به گزارش خبرنگار مهر، بیست و دومین نشست «چشمه کتاب» که به نقد و بررسی رمان «چه زود بزرگ شدم» نوشته حسن فرهنگفر اختصاص یافته بود، عصر روز دوشنبه 7 شهریور با حضور محمود حسینیزاد، فرشته احمدی، کامران محمدی و خود نویسنده در فرهنگسرای ملل برگزار شد.
احمدی: داستان «چه زود بزرگ شدم» دائماً در خود تکرار میشود
در این نشست فرشته احمدی فرم کلی داستان کتاب تازه فرهنگفر را شبیه حلقهای که مدام در خود میچرخد، توصیف کرد و گفت: داستان «چه زود بزرگ شدم» نه در سطح و نه در عمق گسترش پیدا نکرده است و دائماً در خود تکرار میشود.
این نویسنده و منتقد ادبی شخصیت «منیر» را در این رمان زاید دانست و افزود: اگر بخشی از پرگوییهای منیر، صرف تلاش برای کشف دنیای غریبه داستان میشد، بهتر میبود و شاید ما از دایره چرخان کوچک این داستان خارج میشدیم.
وی اضافه کرد: فرهنگفر غیر از حذف زمینه و محیط که البته من برخلاف آقای حسینیزاد معتقدم کار درستی نبوده، ریتم داستان را هم یکنواخت کرده است و ما به عنوان مخاطب احساس میکنیم همراه شخصیتهای داستان دور خودمان میچرخیم.
احمدی ادامه داد: نویسنده رمان «چه زود بزرگ شدم» بسیار کوشیده که تصویری بیرونی از محیط جغرافیایی داستان به دست ندهد که البته من نفهمیدم چه اصراری به این کار بوده است. ولی مشکلی که به وجود آمده این است که حتی تصویرسازی شخصیتها برای ما دشوار شده است.
نویسنده «پری فراموشی» گفت: این باعث شده که وضوح ما از ماجراهای داستان، از بین برود و حتی نمیتوانیم بفهمیم «سهراب» از اعتیاد مرده یا اوردوز کرده است!
وی تاکید کرد: هنرمندانهترین کار یک نویسنده این است که تصمیم قطعیاش را در مورد اینکه فرم کتابش چه باید باشد، بگیرد در حالی که رمان «چه زود بزرگ شدم» به رغم فصلبندی و ساختار مشخصش، در هر فصل دچار اغتشاش در فرم از جمله در مورد راویها شده است.
ماجرای نگارش رمان «چه زود بزرگ شدم» از زبان نویسنده آن
در ادامه این نقدها، حسن فرهنگفر نویسنده رمان «چه زود بزرگ شدم» ابتدا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «آیا کتابش را بر اساس مفهوم «PTSD» (استرس پس از سانحه) نوشته یا به صورت اتفاقی، اثری روانشناسانه از آب درآمده است؟» به ذکر این جمله اکتفا کرد: «پسری داشتم به نام پایا که شاعر بود و 5 سال پیش درگذشت. من مرحله به مرحله نوشتههایم را در این کتاب زندگی کردهام و به نظرم آن چیزی که از دل برآید، لاجرم بر دل خواهد نشست».
فرهنگفر: مطالبی که احمدی گفت، ربطی به کتاب من نداشت
وی سپس با بیان اینکه «نقد محمود حسینیزاد به کتابش به معنای واقعی، یک نقد بود» در عین حال به نقد فرشته احمدی واکنش نشان داد و گفت: من اگر بخواهم دوباره این کتاب (چه زود بزرگ شدم) را بنویسم، باز هم همینطور آن را مینویسم.
فرهنگفر افزود: متاسفانه خانم احمدی توجه نداشته است که این نوشته، نوشتههای «ماندانا» (یکی از شخصیتهای کتاب) است و لاجرم باید اینگونه نوشته میشد. او (احمدی) بیش از سه بار گفت که «چه زود بزرگ شدم» رمان سنگینی است در حالی که بیش از سه نفر تا به حال به من گفتهاند کتاب را که شروع به خواندنش کردهاند، زمین نگذاشتهاند.
نویسنده رمان «پاره تاریک» ادامه داد: سلیقه قصهنویسی خانم احمدی آنگونه است که کتاب خودش را مینویسد و متاسفانه مطالبی که گفت، اساساً نقد نبود و اصلاً ربطی هم به کتاب من نداشت.
وی تاکید کرد که قصه رمان تازه او درباره حساب مرگ تنها یک پسر به نام سهراب برای پدر و مادرش نیست بلکه درباره جوانمرگی است.
نظر شما