حجت الاسلام دکتر سید محمد ثقفی در مورد اینکه فلسفه غرب در دنیای امروز از چه جایگاهی برخوردار است به خبرنگار مهر گفت: دنیای معاصر که پس از تحولات خود غرب در دوره میانه و پشت سر گذاشتن قرون وسطی مطرح شد با بازسازی و رجوع به فرهنگ و فلسفه یونان صورت گرفت. دوره فلسفه یونان برپایه عقلانیت ارسطویی و افلاطونی و نوعی اسطوره سازی که آنها نوعی اومانیسم را مطرح میکردند مبتنی است.

استاد جامعه شناسی دین دانشگاه آزاد با تأکید بر اینکه فلسفه غرب مادیگرای صرف است و این ضعف بزرگی محسوب میشود، گفت: فلسفه غرب از پاسخ به بسیاری از مسائل عاجز است.
ثقفی گفت: اگرچه عقلانیت محور اصلی فلسفه است و در فلسفه اسلامی هم تکیه بر عقل میشود و نیروی است که خداوند برای تشخیص و تمیز مسائل در انسان آفریده و به ودیعه گذاشته است وجوه مشترک فلسفه شرق و غرب است، ولی غرب بنوعی مبتنی بر انسانگرایی است و امروزه این نحو بینش یعنی اومانیسم بر فلسفه غرب حاکم است.
وی افزود: بنابراین فلسفه غرب با پیشرفت غربیها در تکنولوژی سیطره خود را در صنعت و سپس در فکر به کشورهای دیگر حاکم ساخت. لذا تکنیک و فکر و فرهنگ غربی در کشورها و ملل دیگر نفوذ پیدا کرد.
استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد تصریح کرد: در عین حال شرق هم اصالتی برای خود قائل بود و چه شرق آسیایی که هند و چین را شامل میشد و چه شرق خاورمیانهای که دنیای اسلام را دربرمیگرفت بیشتر بر عرفان و عقلانیت استوار بودند و ایندو چالشی با فلسفه غرب بوجود آوردند.
ثقفی در مورد اینکه آیا فلسفه غرب از انسجام و استدلال لازم برای پاسخگویی به مسائل برخوردار است نیز گفت: فلسفه غرب چون بنوعی بر اومانیسم متکی است عقل را به تعبیر خود کانت خرد ناب و عقل خود بنیاد مطرح کرد که در قلمروی زندگی بشر در پاسخ به بسیاری از مسائل آن عاجز است و به همه پرسشهای اساسی بشر نمیتواند پاسخ دهد. برای مثال به گرایش جاودانه بودن انسان و زندگی پس از مرگ و همچنین خودکشی انسانها پاسخی نمیدهد.
این محقق و پژوهشگر جامعه شناسی دین یادآورشد: فلسفه غرب بطورعمده مادیگراست و درباره نهیلیسم یا همان پوچی زندگی پاسخی ندارد اگر چه در بعضی مکاتب غربی مانند اگزیستانسیالیستها زندگی را پوچ نمیدانند اما درعمده این مکاتب زندگی پوچ است و درباره خودکشی علاجی ندارند. نهیلیسم و خودکشی امروز عارضه بزرگ کشورهای غربی و بی دین است.
ثقفی درباره عمده ضعفهای فلسفه غرب گفت: فلسفه غرب درباره مسائل عام از جمله هستی و وجود و انسان صحبت میکند و اینها را همگی مادی تصور میکند و در مادیگرایی غوطهور است، درحالیکه هستی و این جهان به ماده ختم نمیشوند و دنیای ماوراء الطبیعه و متافیزیک هم وجود دارد. برای مثال روح یکی از مسائل اسرار آمیز و مرموزی است که حق نیست آن را مادی قلمداد کرد و فلسفه غرب قادر به پاسخگویی چیستی روح نیست.
وی درپایان تأکید کرد: عمده ضعف فلسفه غرب عدم تفسیر این جهان و حذف معنویات از زندگی بشری است.
کد خبر 1350667
نظر شما