به گزارش خبرنگار مهر، در هفتهای که گذشت محمود دولتآبادی 71 ساله شد. در برنامهای که به همین مناسبت در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد، خالق «کلیدر» از نزدیک با خوانندگان آثارش دیدار کرد و به سوالات آنها پاسخ گفت.
حرفهای دولتآبادی در جشن تولدش
وی در بخشی از سخنانش با اشاره به سپری شدن 30 سال از موضوع کتاب «کلنل» و 26 سال از پایان نگارش آن، به تاخیر طولانی مدت در بررسی این کتاب و صدور مجوز نشر برای آن اعتراض کرد و گفت: اگر مانند پروندههای جزایی و جنایی هم با این کتاب برخورد میشد، مشمول مرور زمان شده بود و الان دیگر باید منتشر میشد!
نویسنده «نون نوشتن» با بیان اینکه از ادبیات نیت تبلیغاتی نداشته است، از مسئولان وزارت ارشاد خواست با صدور مجوز برای این کتاب (کلنل) «اجازه دهند معیاری از حرمتِ فیمابین باقی بماند و اثری که یک نویسنده با خونِ دل و یا به قول ویلیام فاکنر با «عرق ریزان روح» خلق میکند، منتشر شود».
وی در دیدار با مخاطبان کتابهایش، مهمترین دغدغه خود را به عنوان یک نویسنده، سرنوشت ملی عنوان کرد و گفت: همیشه آرزو کردهام گامی به سوی بهبودی وضعیت کشورمان برداشته شود و از این رو هر وقت حس کردهام نیاز است، سعی کردهام نقشم را به عنوان یک شهروند ایفا کنم.
نویسنده «روزگار سپری شده مردم سالخورده» همچنین در پاسخ به اعتراض یکی از خوانندگان «کلیدر» که مدعی توهین به گروهی خاص از مردم سبزوار در این رمان شد، با رد این مسئله، وجود شخصیتی به نام «الداقی» را در «کلیدر» تکذیب کرد.
دولتآبادی همچنین از نگارش دو کتاب یکی با عنوان «میم و آنِ دیگران» درباره برخی شاعران، نویسندگان و اهالی تئاتر و نمایشنامهنویسی از جمله آرتور میلر، اکبر رادی، علیاشرف درویشیان و جلال آلاحمد و نیز کتابی دیگر با هدف گزینش از میان برخی آثار منثور کلاسیک خبر داد.
وی که در فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی نقش کوتاهی را بازی کرده است،تجربهاش در سینما را «بد» توصیف کرد و با بیان اینکه «من در سینما گزیده شدم» به سه ملزومه برای خلق یک اثر ادبی و هنری ناب (برنایی جوانی، باور کودکانه و خرد پیرانهسر) اشاره کرد و گفت: سینما با کودکی من جور درنیامد، من هم در جوانی نخواستم با آن سازگار شوم و به همین خاطر در پیری ماندم!
قطع امید پزشکال معالج از درمان شاعر اهل بیت (ع) در ایران
اما بشنوید از آخرین وضعیت جسمی احمد عزیزی شاعر اهل بیت (ع). آنگونه که زینب عزیزی خواهر این شاعر گفته، وی در روزهای گذشته به دلایلی مانند گرمازدگی و عفونتهای بیمارستانی، دچار تب شده و فشارش به شدت پایین آمده است.
همچنین چندی پیش و به دستور پزشکان معالج این شاعر، دستگاه «ان جی» از بدن او جدا شد تا تغذیهاش از راه طبیعی صورت بگیرد اما بعد از این کار، عزیزی به شدت ضعیف شده و وزن زیادی کم کره و به همین خاطر دوباره دستگاه «ان جی» را به او وصل کردهاند.
خواهر این شاعر همچنین از قطع امید پزشکان معالج احمد عزیزی برای درمان او در ایران خبر داده و گفته است: ما دو بار برای عمل جراحی تراشه «تراکستومی» گلوی احمد به تهران آمدیم که این کار میسر نشد و حالا پزشکان معالج او در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه رسماً به من اعلام کردهاند که به دنبال کارهای مربوط به اعزام او به خارج باشم.
احمد عزیزی، شاعر و مداح اهل بیت (ع) 15 اسفندماه 86 به دلیل کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی به کما رفت و او از همان روز تاکنون در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه بستری است.
توقف همه فعالیتهای بنیاد آذریزدی تا تصویب اساسنامه
خبر مهم دیگری که در هفته گذشته توجهات را به خود جلب کرد، کلنگزنی برای ساخت مقبره مهدی آذریزدی آن هم دو سال بعد از درگذشت او بود.
آنطور که رضا بردستانی مسئول دبیرخانه دائمی بنیاد مهدی آذریزدی گفته تا اطلاع ثانوی برگزاری هر گونه فعالیت جنبی مانند گرامیداشت برای این نویسنده فقید تا زمان تصویب اساسنامه بنیاد و ساخت مقبرهای برای او لغو شده است.
به گفته وی اعتبار ساخت بنای یادبود مقبره آذریزدی تامین شده و کلنگ آن در ماه جاری (رمضان) به زمین خواهد خورد.
بازنگری در دروس رشته «کتابداری»
اما بشنوید از بازنگری در همه دروس رشته کتابداری. این خبر را رئیس انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران داده و گفته است: شورای برنامهریزیِ کمیته کتابداری و اطلاعرسانی دفتر گسترش و برنامهریزی آموزش عالی، کار بازنگری در محتوای تمام دروس رشته «کتابداری و اطلاعرسانی» را به پایان برده است.
به گفته وی بازنگری در محتوای دروس این رشته در مقطع کارشناسی ارشد هم به تائید رسیده و در حال انجام است.
رئیس انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران درباره پارهای انتقادها درباره غربی بودن محتوای دروس رشته کتابداری هم گفت: محتوای این دروس تاکنون بر اساس دو نوع ردهبندی آمریکایی، یکی ردهبندی کنگره و دیگری ردهبندی دیویی تدوین میشده، اما صاحبنظران بر این عقیدهاند که این نوع ردهبندیها در خصوص پارهای موضوعات بومی به اندازه کافی پاسخگو نبودهاند.
رضایی شریفآبادی تاکید کرد: از جمله این موارد، بسنده نبودن این ردهبندیها در مورد رده اسلام است که چیزی که تاکنون وجود داشته است، خیلی مفید به فایده نیست و به درد ما نمیخورد.
چندی پیش اسحاق صلاحی، رئیس جدید کتابخانه ملی ایران از آنچه «وارداتی بودن محتوا و سرفصل کتابهای رشته کتابداری» خواند، انتقاد کرده و گفته بود: شاخصها و استانداردهایی که تاکنون در زمینه کتابداری و آرشیو اسناد در ایران و کشورهای منطقه وجود داشته، وارداتی و عمدتاً برگرفته از غرب بوده است.
وی تاکید کرده بود که «برخی معتقدند اینها وحی منزل است، ولی رویکرد کتابخانه ملی این نیست و همه تلاشمان این است که الگوها، استانداردها و شاخصهایی را که چه در عرصه کتابداری و چه در زمینه اسناد متداول شده است، با رویکرد جدید تغییر دهیم».
اخطار دوباره وزارت ارشاد به تولیدکنندگان محصولاتِ با نامهای بیگانه
اما بشنوید از اخطار دوباره وزارت ارشاد به دو محصول با نامهای بیگانه؛ مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد از تغییر نام پسته «پستیژ» به «آجین» خبر داد و مجدداً به تولیدکنندگان آدامس «وایت» و نوشابه «استار» اخطار داد نسبت به تغییر نامهای بیگانه این محصولات به واژههای مصطلح فارسی در اسرع وقت اقدام کنند.
علیرضا کریمی درباره نتیجه اخطار چندی پیش این دفتر به برخی تولیدکنندگان که از نامهای بیگانه برای محصولاتشان استفاده میکنند، با بیان اینکه «هدف ما از این قبیل برخوردها، تعطیلی کارخانه یا متوقف شدن خط تولید برخی محصولات نیست» گفت: ما وفق وظیفه قانونی خود مبنی بر پاسداری از زبان فارسی عمل میکنیم.
وی از ادامه تبلیغ آدامس «وایت» در برخی رسانهها از جمله تلویزیون، ابراز تاسف و از اینکه شرکت «مینو» که وابسته به گروه آزادگان است، محصول مذکور را با نام بیگانه عرضه میکند، ابراز شگفتی کرد.
طرح ایجاد مقطع دکتری «ادبیات تطبیقی» در وزارت علوم خاک میخورد
خبر مهم دیگری که توجه اهالی ادبیات به ویژه استادان این رشته را در دانشگاهها به خود جلب کرد، طولانی شدن روند بررسی طرح دکترای رشته ادبیات تطبیقی در وزارت علوم بود.
آنگونه که اسماعیل آذر عضو هیئت مدیره انجمن ادبیات تطبیقی گفته است، طرح ایجاد مقطع دکتری برای این رشته که چندی پیش برای بازبینی مجدد از طرف وزارت علوم به این انجمن بازگردانده شده بود، به رغم اِعمال اصلاحات لازم و ارائه مجدد به الین وزارتخانه، هنوز به تائید نرسیده است.
وی از طولانیشدن این روند انتقاد کرد و گفت: ما از طریق ادبیات تطبیقی میتوانیم آثار ادبی خود را به جهان عرضه کنیم اما چنین طرحی در کشوی میز مسئولان مربوطه دارد خاک میخورد!
