار است نیز گفت: فلسفه غرب چون بنوعی بر اومانیسم متکی است عقل را به تعبیر خود کانت خرد ناب و عقل خود بنیاد مطرح کرد که در قلمروی زندگی بشر در پاسخ به بسیاری از مسائل آن عاجز است و به همه پرسشهای اساسی بشر نمی‎تواند پاسخ دهد. برای مثال به گرایش جاودانه بودن انسان و زندگی پس از مرگ و همچنین خودکشی انسانها پاسخی نمی‎دهد.
 
این محقق و پژوهشگر جامعه شناسی دین یادآورشد: فلسفه غرب بطورعمده مادیگراست و درباره نهیلیسم یا همان پوچی زندگی پاسخی ندارد اگر چه در بعضی مکاتب غربی مانند اگزیستانسیالیستها زندگی را پوچ نمی‎دانند اما درعمده این مکاتب زندگی پوچ است و درباره خودکشی علاجی ندارند. نهیلیسم و خودکشی امروز عارضه بزرگ کشورهای غربی و بی دین است.
 
ثقفی درباره عمده ضعفهای فلسفه غرب گفت: فلسفه غرب درباره مسائل عام از جمله هستی و وجود و انسان صحبت می‎کند و اینها را همگی مادی تصور می‎کند و در مادیگرایی غوطه‏ور است، درحالیکه هستی و این جهان به ماده ختم نمی‎شوند و دنیای ماوراء الطبیعه و متافیزیک هم وجود دارد. برای مثال روح یکی از مسائل اسرار آمیز و مرموزی است که حق نیست آن را مادی قلمداد کرد و فلسفه غرب قادر به پاسخگویی چیستی روح نیست.
 
وی درپایان تأکید کرد: عمده ضعف فلسفه غرب عدم تفسیر این جهان و حذف معنویات از زندگی بشری است.
کد خبر 1350667

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha