به گزارش خبرنگار مهر، نیکی کریمی مدتی است تعلق خاطر خود را به کارگردانی نشان داده است. "سوت پایان" سومین فیلم وی تلاشی برای پیوند زدن دغدغههای او به دنیای سینمای داستانی و مستند است.
اما من شانس آوردم و بعد از نمایش "سوت پایان" در جشنواره فیلم فجر آقای مرتضی شایسته با من تماس گرفت و گفت فیلم را در سینمای تهیه کنندهها دیده و دوست داشته است. تمایل هدایت فیلم و برادران شایسته به پخش فیلم اتفاق خوبی برای "سوت پایان" بود.
فیلم میشد پاییز اکران شود، این فصل برای تعدادی از تهیه کنندهها از نظر جذب مخاطب زمان مناسبی است، هرچند که من آن را مناسب اکران "سوت پایان" نمیدیدم، تابستان و عید فطر دیگر فرصتهای اکران بودند که از قبل اکران آنها مشخص بود. اما من با توجه به تجربه های قبلی ام ترجیح دادم فیلم این روزها اکران شود، اگرچه صبحها سینماها مخاطب بالایی ندارد اما ماه رمضان طرح ویژه اکران اجرا میشود و این طرح به فروش فیلمها کمک میکند.
*شما حضور پررنگی در تبلیغات دارید، به عنوان بازیگر شناخته شده و یک کارگردان مقابل سینماها بلیت میفروشید و با مردم ارتباط رودر رو دارید. این تمهید جالبی است. ایده این کار متعلق به شما است؟
- من دوست دارم این فیلم را مردم ببینند، راههای مختلف برای توجه مردم به پیام فیلم را امتحان میکنم، در این مدت که مقابل سینما بلیت فروشی کردهام برخوردهای خوب و امیدوار کنندهای از مردم دیدهام. دیشب خانمی به من گفت: خوشحالم بعد از مدتها فیلمی را میبینم که متعلق به سینمای فست فودی و شبیه به دیگر آثار سینمای ایران نیست. این اظهار نظرها دلگرم کننده است.
دوست داشتم که این اتفاق بیفتد و مردم با "سوت پایان" ارتباط برقرار کنند. دوست داشتم فیلم مخاطب خود را پیدا کند. در سال 90 فیلمهای خوبی اکران شده و مخاطب هم داشته است، سینمایی از جنس آنچه من در "سوت پایان" تجربه کردهام هم مخاطب دارد و خوشحالم که این گروه که شاید بعضی از تولیدات سینمای ایران را نپسندند با این فیلم ارتباط برقرار کردهاند. من دوست داشتم حامی فیلمم باشم و به دیده شدن آن کمک کنم.
*برنامههای دیگری هم دارید؟
- بله . در سینماهای دیگر و در روزهای بعد برنامهها و طرحهایی دارم که اجرا خواهد شد، خوشبختانه این روزها مشغول بازی در فیلمی نیستم و فرصت بیشتری برای اجرای این ایدهها دارم. هفته دیگر چند روزی باید در مجموعه آقای تبریزی مقابل دوربین بروم، پس از آن باز زمان دارم تا برای اکران فیلم برنامهریزی کنم.
* فیلمسازان مستقل که شما هم یکی از آنها هستید برای فیلمسازی باید مسیر پرپیچ و خمی را طی کنید، بعد از دو فیلم که روی پرده نرفت به نظر میرسد شما به عنوان کارگردان به دنبال سینمایی رفتهاید که قصهگو است، بازیگر حرفهای دارد و میتواند برای قشر بیشتری جذاب باشد. این اتفاق چقدر آگاهانه و از پیش حساب شده شکل گرفت؟
- برای من این طور نیست که از قبل روی این موضوع فکر کنم که فیلم بعدی را چطور و در چه فضایی بسازم. بعد از تجربههایی که در کارگردانی داشتم تهیهکنندههای مختلف پیشنهاد ساخت فیلمنامههایی تجاری هم به من دادند، ولی قبول نکردم. به این فکر میکنم انرژی که ممکن است بشود برای ساخت یک فیلم گذاشت میتوان صرف کارهایی کرد که به دغدغههای من نزدیکتراست پس به هر قیمتی نمیخواستم فیلم سومم را بسازم.
فیلمنامه ابعاد مختلف دارد و مشاهدهها و تجربههای مختلف در شکل گیری آن سهم داشته است، من در جشنواره فیلم لوکارنو داور بودم و آنجا فیلم خانم مهوش شیخ الاسلامی درباره زنانی که شوهرانشان را کشته و محکوم به اعدام شدهاند را دیدم. شخصیت مادر ملیحه و وضعیت خانوادگی این دختر و مادرش را تحت تاثیر این فیلم نوشتم.
اما بخش دیگری از فیلم موقع بازی در یک فیلم سینمایی به ذهنم رسید، کارگردان فیلم با نابازیگری که در آن پروژه حضور داشت برخورد بدی می کرد. آن خانم نابازیگر مشکلی در زندگیاش داشت، اما اطرافیان نسبت به او و مشکلش بیتوجه بودند و توقع داشتند او هر روز منظم و به موقع سر کار بیاید و فیلمبرداری انجام شود.
این موضوع ذهنم را درگیر کرد ما در سینما چرا فیلم میسازیم، فقط به این دلیل که یک زندگی را روایت کنیم یا میتوانیم از راه سینما به دیگران کمک کنیم. به ذهنم رسید که قصه دختری را روایت کنم که بازیگر سینما است، مشکل شخصی هم دارد و بعد قصه پیوند خورد به مادری که به خاطر کشته شدن همسرش در زندان و در انتظار دادگاه است. پازل فیلمنامه این طور شکل گرفت.
* و تجربههای شخصی دیگر هم اضافه شد، شما هم مستندساز هستید مثل شخصیت اصلی فیلمتان.
- من فیلمسازی هستم علاقمند به سینمای مستند و دغدغههای اجتماعی هم دارم و به این فکر میکنم که اطرافم چه فضایی در جریان است، در سمت دیگر قصه کارگردانی را داریم که میخواهد تعداد بیشتری فیلم تلویزیونی بسازند، دغدغههای انسانها با هم متفاوت است و من در "سوت پایان" تلاش کردم این تفاوتها را نشان بدهم.
*فیلم برشی از مسائل جامعه است برای رسیدن به واقعیتی که در اطراف در جریان است چقدر تحقیق کردید؟
- یکی از دوستان من در مرکزی کار میکند که دختران بزهکار و آنهایی که مشکلات مختلف خانوادگی دارند در آن زندگی میکنند، من در این مرکز و برای این دخترها چند جلسه کلاس آموزش بازیگری برگزار کردم. حضور در این مرکز به من برای نوشتن فیلمنامه کمک کرد.
با دخترها صحبت میکردم و حرفهایشان را میشنیدم دو بازیگر جوان فیلم هستی مهدویفر و غراله رشیدی را هم چند جلسه به این مرکز بردم تا با دخترها صحبت کنند و با زندگیشان آشنا شوند. مستندهای مختلفی را دیدم که درباره این زنها و مشکلاتشان بود.
* فیلم موضع فمینیستی ندارد، یک سویه نیست و بیشتر از هر چیز یک نگاه انسانی به مشکلات اجتماعی دارد.
- دقیقا. تلاش من این بود که فارغ از جانبداری به موضوع نگاه کنم و واقعیات را بگویم، قرار است فیلم جامعه را نسبت به حوادثی که در جریان است آگاه و حساس کند.
*نگران نبودید به خاطر موضوع فیلم که درباره قصاص است مشکلاتی برای نمایش "سوت پایان" به وجود بیاید؟
- فیلم من درباره قصاص نیست، مادر ملیحه میتواند به دلیل هر مشکلی در زندان باشد، مهم نیست. مهم این است که جامعه ما به کمک کردن ترغیب شود و این ارزش انسانی را از یاد نبرد. وظیفه ما در سینما چیست؟ کمک کردن به همنوع و آگاه کردن جامعه میتواند یک اولویت اساسی باشد. در جشنواره های فیلم مختلف داور بوده ام و آثار متعددی را دیدهام، گاهی بعد از دیدن یک فیلم به این نتیجه رسیدهام که فیلمساز میتوانست به سوژه نزدیک شود، دوربینش را کناری بگذارد و برای کمک به سوژه اقدام کند.
مهم این است که فیلم بسازیم یا میشود رفت خانه سینما و شکل دیگری به این آدمها که محتاج کمک هستند یاری رساند. سینما برای شکل دادن به افکار عمومی قدرتمند است و نباید این نقش را نادیده بگیریم. آقای انتظامی تلاشهای فراوانی برای حل مشکل افراد نیازمند داشته است، مهناز افضلی با ساخت مستند درباره شهلا جاهد تلاش کرد ابهامات پرونده را نشان بدهد. سینما میتواند در حل این بحران های اجتماعی موثر باشد. فیلم "سوت پایان" مسئولیت های اجتماعی را یادمان میآورد.
- افراد مختلف فیلمنامه را خواندند، اما کامبوزیا پرتوی در بخش روتوش نهایی و پایان بندی فیلم به من کمک کرد. در فیلمنامه "یک شب" هم از نظر او استفاده کردم. زمانی که وارد مرحله پیش تولید شدیم و اصلاحات پایانی را روی فیلمنامه داشتم آقای پرتوی هر روز به دفتر میآمد و درباره فیلمنامه نظر میداد.
*با فیلمنامه آماده سرصحنه رفتید؟
- بله. کاملا.
*تمرین و دورخوانی هم داشتید؟
- زیاد. هم تمرین داشتیم هم دورخوانی. لباس بازیگرها از یک ماه قبل فیلمبرداری آماده بود. بازیگرها با لباسهای فیلم در لوکیشن تمرین میکردند. برای من مهم بود که حال و هوای فیلم واقعی و مستند باشد در تابستان و در فضای فیلم و در تهران آن روزها از گریمور خواستم برای صورت بازیگرها از پودر استفاده نکند، گریم درخشان نباشد و دیده نشود. بازیگرها دیالوگها را بارها تکرار کردند تا کاملا ملکه ذهن شود و تماشاگر احساس نکند که از زندگی واقعی شخصیتها دور است.
* از ابتدا قرار بود شما در فیلم بازی کنید؟
- من واقعا تصمیم قبلی نداشتم، یک سال آخر که روی فیلمنامه کار میکردم بازیگرهای مختلفی را دیدم و از آنها تست گرفتم، تورج اصلانی فیلمبردار "سوت پایان" یکی از مشوقانم بود که بازی کنم، در نهایت به این نتیجه رسیدم شاید بازیگر دیگری به اندازه من با نقش و پیچ و خمهایش آشنا نباشد. من با شخصیت زندگی کرده بودم.
* هستی مهدوی فر "جراحت" را بازی کرده بود که به گروه شما پیوست؟
- هستی مهدویفر پیش از "سوت پایان" در مجموعه "جراحت" بازی کرده بود، دستیارم او را معرفی کرد، من از بازیگرهای مختلف تست گرفتم تا به هستی رسیدم. او بازیگری علاقمند و بااستعداد است، به نظرم آینده خوبی در سینما دارد. هستی بخشهای مختلف شخصیت ملیحه را خوب درک کرد.
- بیشتر ترجیح میدادم فیلم واقعی و به زندگی نزدیک باشد.
* در "سوت پایان" تلاش کردهاید در کنار طرح دغدغههایتان به مختصات سینمای داستانگو نزدیک شوید، بین سینمای مستند و داستانی پل زدهاید.
*دکوپاژ نماهای داخلی و خارجی متفاوت است، در داخل خانه دوربین ساکن است و بیرون روی دست و پرحرکت و ملتهب.
- در خانه هم دوربین روی دست است اما تکانهای شدید نداریم. دوربین در این فیلم پی او وی ما است به هر شخصیت. در بخش شهری لازم بود که دوربین برای نمایش فضای ملتهب اطراف شخصیتها تکان داشته باشد.
* پنهانکاری و روابطی که از هم گسسته میشود یکی از تمهای فیلم است، در هر دو زندگی که در فیلم روایت میشود پنهانکاری وجود دارد. در انتهای فیلم زن دیگر همان زن سابق نیست و این زندگی دیگر نمیتواند مثل سابق باشد.
* واکنش ها به فیلم "سوت پایان" چه بوده؟ کلا نظر منتقدان برایتان مهم است؟
- واکنشها مهم است، اما نظر منتقد و کارشناسی مهم است که متخصص است. گاهی فردی نظر میدهد که نگاه و سلیقهاش معلوم است اما اگر منتقدی منصف نظر کارشناسی بدهد حتما روی آن فکر میکنم.
*فیلم را با مردم دیدهاید؟
- فیلم برای همه مردم ساخته شده و مرزبندی برای مخاطب قائل نیستم. واکنشهایی که این روزها در سینماها از مردم میبینم واقعا امیدوار کننده و راضی کننده است. مردم با فیلم ارتباط برقرار کردهاند و میگویند این سینما را دوست دارند.
