پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۳ مرداد ۱۳۹۰، ۱۳:۱۶

ساختار اجتماعی؛ عاملی موثر در سبک زندگی سلامت محور

ساختار اجتماعی؛ عاملی موثر در سبک زندگی سلامت محور

سبک زندگی سلامت محور به عنوان یک پدیده چند علتی، چند بعدی، و چند دلالتی به الگوهای جمعی رفتار که می توانند برای جلوگیری از مشکلات مربوط به سلامت و تضمین کننده سلامت برای فرد باشد، مربوط می شود و از ابعاد متنوعی چون، ورزش، تغذیه مناسب و نامناسب، خودکنترلی، رفتارهای پیشگیرانه و ... تشکیل شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از مهمترین پیشرفت ها در تئوری های جامعه ‌شناسی، ‌افزایش توجه به سبک زندگی بعنوان یک مفهوم کلیدی در تبیین رفتار اجتماعی بشراست (ابل 1991، چانی 1996، گیدنز 1991، مافسولی 1996). سبک زندگی به عنوان یکی از مفاهیم مرتبط با زندگی روزمره مفهوم وسیع و گسترده ای است که بدون مشخص کردن و متمرکز شدن بر شاخص ها و مولفه های ویژه آن قابل فهم نیست. سبک زندگی در واقع طیف وسیعی از عملکردها، نگرش ها، رفتارها، بینش ها، سلائق و ترجیحات و فعالیت ها را در بر می گیرد. به گفته گیدنز: « سبک زندگی مجموعه نسبتاً منسجم از همه رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است» (گیدنز،1387: 325).

به بیان ساده، سبک زندگی به ما کمک می‌کند تا آنچه را مردم انجام می‌دهند، دلیل انجام دادنش و معنی عمل‌شان برای خودشان و دیگران را درک می‌کنیم (چانی، 1996) . سبک‌های زندگی اساساً اشکالی از مصرف‌گرایی شامل ترجیحات غذایی، بدنی و ظاهری، ‌مسکن، عادات کاری، اوقات فراغت و ... هستند که مردم را از هم متمایز می‌کنند. سبک زندگی سلامت محور برای مثال یکی از شاخه‌های سبک زندگی است که می‌توانند سالم یا ناسالم باشند و شامل اعمالی از قبیل: رژیم غذایی، آشامیدن الکل، استعمال دخانیات، فعالیت فیزیکیِ،‌ مدیریت استرس، ‌بهداشت شخصی و دیگر اعمال و رفتارهای مرتبط با سلامت است. اگرچه برخی از سبک‌های زندگی در جهت تولید سلامت هستند، تمام افراد، گروه‌ها و طبقات اجتماعی سبک زندگی خاص خود را دارند که الگوی مصرفشان را نشان می‌کند (چانی، 1996، گیدنز 1991).

اما سازمان جهانی بهداشت تعریف وسیع تری از سبک زندگی دارد: اصطلاح سبک زندگی به روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت ها اشاره دارد. همچنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی (فعالیت بدنی، تغذیه، اعتیاد به الکل و دخانیات و...) است که در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است (استاجی، 1385: 134).

در هر زمینه مطالعاتی بنا به ماهیت موضوع،‌تعاریفی برای سبک زندگی ارائه شده است که با اصول همان تعریف مطابقت دارد. در زمینه سبک زندگی سلامت محور، انسجام در انجام دادن مجموعه ای از رفتارهای مرتبط با بهداشت و سلامتی، جوهره تعریف سبک زندگی سلامت محور است.

اصطلاح سبک زندگی در پزشکی، دال بر استفاده از مواردی نظیر الکل، سیگار یا انواع خاصی از غذاهاست که برای سلامتی فرد مضر هستند (ویل، 2000: 10) . اگرچه این تعریف در پژوهش‌های جامعه‌شناسی پزشکی غالب بوده، اما تعریفی بسیار محدود است. آبل این تعریف و شاخص‌های ارائه شده در آن را به انجام فعالیت‌های ورزشی و بهره‌گیری از خدمات پزشکی نیز بسط می‌دهد (آبل،1991: 902). و کاکرهام تصمیم‌گیری درباره مصرف غذا، ورزش کردن، مراعات بهداشت فردی، مقابله با استرس، استعمال سیگار، مصرف الکل و مواد مخدر، بستن کمربند ایمنی، مسواک زدن و انجام دادن معاینات دوره‌ای پزشکی را اجزاء سبک زندگی سلامت محور می‌خواند (کاکرهام و همکاران،1999: 19).

همه رفتارهایی که به آنها اشاره شد شاخص‌های سبک زندگی سلامت محور هستند. وقتی فرد مجموعه‌ای از این رفتارها را براساس گزینش از میان انتخاب‌های ممکن برای خود بر‌می‌گزیند و انجام می‌دهد، سبک زندگی سلامت محور شکل می‌گیرد. به گفته کاکرهام سبک زندگی سلامت محور: « الگو های تجمعی رفتارهای مرتبط با سلامت هستند که بر اساس انتخاب از گزینه های در دسترس افراد با توجه فرصت های زندگی شان بنا نهاده شده اند. این فرصت ها شامل تاثیرات جنس، سن، نژاد، قومیت و دیگر متغییر های هستند که بر انتخابهای سبک زندگی تاثیر می گذارند» (کاکرهام، 1997).

از نظر آبل سبک زندگی سلامت محور الگوهایی از رفتارهای مرتبط با سلامتی، ارزش ها و نگرش های پذیرفته شده توسط گروه هایی از افراد هستند که در پاسخ به محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرند (آبل،1991).

ویلی و کاماچو سبک زندگی سلامت محور را بصورت مجموعه ای از فعالیت های مشخص که اثر مهمی بر وضعیت سلامتی می گذارند و بخش عمده ای از الگوهای زندگی فرد را می سازند تعریف می کنند (نجاریون و عارفی، 1385: 3).

استفاده از مفهوم سبک زندگی بهداشتی در درجه اول به معنای دست‌کشیدن از مطالعه رفتارهای بهداشتی به صورت منفرد است. در جامعه‌شناسی پزشکی معمول است که رابطه یک رفتار خاص را که با توجه به زمینه تحقیق حائز اهمیت است با بقیه متغیرها بررسی کنند (کاروونن و همکاران، 2000: 36). اما پذیرش مفهوم سبک زندگی اولاً به معنای مطالعه انسجام رفتارهای بهداشتی فرد و رابطه داشتن آن‌ها با یکدیگر است. ثانیاً، به این معناست که سلامتی پدیده‌ای طبیعی نیست بلکه فرد براساس نوع انتخاب خود، سلامت بودن را برمی‌گزیند.

البته ناگفته پیداست که این گزینش در میان محدودیت‌های ساختاری فرد صورت می‌گیرد. بهتر آن است که بگوئیم سبک زندگی بهداشتی مجموعه انتخاب‌هایی است که فرد بنابر موقعیت زندگی خود انجام می‌دهد. انتخاب‌های رفتاری افراد بر سلامتی ایشان تأثیر می‌گذارد، اما تحلیل سبک زندگی بهداشتی به این منظور صورت می‌گیرد که معلوم شود، مجموعه رفتارهای بهداشتی افراد تا چه اندازه ناشی از انتخاب فردی و تا چه حد برآمده از موقعیت‌ساختاری فرد است. موقعیت‌های ساختاری سن، جنس، نژاد، قومیت، جایگاه طبقاتی، تحصیلات و برخی موارد دیگر را شامل می‌شود. توجه کردن به موقعیت ساختاری به معنای تلاش برای نشان دادن عوامل شکل دهنده الگوهای سبک زندگی، زمینه‌ای که الگوها در آن تغییر می‌کنند، و موانع تغییر رفتارهای شکل دهنده الگوهاست ( کالنان، 1994: 69).

بنابراین می توان گفت که، سبک زندگی سلامت محور به عنوان یک پدیده چند علتی، چند بعدی، و چند دلالتی به الگوهای جمعی رفتار که می توانند برای جلوگیری از مشکلات مربوط به سلامت و تضمین کننده سلامت برای فرد باشد، مربوط می شود و از ابعاد متنوعی چون، ورزش، تغذیه مناسب و نامناسب، خودکنترلی، رفتارهای پیشگیرانه، عدم مصرف دخانیات و الکل، سلامت روانی، سلامت محیطی، بهداشت فردی، رفتار ترافیکی، کنترل بدن، عادات غذایی، تحرک روزانه و قرار گرفتن در مقابل نور آفتاب تشکیل شده است.