وارث اموال صفارزاده کیست؟!
در هفته گذشته بحث مربوط به وقف خانه صفارزاده بار دیگر خبرساز شد؛ آنطور که غلامعلی فروغی گفته است، پرونده منزل مسکونی طاهره صفارزاده شاعر و قرآنپژوه فقید در تهران، با اعتراض هر دو طرف دعوا (اداره اوقاف و امور خیریه استان تهران و جلال صفارزاده برادر این شاعر) به حکم دادگاه بدوی، در تاریخ 4/5/1390 به دادگاه تجدید نظر استان تهران رفته و هماکنون در حال بررسی است.
رئیس بنیاد بیداری - که طاهره صفارزاده پیش از مرگش این بنیاد را به عنوان تنها نهاد قانونی مسئول ادامه راه و تحقق اهداف و نیات قرآنیاش تعیین کرده بود - همچنین درباره آخرین وضعیت پرونده مربوط به خانه مشترک وی با همسر فقیدش (وصال) در شیراز گفت: بخشی از این اموال فرهنگی و شامل تابلوی کمالالملک و برخی قرآنهای خطی است که آقای وصال حدود 7 سال پیش از فوتش به خانم صفازاده واگذار کرده بود و در وصیتنامهاش هم از ورثه خواسته بود به این تصمیم احترام بگذارند.
به گفته وی با واگذاری خانه دکتر وصال در شیراز و حدود 400 هکتار زمین کشاورزی او که در جاهای مرغوب اطراف شیراز هم واقع شده، بخشی از این اموال به عنوان ارث به طاهره صفارزاده میرسید که او بعد از درگذشت همسرش (وصال) و تا سال 86 درگیر مشخص کردن تکلیف این اموال بود و مقرر شد اموال فرهنگی آن خانه (در شیراز) با هدف فعالیتهای قرآنی و از جمله تاسیس دانشکده قرآنی، وقف بنیاد بیداری و تحویل آن شود و ثُلث آن اموال هم به علاوه سهمالارث دکتر وصال به طاهره صفارزاده داده شود.
به گفته رئیس بنیاد بیداری، اما در سال 87 ورثه دکتر وصال دادگاه شیراز را متقاعد کردند که اموال فروخته و بین آنها تقسیم شود که البته با اقدام مسئولان بنیاد مذکور، علیرغم درج آگهی فروش اموال در نشریات در تاریخ 31/5/87 از حراج این موال جلوگیری شد.
فروغی در ادامه با انتقاد از اقدامات جلال صفارزاده (برادر این شاعر فقید) و آنچه «فراتر رفتن او از وصیتنامه خواهرش و نیز قانون» نامید، گفت: بعد از درگذشت خانم صفارزاده، برادر او به عنوان وارث مدعی این اموال شد و این در حالی بود که خانم صفارزاده در تاریخ 13/2/78 (9 سال پیش از فوت) تمام دارایی خودش را وقف بنیاد بیداری کرده بود.
وی ادامه داد: متاسفانه آقای صفارزاده بعد از مدتی با خانواده وصال توافقی را امضا کرد که به موجب آن اموال خواهرش در شیراز بین او و دیگر ورثه (فرزندان دکتر وصال) تقسیم میشد. ما بلافاصله به این توافق که متاسفانه با حمایت دادگاه شیراز هم صورت گرفت، اعتراض کردیم که پرونده آن همچنان در دست بررسی است.
رئیس بنیاد بیداری گفت: مساحت خانه شیراز 5000 متر مربع و حیاط آن 10 هزار متر مربع است؛ ما معتقد بودیم تنها 10 هزار متر مربع حیاط این خانه باید به عنوان سهمالارث تقسیم شود و سهم خانه صفارزاده هم از آن به بنیاد داده شود، اما آقای صفارزاده مدعی بود وارث این سهمالارث هم اوست.
روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» در تقویم چه روزی است؟!
روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» در تقویم چه روزی است؟!
اما بشنوید از مصوبه اخیر شورای فرهنگ عمومی کشور در ثبت روز تولد شیخ کلینی در تقویم به عنوان روز «اسناد ملی و میراث مکتوب»؛ این شورا در خاتمه پانصد و پنجاه و سومین جلسه خود با رد هر سه پیشنهاد ارائه شده از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب (تولد آقابزرگ تهرانی، ابوریحان بیرونی و ایرج افشار) برای درج در تقویم رسمی کشور به عنوان روز «اسناد ملی و میراث مکتوب»، زادروز شیخ کلینی را برای این عنوان مصوب کرد.
این در حالی است که شورای فرهنگ عمومی در مصوبه اخیر خود، اشارهای به روز مورد نظر (بر اساس تقویم شمسی) نکرده است.
نظر شما