*شما تجربههای مختلف در حوزههای متفاوت داشتهاید، دکلمه کردهاید، ترجمه داشتهاید، عکاسی کردهاید، مستند ساختهاید و بازیگر و کارگردان هم هستید. میدانم که پیشنهاد تئاتر هم داشتهاید اما در این حوزه فعالیت نکردهاید چرا؟
- پیشنهاد همیشه بوده اما تئاتر خیلی دوست ندارم (میخندد) شاید این جمله باعث شود به من انتقاد کنند اما هرچند که همیشه نمایشهای خوب روی صحنه را دیده و دنبال کردهام اما با تئاتر ارتباط برقرار نمیکنم. در سالن تاریک سینما اگر فیلمی را دوست نداشته باشید میتوانید خارج شوید اما در تئاتر این امکان نیست و من مضطرب میشوم.
*الان میشود گفت جاذبه کارگردانی برای شما بیشتر از بازیگری است؟ یا هر دو در کنار هم هستند؟
-هر دو جذاب هستند، در کارگردانی میشود بیشتر به دنیای شخصی و دغدغهای که دارید نزدیک شوید. اما این را هم بگویم که هنوز خواندن فیلمنامهها و نقشهایی که خوب نوشته شده لذتی ویژه برایم دارد.
*برای ساخت فیلم بعدی برنامه دارید؟
- چند طرح و ایده دارم اما تجربه "سوت پایان" باعث شد که تصمیم بگیرم در فیلم بعدی یک فیلمنامه آماده را استفاده کنم و بخشی از مسئولیتم را کم کنم. جریان فیلمنامه نویسی برای من طولانی و زمانبر است و نمی توانم این میزان انرژی روی فیلمنامه بگذارم ترجیح میدهم فقط کارگردانی کنم.
*این که ستاره سینما هستید چقدر به فراهم شدن شرایط برای فیلمسازی شما کمک میکند. به عنوان ستاره روابطی در سینما دارید که میتواند مسیر شما را هموار کند. الان روی پرده "شبانه روز" را دارید که فیلم متفاوتی است و دیده شدنش باعث دیده شدن شما و دیگر کارهایتان از جمله "سوت پایان" میشود.
- نمیشود گفت این ها روی هم تاثیر ندارد. من پارسال در جشنواره دیدم تعداد فیلمسازهای اول و جوان کم نبود، از نظر من شرایط به گونهای است که آنهایی که میخواهند فیلم بسازند میتوانند، حمایت میشوند و مشکل خاصی ندارند. برای من وضع کمی فرق دارد. دوستان و همکاران مختلفی در سینما دارم که میتوانم از ایدهها و نظرهایشان استفاده کنم. اما در بخش تهیهکنندگی پیدا کردن سرمایه برای تولید فیلمهایی از جنس "سوت پایان" ساده نیست.
- ادبیات را همیشه در کنار سینما دنبال کردهام و بازهم فرصت داشته باشم در این زمینه فعالیت میکنم. کما این که یک سال و نیم گذشته صرف ترجمه آخرین کارم شد که کتابی است که به زودی توسط نشر چشمه چاپ میشود.
* بیش از 20 سال است در سینما فعالیت میکنید وقتی به کارنامه حرفهای تان نگاه میکنید کفه کدام بخش سنگینتر است؟ از همه کارها رضایت دارید؟
- نمیتوانم بخش بازیگری و اهمیت آن در کارنامه سینماییام را کتمان کنم. در میان فیلمهایی که بازی کردهام دست کم 15 فیلم از مهمترین فیلمهایی است که شخصیت زن در آن حضور مهم و تعیینکننده دارد. من بازیگری را انتخاب نکردم، وارد این حرفه شدم با پیگیری و جدیت آن را دنبال کردم خدا را شکر میکنم که فرصت شد تا تعدادی از مهمترین نقشهای زن در سینمای ایران را بازی کنم.
اما فیلمسازی را انتخاب کردهام، ادبیات را همیشه دوست داشتهام، پیوند سینما و ادبیات برایم جالب بوده و این که بتوانم از طریق فیلمسازی دغدغههایم را مطرح کنم لذت بخش است.
- - - - - -
گفتگو: محدثه واعظیپور، بیتا موسوی
نظر شما