تحقیقات سلامت عمومی اغلب تاکیدشان بر روی رفتارهای سلامتی شخصی و مستقل از زمینه اجتماعی آنها می باشد. کاکرهام استدلال می کند، تحقیق روی سبک زندگی سلامت محور نیاز است اما اندازه گیری و تجزیه و تحلیل نباید در سطح فردی متوقف شود، بلکه بایستی تا در نظر گرفتن، الگوهای جمعی رفتار مربوط به سلامتی که سبک زندگی سلامت محور را تشکیل میدهد، گسترش یابد. سبک های زندگی مختلف باید در ارتباط با زمینه اجتماعی که در آن رخ می دهند، مورد توجه قرار گیرند (کاکرهام، 2006: 1802).

ساختار اجتماعی به نحوه موثری بر شانس های زندگی افراد تاثیر گذار می باشد و این امر می تواند فرصت های انتخابی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارتی شانس های زندگی افراد و فرصت های انتخابی آنها بیشتر تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی و زمینه ایی است که افراد در آن قرار گرفته اند. به عنوان مثال سن و جنس به عنوان متغیرهای ساختاری در دستیابی افراد به فرصت های انتخابی و شانس های زندگی تاثیر مهمی دارند. مطالعات اخیر نشان می دهند که محیط اجتماعی رواج رفتارهای سلامتی را در جوامع مختلف و جمعیت های فرعی (زیر گروه) تحت تاثیر قرار می دهند.

در برخی جوامع مثل ایران که افراد کنترل کمتری بر رژیم غذایشان و آلودگی های اکولوژیکی دارند و همچنین نوع محیط اجتماعی که استعمال دخانیات در آن به عنوان یک نرم رفتاری پذیرفته شده، احتمال بروز سبک زندگی ناسالم بسیار بالاتر است. در ایران استعمال دخانیات بالا، رژیم غذایی سرشار از چربی ها، و سیگار بسادگی در دسترس افراد است و شهروندان انتخابهای اندکی در مورد نوع غذا هایی که تهیه و مصرف می کنند دارند، که این امر نتیجه طبیعی ضعف سیستم حکومتی است که با بی اعتنایی به خطرات همبسته با سیگار کشیدن، رژیم های ناسالم غذایی و ... برخورد می کند.

در بسیاری از حکومتهای امروزی وقتی افراد سلامتی ضعیفی دارند یا دچار مرگ و میر زودرس می شوند، علت این امر را بی اعتنایی افراد نسبت به انتخاب هایشان می دانند. این تبیین به سیستم های حکومتی این اجازه را می دهد که نسبت به شرایط ناسالم اجتماعی یا اشتباهات پزشکی شانه خالی کنند. متعاقباً تبیین سبک زندگی به عنوان شکلی از مقصر دانستن قربانی است، که در این شکل به دولت ها اجازه داده می شود تا از زیر بار مسئولیت پذیری شانه خالی کنند. این در حالی است که شواهد تجربی اندکی نشان داده اند که سبک زندگی فقط محصول انتخاب فردی است. بنابراین فرصتهای زندگی که تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی – سیاسی قرار دارند به مراتب نقش مهمتری در سبک زندگی افراد دارند (کاکرهام و همکاران،1997).

بطور کلی باید گفت که انتخابهای افراد محدود به زمینه و بستر اجتماعی و سیاسی خاص خود می شوند. به عبارتی انتخابها بوسیله ساختاری که در آن به وقوع می پیوندند شکل می گیرند. ساختار، به الگوهای تجمعی زندگی اشاره دارد که همبسته با جوامع، نهادها، طبقات اجتماعی، گروهها و نقش های افراد می باشند و نمایانگر موجودیت اجتماعی مستقل گروههای مختلف است. رهیافت اجتماعی ــ جمعیتی به سبک زندگی به ما این اجازه را می دهد که سبک زندگی سلامت محور را به عنوان فعالیت جمعی که ورای روانشناسی فرد می باشد را تجزیه و تحلیل کنیم که این فعالیت جمعی خود در دل هنجارها، ارزش ها، اعمال گروهی و طبقات اجتماعی لانه دارد که محدودیتهایی را بر رفتارهای اعمال می کنند.

........................................

مصطفی قاسمی پاکرو
 کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی

کد خبر 1367031

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha