پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲ مرداد ۱۳۹۰، ۱۰:۲۹

گزارش مهر درباره نمایش ایرانی/

نمایش ملی به بیراهه می رود/ آنچه از بیگانه تمنا می‌کنیم

نمایش ملی به بیراهه می رود/ آنچه از بیگانه تمنا می‌کنیم

وقتی با هنرمندان خارجی صحبت می‌کنیم می‌بینیم که آنها فردوسی و مولانا را به خوبی می‌شناسند. جالب آن است که می‌گویند شما که این همه در ادبیات و آیین، ریشه دارید چرا حالا می‌آیید ادای ما را در می‌آورید؟

به گزارش خبرنگار مهر، پانزدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی  تمام شد. با حرف و حدیث‌های بسیار. جشنواره‌هایی که قرار است ما با آن خودمان و هویت فرهنگی‌مان را بازنگری کنیم و به دیگران نشان دهیم. قاعده این است که هر ملتی به هویت فرهنگی خود ببالد و فخر بفروشد. پس ما هم باید به داشتن این همه آیین و سنت بنازیم که نشان از هوشیاری فرهنگی ما است.

بنابراین جشنواره‌ای که در این حوزه برگزار می‌شود، می‌بایستی که گلچینی از بهترین‌ها و شاخص‌ترین‌ها باشد. هست؟ نیست. اما رسیدن به یک نمایش ملی که در خور یک ملت فهیم و توحیدی باشد، باید از صافی همین سنت‌ها و آیین‌ها بگذرد و یک مولفه زلال و ناب و منحصر به همین خاک داشته باشد. نمایش ملی دغدغه سال‌های هنرمندان و هنرپژوهان ما است. چرا با داشتن این همه ظرفیت، به آن نمی‌رسیم؟ مشکلاتی در این میان وجود دارد که آن را در گفت‌وگو با برخی از از هنرمندان سرشناس و باتجربه در عرصه نمایش و پژوهش می‌خوانیم.

بهزاد فراهانی که هم در بازیگری پیشکسوت است و هم در نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی، معتقد است: وقتی نمایشنامه فرنگی در کشور نمایشنامه غالب است و نمایش و نمایش‌نامه ایرانی در تلویزیون ایران جایی ندارد، نباید انتظار داشته باشیم که وضعی از این بهتر داشته باشیم.

این بازیگر پیشکسوت برگزاری جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی را قابل ستایش می‌خواند و می‌گوید: اگر می‌بینیم پس از چند دوره برگزاری این جشنواره، شاهد افول کیفیت نمایش‌ها هستیم، به خاطر سیاست بدی است.

وی پیشنهاد می‌کند برای آنکه از چنین وضعی خارج شویم باید تئاتر ملی را از سایه در بیاوریم. باید برگزاری جشنواره تئاتر سنتی و چنین برنامه‌‌هایی درشت‌تر و برجسته شوند تا بهتر دیده شوند. باید بودجه بهتر و برنامه‌ریزی کلان‌تری به این نوع برنامه‌ها اختصاص یابد تا نه‌تنها در تهران بلکه در همه جای ایران شاهد اجرای آثاری از این دست باشیم. این کار درون اهالی تئاتر انگیزه ایجاد خواهد کرد.مجلس ما باید با تئاتر آشتی کند. تا زمانی که نمایندگان مجلس را به همراه خانواده‌هایش در سالن‌های تئاتر نداریم این وضعیت و مشکلات وجود خواهد داشت.

 کارگردان «اپرای مولوی» هم در این باره می‌گوید: بدون تحقیق نباید به کسی اجازه دهند نمایش‌های سنتی را با وجوه کلان کار کند. ممکن است برخی‌ها به اجرای این نمایش‌ها گرایش داشته باشند اما حتما باید پژوهش‌های لازم را در این زمینه کرده باشد. متاسفانه برخی خیمه‌شب‌بازی‌ها را می‌بینم که رقت‌انگیز است.

او که تعلق خاطر زیادی به نمایش خیمه‌شب‌بازی دارد رسانه‌ها را برای رسیدن به نمایش ملی، موثر می‌داند و ادامه می‌دهد: من با حداقل بودجه خیمه‌شب‌بازی را احیا کردم و با توجه به اینکه در عرصه بین‌المللی هم نمایش‌هایی که در این زمینه کار کردم بسیار مطرح شدند اما در داخل مورد توجه واقع نشد. فکر می‌کنم یکی از وجود همین مشکلات، اهالی رسانه باشند. من یک نقد یا حتی یک مطلب منفی درباره نمایش خیمه‌شب‌بازی ندیدم اما اخبار کارهای دیگر من در رسانه‌ها پر شده‌اند.

غریب‌پور به افتادن روند نمایش ایرانی در چاله عامه‌گرایی نیز اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: یک نمایش با متن و فرم غربی که چند چهره شناخته‌شده در آن بازی می‌کنند بسیار بیشتر مورد توجه مسوولان قرار می‌گیرد اما توجهی به اجرای یک نمایش خیمه‌شب‌بازی نمی‌شود. بنابراین هنرمندان نیز ترجیح می‌دهند به آثاری بپردازند که نقطه توجه مسوولان و رسانه‌ها است.

