به گزارش خبرنگار مهر، کتاب "ترسیم اخلاق" اثر توماس هورکا از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است.
دکتر توماس هورکا استاد فلسفه در دانشگاه تورنتو درباره این کتاب و محورهای اصلی آن به خبرنگار مهر گفت: این کتاب مجموعه مقالات من در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی طی سالهای 1982 تا 2010 است.
وی تصریح کرد: در این اثر طیف وسیعی از موضوعات در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی مورد توجه قرا گرفتهاند. برخی فیلسوفان اخلاق به دنبال این هستند که تبیین کنند چه اموری فی نفسه خوب هستند و این در حالی است که برخی دیگر در مورد افعال و خط مشیهای صحیح بحث میکنند.
وی تأکید کرد: ارزش فضیلت، تنبیه، ملی گرایی و کاربرد زور در جنگ از جمله مسائل مطرح در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی معاصر به شمار میروند که در این اثر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
استاد فلسفه دانشگاه تورنتو در ادامه به تشریح روش شناسی خود در این اثر پرداخت و گفت: مقالات این کتاب از روش شناسی یکسانی پیروی میکنند و در زمره مسائل مطرح در اخلاق هنجاری هستند. روش شناسی مطرح در این اثر روش ساختاری است.
وی افزود: یکی از مباحث اصلی و رایج در فلسفه اخلاق، بحث میان خیر و حق است. در واقع در فلسفه اخلاق میان این دو تفاوتهایی وجود دارد.
هورکا یادآور شد: در اخلاق هنجاری باید توجه داشت که نظریه اخلاق ساختاری در مقابل نظریه اخلاق بنیادی قرار میگیرد. نظریه ساختاری به دنبال این نیست که در مورد ادعاهای مطرح شده این موضوع را بررسی کند که چه چیزی خوب است و چه چیزی حق است.
وی تصریح کرد: هدف من دفاع از نظریه ساختاری اخلاق است که "راس" نماینده آن به شمار میرود. در مورد نظریه اخلاق کانت باید توجه داشت که نظریه او بسیار مبالغه آمیز مورد توجه قرار گرفته است.
وی یادآور شد: در مورد نظریه اخلاق ارسطو نیز غلو زیادی شده است و این در حالی است که به نظر من این نظریهها چندان هم چنین نیستند.
استاد فلسفه دانشگاه تورنتوی کانادا در پایان تأکید کرد: به نظر من نظریه ساختاری اخلاق بهتر میتواند در اخلاق هنجاری موضوعات و مسائل اخلاقی را پاسخ دهد.
هورکا از جمله فیلسوفانی است که موضوع خیر را به موضوعاتی چون جنگ، ملی گرایی و مجازات پیوند میزند و در تحلیل موضوعات اخیر از تحلیلی مبتنی بر خیر بهره میبرد.همین پرداختن به ساختارها به جای تأکید بر بنیانها باعث شده تا قرائتی نو و جدید از نظریه اخلاقی را شاهد باشیم. به عبارت دیگر تأکید هورکا در فلسفه اخلاق و نظریه اخلاق مبتنی بر تحلیلهای ساختاری است و نه تحلیلهای بنیانی.
نظر شما