به گزارش خبرنگار مهر نشست "چشم انداز و چالشهای برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان" عصر دوشنبه 10 مرداد با حضور دکتر سعید ناجی، دکتر مهرنوش هدایتی و دکتر حسین شیخ رضایی در سرای اهل قلم برگزار شد.
دکتر مهرنوش هدایتی به تعریفی درباره برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پرداخت و گفت: این برنامه از سال 1970 بطور مدون توسط متیو لیپمن استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا مطرح شد . وی ملاحظه کرد با اینکه اساتید فلسفه سالها قواعد و قوانین منطق را خواندهاند و دانشجویان فلسفه هم با این قوانین آشنا هستند اما دچار یک درگیری کلامی در بین بحثهای خود با هم هستیم و به این نتیجه رسید که آموزش یک بحث استدلالی در دوره بزرگسالی، خیلی دیر است و باید از دوره کودکی به آن پرداخت.
وی افزود: در مورد چگونگی و ضرورت این برنامه دیگر بحثی در دنیا نمیشود و جا افتاده اما در مورد روشهای نوین اجرا و اهداف این برنامه الان مباحثی مطرح است. اما هدف کلی لیپمن از اجرای این برنامه اجرای دموکراسی و آزادی بیان و تأمل و تفکر انتقادی و خلاق توسط دانش آموزان بوده است. معتقد بود اجرای این برنامه منجر به تفکر مشارکتی و مراقبتی کودکان میشود. یعنی علاوه بر اینکه تک تک کودکان مهم هستند و میتوانند افکارشان را آزادانه بیان کنند جمع دانش آموزان هم برای آنها مهم است یعنی نظری قابل قبول است که استدلالی تر بوده و دارای منطق قویتر و بهتری باشد که در جمع مطرح میشود.
عضو گروه فلسفه برای کودکان(فبک) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: در این برنامه نقش مربی و معلم هم خیلی مهم است و تنها دانش آموز محور نیست. بدین صورت که محرکهایی برای کودک ایجاد میکنند تا کودک فکرش رشد کند. خیلی سؤالاتی که برای بزرگسالان مطرح است همان سؤالات دوره کودکی است مانند عدالت و حقیقت چیست یا مرگ و زندگی چیست.
هدایتی یادآور شد: بخاطر اینکه کودک در این برنامه یاد میگیرد باید ایدههایش را بطور استدلالی بیان کند تمام ایدههای غلط وی اصلاح میشوند. کودکان پذیرش دیگری، احترام به آنها و تواضع خردمندانه و حس یگانگی و همدلی با دیگران را یاد میگیرند. این آموزشها در ایران بیشتر به صورت قصهها و داستانهایی برای کودکان است اما در جهان با نمایش فیلم و نقاشی و هنرهای دراماتیک به این برنامهها کمک میکنند.
این عضو گروه فلسفه برای کودکان(فبک) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی لزوم و ضرورت این برنامه را ذکر کرد و گفت: در عصری که درگیری و خشونت در بین افراد جامعه بیداد میکند اصل این برنامه دیالوگی است که به تفاهم طرفین منجر میشود. بسیاری از مشکلات، درگیریها و خشونتها در جامعه ما بخاطر این است که ما منطق و دیالوگ را رعایت نمیکنیم. اگر در جامعه انسانی و مدنی زندگی میکنیم بایستی خردمان را پرورش دهیم، از 8 تا 12 سالگی دیگر افکار ما شکل میگیرند و بسته میشوند.
وی تصریح کرد: در حلقه کندوکاو برای کودکان آنان را به کاوش و تحقیق وادار میکنیم. آنقدر کودک به چالش کشیده میشود که از فکر غلط دست بردارد. یکی دیگر از ضرورتهای اجرای این برنامه درگیر شدن با زندگی و عزت نفس داشتن کودکان است. آموزش و پرورش ما انسانهایی با حجم وسیع دانش تحویل میدهد، ولی در حوزه زندگی اشتباهات بسیاری دارند.