عزت‌الله مهرآوران نیز که بازیگر باتجربه‌ای در عرصه نمایش محسوب می‌شود، مشکل اصلی را در عدم تعریف نمایش ایرانی و آیین و سنت‌های نمایش می‌داند. او ادامه می‌دهد: در جشنواره‌هایی که بیرون از ایران می رویم شاهد هستیم که تعریف مشخص و چارچوب معینی برای خود دارند. ولی نویسنده‌ای که در ایران نمی داند با چه تعریفی باید در چنین جشنواره‌ای کار اجرا کند نتیجه کارش طبیعتا ضعیف می شود.

رسول نجفیان بازیگر تئاتر و سینما که این روزها بیشتر زمان خود را صرف شاهنامه‌پژوهی می‌کند از جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی انتقاد زیادی دارد و تاکید می‌کند: هر شلنگ تخته‌ای که روی صحنه می‌اندازیم، اسمش را نمی‌شود گذاشت تئاتر سنتی. باید ریشه‌های واقعی‌مان را کشف کنیم. هنر یعنی ضرورت و ما باید این موضوع را در کار هنری‌مان لحاظ کنیم.

او از تبلیغات ضعیف برای نمایش‌های سنتی گله دارد و می‌گوید: من کسی هستم که سال‌ها روی شاهنامه کار کردم و در زمینه آیین‌ها پژوهش و کارهای زیادی کرده‌ام و با ضرس قاطع در این زمینه ادعا دارم اما من را به عنوان یک تماشاچی عادی نیز از اجرای این جشنواره مطلع نکرده‌اند. اگر من قرار است در حاشیه باشم مهم نیست، مهم این است که مردم بروند و برنامه‌های این جشنواره را ببینند.

نجفیان در مورد ویژگی‌های هنرمند نمایش سنتی و آیینی معتقد است: کسی که این کار را می‌کند باید باسواد و پژوهشگر باشد. تئاتر آیینی شاد و ساده و مردمی است و یک وجه دیگر آن هم شاهنامه است که تمام دنیا آن را می‌شناسند. ما وقتی با هنرمندان خارجی صحبت می‌کنیم می‌بینیم که آنها فردوسی و مولانا را به خوبی می‌شناسند. جالب آن است که می‌گویند شما که این همه در ادبیات و آیین، ریشه دارید چرا حالا می‌آیید ادای ما را در می‌آورید؟

اما قطب‌الدین صادقی که نمایش‌های موفقی در عرصه نمایش سنتی روی صحنه آورده است اعتقاد دارد که اگر برگزاری جشنواره‌هایی همچون نمایش‌های آیینی و سنتی در عرصه‌ فرهنگی نتیجه درستی ندهند، نتیجه‌ای جز این ندارد که که مدیران فرهنگی برای بیلان کاری و بالا بردن آمار فعالیت‌هایشان، این برنامه‌ها را برگزار می‌کنند.

این کارگردان دلیل برگزاری ضعیف این جشنواره را سیاست‌گذاری نادرست و بضاعت کم هنرمندان می‌داند و بر این باور است که باید به گروه‌های بزرگ و باتجربه برای حضور در آن سفارش دهند و گروه‌های ضعیف را به آن راه ندهند. در نتیجه آثاری که به آن راه می‌یابند نباید حتی آثار متوسطی باشند بلکه چند سر و گردن از آثار معمولی بالاتر باشند، نه کارهای ضعیف و دم‌دستی.

داوود فتحعلی بیگی هم که با نمایش‌های سنتی شناخته می‌شود سیستم ضعیف آموزشی را منشاء مشکلات در عرصه نمایش ایرانی می‌داند. این هنرمند معتقد است: گذشتگان به صورت سینه به سینه آیین‌ها را می‌آموختند و می‌آموزاندند. نقال و تخت‌حوضی در کنار استادشان کار یاد می‌گرفتند و به شاگردان‌شان در کنار کار می‌پروراندند. اما پیشکسوت‌ها وقتی از دنیا رفتند و تماشاخانه ویژه‌ای برای اجرای آن وجود نداشت، ادامه روند آموزش از بین رفت. اکنون اگر کسی بخواهد در این باره آموزش ببیند یا تحقیق کند باید به دنبال فیلم‌های قدیمی باشد، در نتیجه وقتی دست به کار می‌شود دچار آزمون خطا خواهد شد.

این کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر تاکید می‌کند: مطمئن باشید اگر مدرسه‌ای در این زمینه دایر شود آنقدر مواد درسی خواهیم داشت که جوابگوی نیازهای دانشجویان باشد. زیرا پایه و اساس نمایش ایرانی؛ چه در بخش بازیگری و چه در بخش ادبی، هنر ملی بوده است.

امیدواریم نمایش در ایران به جایگاهی برسد که در آن آثاری ارزشمند و همراستا با خواسته‌ها و دغدغه‌های مردمانش تولید شود.

کد خبر 1365774

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha