۱۸ مرداد ۱۳۹۰، ۹:۲۹

میرباقری در گفتگو با مهر:

سینمای عامه‌پسند شعاری برای سرکوب سینمای فرهنگی است

سینمای عامه‌پسند شعاری برای سرکوب سینمای فرهنگی است

کارگردان فیلم سینمایی "دوزخ، برزخ، بهشت" تاکید کرد سینمای عامه‌پسند و توجه به آن شعاری برای سرکوب سینمای فرهنگی است.

به گزارش خبرنگار مهر، "دوزخ، برزخ، بهشت" سومین فیلم بلند سینمایی بیژن میرباقری است که به تازگی بدون اکران عمومی وارد شبکه نمایش خانگی شده است. فیلمی با روایتی متفاوت که در آن بازیگران شناخته شده‌ای چون مهتاب کرامتی، علی مصفا، آتیلا پسیانی، امیر آقایی، پریوش نظریه ومسعود رایگان بازی کردند. این فیلم در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
 
در این گفتگو بیژن میرباقری کارگردان فیلم درباره روند شکل‌گیری فیلمنامه، نوع تولید، ساختار، حضور بازیگران و دلایل اکران نشدن ا"دوزخٰ، برزخ، بهشت" صحبت کرده است.
 
 *خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: "دوزخ، برزخ، بهشت" مثل دیگر فیلم‌های شما کاوشی در روابط انسانی است. اما این بار مفاهیم عشق، جدایی و ازدواج در آن پر رنگ است. طرح و ایده این فیلم چه زمانی شکل گرفت؟

- این قصه‌ها بر می‌گردد به دورانی که اولین فیلم کوتاه خودم "دو خواهر" را سال 1378 ساختم و تصمیم داشتم مثل هر فیلمساز کوتاه دیگر با ساختن تک تک انها در نهایت به فیلم بلندی برسم. بعدها این ایده‌ها با پیدا کردن خطوط محوری مشترک تبدیل به یک فیلمنامه بلند شد. 
 
* لوکیشن اصلی این فیلم خانه‌ای است که در سه اپیزود می‌بینیم. چرا از یک لوکیشن ثابت استفاده کردید. این اشاره‌ای تمثیلی است از موقعیتی مشابه که انسان‌ها پشت سر می‌گذرانند.

- بله برداشت شما کاملا درست است. ما یک بار زندگی می‌کنیم. تقریبا همه با عناصری مشترک که بیش و کم به هم شباهت دارند. کمی زمانش فرق می‌کند. اما شبیه هم است. اینقدر که بعضی از خانه‌هایمان هم مانند یک دیگر است.
 
 
 مهتاب کرامتی و علی مصفا در نمایی از فیلم
 
* در طراحی و فضا سازی در هر سه اپیزود به سراغ رنگ‌ها و فضاسازی متفاوت رفته‌اید که البته این مربوط به هر قصه و شخصیت‌های همان اپیزود می‌شود. خلق این فضاها چقدر زمان برد؟

- طبیعی است که وقتی قرار است فیلمی ساخته شود در مورد این گونه مسائل فیلم بارها و بارها به صحبت بنشینیم. بخصوص اگر آن فیلم را هم دوست داشته باشید. هر جمله آن آدم‌ها برای من و سعید شاهسواری (نویسنده فیلمنامه) داستان و احساسی را به دنبال دارد و حالا اگه بخواهم سئوال را جواب بدم. آن میزان که ما در مورد فیلمنامه صحبت کردیم، خلق آن فضا در زمان اجرا و موقع کارگردانی هیچ زمان نبرد.

* به نظر می‌رسد اپیزود اول هم به دلیل قصه و به دلیل حضور مهتاب کرامتی و علی مصفا بهتر از دو اپیزود دیگر است. خودتان به این موضوع معتقدید که سه اپیزود یک کیفیت ندارند
.

- نه من اینطور فکر نمی‌کنم. طبعا همه اپیزودها را مثل هم دوست دارم. این دیگر به عهده مخاطب است که کدام اپیزود را بیشتر دوست داشته باشد.

