فرهنگ و ادب مهر : چرا شعر معاصر نتوانست مانند شعر كلاسيك فارسي از موقعيتي جهاني برخوردار باشد؟
جاور : علاوه بر موضوع عدم همكاري و بي مهري رسانه ها، كه ذكر آن به ميان آمد، نكته ظريفي در اين باب وجود دارد؛شاعران روزگاران گذشته علاوه بر فنون ادبي و هنر شعر سرايي از دانش هاي ديگر بي اطلاع نبودند و حتي بامطالعه آثار آنان مي بينيم كه ازمفاهيم و يافته هاي علوم مختلف بهره جسته اند؛ رد پاي علوم رياضي و نجوم وتاريخ و پزشكي و ساير رشته ها و فنون دربسياري از اشعار ديده مي شود؛ " عاقلان نقطه پرگار وجودند...." كه اشاره به اطلاعات هندسه ومحاسبات آن دارد؛ " آسمان گو مفروش اين عظمت كاندر عشق ، خرمن مه به جويي خوشه پروين به دو جو " كه از نجوم و اسامي ستارگان استفاده شده است.
نمي توانيم به عنوان يك شاعر موفق و جهاني ، تهي از بينش و انديشه و جهان بيني باشيم و لازمه اين موضوع مطالعه منابع مختلف و اطلاعات از رشته هاي مختلف دانش بشري است. |
نام گوينده : مهرداد جاور |
شعر امروز " فقر انديشه " دارد و دليل عدم ماندگاري آن در اذهان خوانندگان نيز همين موضوع است ؛ و جالب است كه در داوريها اصلا به اين موضوع توجه نمي شود و فقط به امروزي بودن زبان شعري اهميت مي دهند و عيار كارها به مقياسي درست سنجيده نمي شود ، كه " كس عيار زر خالص نشناسد چو محك" و محك داوري ضمن ملاحظه تكنيكها بايستي تشخيص محتوا و ميزان انديشه بكار رفته باشد؛ و البته اگر چنانچه خود داور داراي انديشه باشد!
با كمي تامل اگر به ضمير خود مراجعه كنيم درمي يابيم كه انسان در اين دنيا همواره احساس غريبي و دلتنگي دارد وهمين احساس با تركيب از تقليد از طبيعت انواع هنرها را مي سازد ( كه البته محصولات بشري با محصولات طبيعي متفاوتند) و هنگامي كه اين احساسات و دريافتها از محيط و از درون روان آدمي به قالب كلمات راه مي يابد، شعر به وجود مي آيد و شاعري يك شيوه زندگي است كه از دركي بالاتر و دقيق تر بهره مي گيرد؛ زندگي همراه با انديشه است ؛ بنابراين ما نمي توانيم به عنوان يك شاعر موفق و جهاني ، تهي از بينش و انديشه و جهان بيني باشيم و لازمه اين موضوع مطالعه منابع مختلف و اطلاعات از رشته هاي مختلف دانش بشري است.
اصولا آن دسته از آثار هنري موقعيت ملي و يا جهاني خواهند يافت كه داراي انديشه ملي و يا جهاني مشترك باشند و حرف آنها حرف و سخن اذهان و فطرات آدميان باشد.
فرهنگ و ادب مهر : جريان هاي امروز در شعر امروز را ( مانند پست مدرنيسم و ...) چگونه مي بينيد؟ و آيا مي توانند پيشبردي در شعر داشته باشند يا خير ؟
جاور : نو آوري و نوگرايي در كارهاي هنري ، همانگونه كه گفته شد ، موضوعي مثبت و مورد تاييد است و ليكن شتابزدگي در هيچ كاري مقبول نيست و هر بدعتي بايد حساب شده و با مطالعات لازم صورت گيرد و سير تحول وتكوين هر پديده اي بايد صورت طبيعي و اصولي انجام شود؛
به نظر بنده مهمترين اصل براي آنانكه دغدغه پيشرفت و تكامل شعر معاصر را دارند پرورش انديشه و حس تفكر و تامل در شاعران جوان است.
فرهنگ و ادب مهر : عملكرد سازمانها و نهادهاي فرهنگي در وادي ادبيات و جهت بخشي فرهنگي به آن چگونه بوده است؟
جاور : دكتر رضا منصوري كه از اساتيد معظم و دلسوز دانشگاهي مي باشند در بخشي از كتاب " توسعه علمي در ايران " در مورد ضعف سيستم استعداديابي و استعداد پروري در كشور چنين عنوان داشته اند كه اصولا نهادهاي علمي و فرهنگي ما توان و ظرفيت پذيرش و نگهداري و شكوفايي استعدادهاي خارق العاده را ( كه تعداد آنها كم نيست) ، ندارند و معمولا آنها را از دست مي دهند كه ضربه اي جبران ناپذير براي وضعيت حال و آينده ماست.
كشوري كه بيشترين منابع و آثار ادبي منظوم و منثور را داشته است و دارد وهمگان آنرا به كشور ادبيات و شعر و شاعري مي شناسند تا به امروز مراسم و جايزه خاصي براي ادبيات ندارد كه به صورت ملي و يا بين المللي برگزار شود.
ما مي توانيم به قطب فرهنگ و ادبيات جهان تبديل شويم و حقا و انصافا انباشتگي ادبيات و فرهنگي ما اين ظرفيت و شايستگي را دارد.
ماجرا از اين قرار است كه بسياري از شعراي امروز فقط و فقط به دنبال تكنيك هاي شعري هستند و متاسفانه اين نگرش در داوري آثار نيز ديده مي شود! |
اينجانب ضمن اعلام ارادت كامل خود و همكارانم به قشرورزشكاران و سينماگران و بازيگران در اين مصاحبه مي خواهم اين سئوال را مطرح سازم كه آيا در حوزه ي فرهنگ نيز همچون ورزش و سينما ، وزنه هاي سنگين برداشته نمي شود و ركورد ها شكسته نمي شود و توپ زده نمي شود؟ ! و آيا شاعران واديبان و اساتيد علم و فن " ستاره " ندارند ؟
- از آنجايي كه با بيشتر فرهنگسراها ارتباط دارم و در سايه ي الطاف انجمن هاي مختلف ادبي به شب شعرهاي مختلف دعوت شده و حتي الامكان حضورمي يابم ، اطلاع دارم كه چقدراثرادبي توليد مي شود و اشعاري با كيفيت بالا قرائت مي شود ازشاعراني كه گاه سن آنان ، حتي كمترازبيست سال است.
نظر شما