پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۴ آذر ۱۳۸۳، ۱۲:۵۸

يك جانباز 45 درصد :

اي كاش شهيد رجبي هم تبعه كانادا بود !

اي كاش شهيد رجبي هم تبعه كانادا بود !

آنهايي كه در مورد زهرا كاظمي سنگ مظلوميت مردم و حقوق بشر را به سينه مي‌زدند ، چرا اينبار سكوت كردند ؟ آيا بايد محمد رجبي هم تبعه كانادا مي‌بود تا حضرات از درگذشت او متأثر مي‌شدند ؟ يا زهرا كاظمي خيلي ايراني‌تر از محمد رجبي بود ؟

به گزارش گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر ، هفته نامه تپش در آخرين شماره خود نامه‌اي از يك جانباز درباره پرونده جانباز شهيد محمد رجبي ثاني منتشر كرد . متن اين نامه كه توسط ناصر موحد جانباز 45 درصد نوشته شده به شرح ذيل است :

اين روزها خبرهايي منتشر شد از شهادت يا به قول خيلي‌ها مرگ يك جانباز اعصاب و روان . اما واقعا اين موضوع اهميت داشت ؟ آيا درگذشت كسي كه براي دين و وطنش جنگيده ، سلامتي‌اش را پاي دين و مملكتش گذاشته ، اهميتي دارد ؟ آيا شهادت كسي كه بهترين سال‌هاي جواني‌اش را فدا كرده تا يك ” ايران“ باشد كه من و تو به آن افتخار كنيم ، مهم است ؟
ظاهرا كه اين موضوع هيچ اهميتي ندارد . لا اقل همه اين جور نشان دادند . به قول بعضي‌ها اين‌وري‌ها و آن وري‌ها با هم . راستش را بخواهيد خيل با خودم فكر كردم كه چرا اين مساله براي كسي مهم نبود و البته چيزهايي هم به نظرم رسيد .

ماجراي اين جانباز محك تجربه‌اي بود كه خيلي‌ها در آن سيه‌روي شدند . خيلي‌ها كه هميشه دنبال فرصتي مي‌گردند تا داعيه حقوق بشر سر دهند و حق مظلوم را بگيرند و ظلمي پيدا كنند تا آن را چماق كنند و بر سر نظام و حكومت بزنند ، اينبار هيچ صدايي ازشان درنيامد .خوب البته طبيعي بود .از اين ماجرا آبي براي سياست گرم نمي‌شد . اين ماجرا موضوعي نبود كه بشود آن را چماق كرد . چون طرفش يك جانباز بود . كسي بود كه براي حفظ دين و ناموس و تماميت ارض اين مملكت جنگيده بود و صد البته چينين افرادي براي اين حضرات ارزش ندارند . آنهايي كه در مورد زهرا كاظمي سنگ مظلوميت مردم و حقوق بشر را به سينه مي‌زدند ، چرا اينبار سكوت كردند ؟ آيا بايد محمد رجبي هم تبعه كاناد مي‌بود تا حضرات از درگذشت او متأثر مي‌شدند ؟ يا زهرا كاظمي خيلي ايراني‌تر از محمد رجبي بود ؟

نمي‌دانم خيلي از مطبوعاتي كه سر جريان‌هاي مختلف سرو صدا مي‌كنند ، چگونه اين حركت خود را توجيه مي‌كنند . چطور رويشان مي‌شود به دنبال يك قضيه ديگر ، داد از حقوق بشر بزنند ؟ شايد آنها امثال محمد رجبي را اصلا بشر نمي‌دانند ؟ حكايت اين‌ها كه البته چيز جديدي نيست . ديگر همه مي‌دانند آنها به دنبال منافع خودشان هستند . . .

آخر بي‌انصاف‌ها ! شما كه خيلي دم از ايران مي‌زنيد ، در هرچيزي شك كنيد ، در ايراني بودن محمد رجبي كه نمي‌توانيد شك كنيد ، چطور ككتان هم نگزيد؟

به هرحال طبيعي بود اين ها از كنار اين اتفاق بي‌خيال بگذرند ، اما تعجب از گروه مقابل اين‌ها بود . واقعا موضوع خنده‌دار است .اين روزنامه‌ها وقتي به دفاع از كسي مي‌پردازند و حق و حقوق او را توي بوق مي‌كنند و به دادخواهي برمي خيزند ، فورا گروه مقابلشان يك ليست بلند بالا از سوابق جاسوسي و موارد تاريك زندگي او در مي‌آورند و منتشر مي‌كنند كه فلاني اصلا آدم نبوده ، جاسوس فلان كشور بوده و . . .

گاهي هم با پررويي تمام نام چند شهيد و جانباز را علم مي‌كنند كه اين ها براي مملكت چنين كردند و چنان . يكي در ستون اخبار ويژه‌اش ، يكي در ستون طنزش و يكي هم در جاي ديگر . اما اين قضيه نشان داد كه آنها هم در پي مقاصد سياسي خود هستند . آنها هم واقعا احساس وظيفه نسبت به جانباز و آزاده و شهيد و رزمنده و بسيجي نمي‌كنند . آنها هم فرصت طلباني هستند كه مقاصد سياسي خود را پشت اين الفاظ پنهان مي‌كنند . جالب است وقتي ديدم مرگ يك ” گاو سه قلوزا “ براي آنها مهم‌تر از شهادت محمد رجبي بود ، ديگر ماندم چه بگويم . . .

اگر فلان رزمنده يا شهيد يا جانباز اسمش به قدري بزرگ باشد كه حضرات بتوانند پشتش پنهان شوند و راه خود را بروند ، فورا عكس العمل نشان مي‌دهند و الا نبايد به آن پرداخته شود . خيلي كه خودشان را بكشند يك خبر نيم‌بند آن هم مبهم و دو پهلو مي‌زنند و ديگر خلاص . . .

دلم براي آقايي مي‌سوزد كه اينها زير علمش سينه مي‌زنند .او كه هردو چهره اين‌ها را مي‌شناسد و از درون مي‌سوزد . تكليف آنهايي كه شمشير از رو بسته‌اند معلوم است . اين‌ها هستند كه سبب ناراحتي آقا مي‌شوند . ما كه ظاهر را فقط مي‌بينيم ،‌اينقدر حرص مي‌خوريم ، او كه حتما بيش از ما در جريان است ،‌چقدر غصه مي‌خورد .

کد خبر 138883

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha