خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: ارائه گزارشهایی درباره وضعیت کتابخوانی و نرخ مطالعه در ایران، همواره محل بحث و نقد در افکار عمومی بوده است. البته این گزارشها ـ که بعضاً به بیلانهای کاری مدیران فرهنگی در وزارت ارشاد، نهاد کتابخانههای عمومی و خانه کتاب تبدیل شده است ـ با وجود دربرگیری نقاط مثبت و امیدآفرین، خود موجب حساسیت مردم و رسانهها نسبت به وضعیت مطالعه در کشور شده است.
تحلیل دادههای آماری در خصوص نرخ کتابخوانی در کشور، سالهاست که نگرانی اهالی فرهنگ را در پی داشته و آنان را در معرض آسیبشناسی و کشف چرایی کمبود مطالعه قرار داده است. برخی از پیوستگان جامعه فرهنگی کشور معتقدند که اثر پرمحتوا، ارزشمند و خواندنی تولید نمیشود و عدهای، «کتابسازی» را دلیل سقوط نرخ مطالعه قلمداد میکنند.
از طرف دیگر، آمارهای ارائه شده از سوی مدیران فرهنگی از جمله دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور درباره سرانه مطالعه در کشور به لطف میزان مطالعه روزنامهها و سایتهای خبری (مطالعه غیرکتابی) به درجه قابل قبول میرسد؛ وگرنه مطالعه کتاب به تنهایی در وضعیت بسیار تأسفبار و ناامیدکنندهای قرار دارد که همراهی این آمارها اندکی از اندوه دستاندرکاران و اهل فرهنگ میکاهد.
با این وصف، رسانهها به عنوان چشمهای بیدار جامعه همواره موضوع سرانه یا نرخ مطالعه را مورد کنکاش و نقد و بررسی خود قرار داده و مدیران مرجع و ارائه دهنده آمارهای کتابخوانی را به چالش کشیدهاند که معمولاً این انتقادها با نوعی فرافکنی و ارائه آمارهای جدید همراه شده است!
اما در صریحترین و روشنترین انتقادها و گلایههای رهبر فرزانه انقلاب، هیچ مسئولی نتوانست از عملکرد دستگاه فرهنگی خود دفاع کند و همین نقدهای دقیق و پیامهای واضح بود که مدتها پرچم افتخارات توخالی و بیپشتوانه مدیران فرهنگی را خواباند و آنان را به چارهاندیشی وادار کرد.
رهبر انقلاب در دیدار تاریخی صدها کتابدار با ایشان، شرایط کنونی تولید و نشر کتاب و آمارهای مطالعه کتاب در کشور را راضی کننده ندانستند و همه مسئولان دستگاههای فرهنگی و مرتبط با موضوع کتاب و کتابخوانی را به بازنگری جدی و حرکتی جدید و فراگیر برای ترویج کتابخوانی و مطالعه کتابهای مفید و سالم بویژه در میان نوجوانان و جوانان فراخواندند.
اعلام آمادگی برای برطرف کردن دغدغههای عمومی جامعه و نگرانیهای رهبر فرزانه انقلاب، شاید ساعاتی پس از سخنرانی ایشان آغاز شد و چند روز بعد، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه «دغدغههای مقام معظم رهبری را در حوزه نشر و کتابخوانی برطرف خواهیم کرد» ضمن قدردانی از نگاه حکیمانه و عالمانه ایشان به موضوع کتابخوانی، رهنمودهای ایشان را چراغ راه آینده دانست. او در همین خبر بیانیهگونه ـ که برای تمام رسانهها ارسال شد ـ از تشکیل کارگروهی برای عملیاتی کردن رهنمودهای ایشان خبر داد.
او همچنین ابراز امیدواری کرد معاونت فرهنگی وزارت ارشاد بتواند با همکاری نهادهای مورد خطاب رهبر انقلاب، مانند آموزش و پرورش، صدا و سیما و نهاد کتابخانههای عمومی، دغدغههای ایشان در حوزه کتاب و کتابخوانی را برطرف کند.
امروز، 45 روز از آن دیدار تاریخی و سخنان صریح مقام معظم رهبری درباره کتابخوانی گذشته است. نه تنها کارگروه مورد نظر معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل نگرفته و اجرایی نشده، که مدیران نهادهای مورد خطاب رهبر انقلاب هم هنوز دور یک میز جمع نشدهاند تا درباره خواستهها و مطالبات ایشان راهکار و رهیافتی اندیشه کنند.
به جای اینها، اخیراً خبرهایی مبنی بر رشد تولید و انتشار کتاب در 2 سال اخیر منتشر شده که به نظر میرسد این یکی هم از آن آمارهای همیشگی باشد که به جای ایجاد خرسندی در میان اهل فرهنگ، گزارش عملکرد و بیلان کاری یک مدیر باشد. چه اینکه در سالهای اخیر، مدیران کشور ما با نشانهگذاری و مقطعبندی، تلاش میکنند خدمت خود را برجستهتر از مدیران پیشتر نشان دهند و این حرکت، کاری از سر خودشیفتگی است.
بیان اینکه «یک پنجم کل کتابهای پس از انقلاب در 2 سال گذشته منتشر شده است» تنها میتواند مدیر بالادستی را خوشحال کند که 2 سال از مسئولیتش گذشته و او کسی نیست جز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که منصوب دولت دهم است. این در حالی است که سیاستهای فرهنگی دولتهای نهم و دهم با رفتن یک وزیر و آمدن یک وزیر دیگر تغییر چندانی نباید کرده باشد. چرا که سیاستهای اصلی کشور اعم از برنامههای فرهنگی در هر دو دولت نهم و دهم به وسیله یک رئیس جمهور تبیین و راهبری شده و تفکیک آمارهای نشر در این دو دولت و مقطع بندی و جداسازی «2 سال گذشته» برگی بر افتخارات وزارت ارشاد نخواهد بود.
به نظر میرسد بهتر است به جای ارائه این دست گزارشها و نشان دادن برتری خودمان نسبت به مدیران پیشین، گامهای اساسی و جدی برای رشد تولید کتابهای فاخر، دلگرمی بیشتر در نویسندگان، شاعران و سایر پدیدآورندگان و گرایش افزونتر به مطالعه و کتابخوانی برداریم. دادن آمارهای مقایسهای بدون توجه به محتوای کتابهای تولید شده و شمارگان آنها، چه دردی را از فرهنگ ما دوا خواهد کرد.
نظر شما