هدایتی در مورد استقبال از این برنامه هم گفت: بزرگترها که پرورش یافته نظام آموزشی خودشان بوده نقدها و انتقادات جدی بر آن دارند و از آن خسته هستند بنابراین نمیخواهند فرزندانشان هم به همین بلا دچار شوند. این برنامه تنها برای بچهها جذاب نیست بلکه برای معلمان هم جذاب است و از نقش انفعالی آموزگاران میکاهد.
وی دلیل دیگر استقبال از اجرای این برنامه را فرزند سالاری جامعه ما دانست، اینکه هرچیز تازهای که مد میشود والدین مصمم به اجرا و بکار بستن آن هستند. تاحدی پًز این را هم میدهند.
هدایتی یکی دیگر از مشکلات و موانع اجرای این برنامه را استقبال عجولانه از این برنامه دانست .
دکتر شیخ رضایی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران هم گفت: این برنامه تازه است و در راه اجرا هر روز کاملتر میشود اینطور نیست که فقط گفتههای لیپمن ملاک باشد .
وی گفت: اصل این برنامه این اس که از سنگ و سخت شدن اجرای این برنامه جلوگیری شود. به جز منشأ تاریخی این برنامه باید به سیر تحول آن نیز نگاه کرد و لزومی ندارد که آموزههای لیپمن را دربست بپذیریم. برای مثال بسیاری از کسانی که در این برنامه کار میکنند معتقد به استفاده از پیکچر بوک هستند ولی لیپمن استفاده از تصاویر را رد میکرد و میگفت با متن تنها باید این برنامه را راه انداخت.
وی جلوگیری از تنهایی و خودکشی را از دیگر ضرورتهای اجرای برنامه مشارکتی حلقه کندو کاو دانست و متذکر شد که کودک مهارت روند جامعه پذیری و اجتماعی شدن را در این برنامه یاد میگیرد.
وی نهضت عمومی سازی فلسفه را یکی دیگر از اهداف اجرای برنامه فلسفه برای کودکان ذکر کرد و گفت: دیگر فیلسوف یک برج عاج نشین نیست که در یک حلقه 10،20 نفره تولیدات فکریشان را برای همدیگر نقل کنند. در مباحث اخلاق و رعایت مراقبت از محیط زیست و رعایت حقوق شهروندی سعی میشود به عمومی سازی فلسفه دامن بزنند.
شیخ رضایی یکی از اهداف این برنامه را دیگر پذیری و اصلاح نژادپرستی و رعایت حقوق اقلیتها دانست که مشکل حال حاضر جهانیان است. پرسشگری و جسارت در طرح پرسش از سلسه مراتب اقتدار یکی دیگر از اهداف این برنامه است.
درادامه این نشست دکتر سعید ناجی عضو گروه فلسفه برای کودکان(فبک) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: لیپمن میگوید که آموزش و پرورش 12 سال از عمر بچهها را هدر میدهد. آنها بر روی حفظیات و امتحان متمرکزند که بعد از امتحان دادن کودک دیگر دادهها را دور میریزد و قادر به استنتاج و استنباط و پردازش اطلاعات نیست.
ناجی گفت: اینکه روش زندگی و اخلاق به بچههایمان یاد نمیدهیم مهارتهای فکرکردن کمتر آموزش داده میشوند و این دلیل سیطره رسانههای جهانی بر مردم است چرا که آنها هر چیزی را حاضر و آماده میخواهند.
وی یادآورشد: لیپمن میگوید باید تفکر دقیق منطقی و قدرت تحقیق و تحلیل و تفسیر در کودکان را باید بالا برد. مربیان باید آموزش ببینند و مربیانی که خود اخلاق و تفکر انتقادی را رعایت نمیکنند نمیتوانند انها را به بچهها تعلیم دهند.
ناجی ریاکاری را از آفتهای اجرای این برنامه دانست و گفت: اینطور نباشد که اجرای این برنامه دکانی برای پول درآوردن و کسب درآمد برای دست اندرکاران آن شود.
نظر شما