*این فیلم برخلاف کارهای قبلی شما تقریبا فیلم پر بازیگری است که در آن چهره‌های شناخته شده حضور دارند. این خاصیت قصه بود و یا کمی به گیشه فیلم فکر کردید. از طرفی این بازیگران ممکن است به شخصیت‌های فیلمنامه نزدیکی بیشتری داشته باشند.

- به نظرم با استفاده از بازیگران فیلم بهتر دیده می‌شود. طبیعی است که انتخاب بازیگران بر اساس نزدیکی آنها به نقش بود.

*تجربه همکاری با سعید شاهسواری را داشتید. نگارش فیلمنامه این فیلم چطور اتفاق افتاد. در زمان نگارش کدام یک از شخصیت‌ها را برای بازیگر خاصی نوشتید؟

- نوشتن با سعید شاهسواری مثل فیلم ساختن روی کاغذ می‌ماند. به جایی اینکه جلوی پرده سفید بزرگ عمودی بنشینیم. روی کاغذهای سفیدمان عمود می‌شدیم. به دلیل نزدیک بینی روی کاغذ خم می‌شویم ( آن موقع هم با لپ تاپ تایپ نمی‌کردیم ) و می‌نوشتیم. همانجا هم به نقطه کات، سکانس قبل یا بعد، تولید، بازیگران و... فکر می‌کردیم.
 
* با وجود اینکه فیلم شما تعداد زیادی بازیگر حرفه‌ای دارد، امکان اکران عمومی به دست نیاورد. چرا؟

- یکی از داوران جشنواره فجر آن سال به من گفت: شما فکر می‌کنید که مخاطب ما کتاب می‌خواند که این فیلم را ساختید؟! فیلمی پر از اشاره و .... راست یا دروغ آن حرف برای من مهم نیست.  ولی ما در جای که  زندگی می‌کنیم، آدم‌هایی را می‌شناسیم و رفتاری از آنها می‌بینیم، که به موجب آن فکر می‌کنیم بله آنها کتاب می‌خوانند چه بسا بیش از ما.
 
شاید بهتر بود که می‌گفت "این اقشار سینما نمی‌آیند." به این ترتیب آن ایراد یاد شده، مشکل فیلم من نیست مشکل کل سینماست  که نمی‌تواند برای گروهی از آدم‌ها فیلم مناسب بسازد. طبیعی است که نگرش سینمای عامه فهم، در حال حاضر شعاری برای سرکوبی این نوع فیلم‌ها می‌شود و بهانه‌ای است برای حرکت به سمت سینما و البته تلویزیونی که در حال حاضر دامان مدیران فرهنگی را گرفته است. به بهانه عامه فهمی سطح سواد و فرهنگ مخاطب را نادیده گرفته می‌شود.
 
با این نگرش  به مخاطب، طبیعی است که دفاتر پخش سراغ فیلم من را نگیرند. علی رغم وجود بازیگران حرفه ای . پس می‌توان نتیجه گرفت که بازیگران حرفه با هزار آوازه در این متن‌ها برای یک طیف از تماشاگران ( از نظر دفاتر پخش ) پذیرفتنی نیست. ولی همان بازیگران در یک گروه از فیلم‌ها، که نیازی به نام بردن آنها نیست، از نظر آن دفاتر جواب می‌دهد.
 
نتیجه گیری اینکه تماشاگر واقعی در بیان سلیقه اش امکاناتی ندارد و این پخش است که برای تماشاگر سلیقه ای فرضی را به وجود می اورد و به موجب ان امکان حیات فیلمهایی هر چند اندک، را به نفع گونه ای از فیلم‌ها، که بسیاری مواقع خود در تولید ان سهیم هستند، می گیرد. آنها دنبال فیلم‌های زود بازده می گردند. بد نیست به صف فیلم‌های پشت اکران نگاهی بیاندازیم.

* چطور تصمیم گرفتید برای نمایش فیلم در شبکه نمایش خانگی اقدام کنید؟ از ورود فیلم به شبکه نمایش خانگی راضی هستید؟
 
- تهیه‌کننده فیلم "دوزخ، برزخ، بهشت" تصمیم گرفت فیلم به حیات اقتصادی خودش ادامه بدهد برای همین از اکران عمومی صرف نظر کرد. در مورد رضایت من هم بهتر است که نپرسیم.
 
- - - - - -
گفتگو: بیتا موسوی
کد خبر 1378532

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha