آيا جانشين عرفات به طوري سنتي وارث حكومت خودگردان فلسطين خواهد بود يا ازطريق راي مستقيم مردم مشروعيت داخلي و بين المللي خود را كسب خواهد كرد.
اين روزها هر زن ومرد فلسطيني فارغ ازاينكه طرفدارجنبش فتح ، جهاد اسلامي ويا جبهه خلق باشد تنها به يك چيزمي انديشد وآن تعيين جانشيني براي رهبر فقيد در انتخاباتي آزاد و عادلانه است .
آخرين انتخابات رياست تشكيلات خودگردان ومجلس قانون گذاري فلسطين درسال 1996درسرزمين هاي اشغالي برگزار شد و اكنون وقت آن رسيده است كه تغييرات گسترده اي صورت گيرد .
درگزارش مهر اشاره شده كه شواهد و قرائن نشان مي دهد سال 2005 هنگامه برگزاري چندين انتخابات سرنوشت سازدر سرزمين هاي اشغالي باشد نخست رياست تشكيلات خودگردان جديد در 9 ژانويه تعيين خواهد شد ودر ميانه سال نيز 5/3 ميليون فلسطيني ساكن كرانه باختري رود اردن و نوار غزه براي انتخاب نمايندگان مجلس و نمايندگان محلي به پاي صندوق هاي راي خواهند رفت و اين اولين باري خواهد بود كه نمايندگان محلي انتخاب مي شوند زيراشهرداران تا به امروز توسط شخص ياسر عرفات تعيين مي شدند.
با اينكه در طول بيش از40 سال مبارزه سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) براي آزادي قدس شريف، نوعي دمكراسي شورايي براين سازمان حاكم بوده اما شيوه اداره اين تشكيلات توسط شخص ياسرعرفات نوعي رويكرد به سمت تصميم گيريهاي فردي در درون سازمان هاي مبارز فلسطيني ايجاد كرد.
در ارزيابي مهر از نسلهاي مختلف حاضر در تحولات فلسطين متوان گفت نسل اول انقلاب ملت فلسطين خود را وارث بلا منازع فلسطين مي داند وبه همين دليل چندان اعتقادي به راي مستقيم مردم ندارد اما نسل دوم و سوم فلسطين رويكردي دمكراتيك مآبانه نسبت به مسئله فلسطين دارند واعتقاد آنان اين است كه مشروعيت ملت فلسطين تنها ازراه انتخابات بدست مي آيد.به همين دليل نوعي چالش ميان سه نسل فلسطيني بوجود آمد كه سرانجام به چيرگي نظر نسل دوم وسوم منجرشد ومسئله انتخابات درفلسطين شكل جدي به خود گرفته است .
اينك فلسطينيان خود را براي شركت در يك انتخابات گسترده آماده مي كنند كه در اين انتخابات سرنوشت ساز كه به طور طبيعي آينده انتفاضه را رقم خواهد زد شركت مي كنند.
درراستاي برگزاري اين انتخابات دو نظريه منطقه اي و بين المللي وجود دارد.جهان بويژه غرب مايل است تا درهمه كشورهاي عربي و ازجمله فلسطين انتخاباتي دمكراتيك و آزاد برگزار شود درحالي كه واژه انتخابات براي اغلب نظام هاي عربي به عنوان سم كشنده تلقي مي شود .
نظام هاي عربي كه بر اساس سركوب ملتها پايه هاي خود را بنا نهاده اند مايل نيستند تا درفلسطين و يا درعراق انتخاباتي برگزار شود كه بعدها به الگويي براي ساير ملت هاي عرب تبديل شود و به همين دليل است اينگونه رژيم ها تلاش مي كنند تا انتخابات را پديده غربي و مغاير با اصول و عرف سنتي اعراب تلقي كنند.
درهر صورت درگذشت ياسرعرفات بايد به معني پايان دوره رهبري فرد محور در تشكيلات خودگردان تلقي گردد.اين همان هدفي است كه بايد در انتخابات به دنبال آن بود، اما چنين مي نمايد كه محمود عباس و طرفدارانش اين انتخابات را وسيله اي براي تمديد دوره رهبري فردگرا قرار دهند.
اكنون به نظر مي رسد اختلافات ميان گروه ابومازن ورهبران گروههاي جهادي فلسطيني درباره انتخابات بالا گرفته است. اين اقدام درحالي صورت مي گيرد كه ابومازن و طرفداران وي از اعضاي ميانه روي سازمان آزادي بخش فلسطين بر اين باورند كه بايد فرآيند انتخابات منحصر به انتخاب يك شخص به عنوان جانشين عرفات و رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين باشد.
درعين حال رهبران گروه هاي جهادي فلسطين خواستاربرگزاري انتخابات سراسري رياست تشكيلات خودگردان فلسطين، مجلس قانونگذاري و شهرداري به صورت همزمان هستند.ابومازن معتقد است كه انتصاب رئيس تشكيلات خود گردان فلسطين بايد آنگونه كه درقانون اساسي آمده صورت گيرد و بايد به آن پايبند بود.به صراحت در قانون اساسي تشكيلات خودگردان فلسطين آمده است كه در صورت مرگ رئيس تشكيلات خودگردان و يا ناتواني وي در انجام مسئوليتش، رئيس مجلس قانونگذاري به مدت دو ماه عهده دار رياست اين تشكيلات مي گردد و سپس انتخابات سراسري براي انتصاب رئيس جديد تشكيلات خودگردان برگزار مي شود.
در تشريح ديدگاههاي رهبران گروه هاي جهادي فلسطيني به از منظر مهر اينان بر اين باورندكه انتخاب رئيس جديد مجلس قانونگذاري بدون برگزاري انتخابات پارلماني مفهومي ندارد.درهمين راستا، آنها براين باورند كه براي اينكه انتخابات بازتاب خواست ملت فلسطين باشد، بايد سراسري و شامل رياست تشكيلات خودگردان فلسطين، پارلماني و شهرداري باشد. به سادگي مي توان اين مساله را درك كرد كه محدود كردن انتخابات به رياست تشكيلات خودگردان فلسطين درراستاي سياست هاي آمريكايي و اسرائيل در خصوص ايجاد اصلاحات مي باشد.هدف ازچنين سياست هايي اين است كه جانشين عرفات شخصيتي همسو با طرح آريل شارون مبني تشكيل دولت صوري فلسطين و بدون داشتن حق حاكميت بر بخش هايي اين سرزمين اشغالي باشد و اين فرد آمادگي كافي براي سركوب گروه هاي مقاومت فلسطين ونابودي آنها را داشته باشد.
درراستاي اختلافات موجود ميان ابومازن ورهبران گروه هاي مقاومت،وي به لزوم محترم شمردن قانون اساسي در مورد تعيين رياست تشكيلات خودگردان استناد مي ورزد ولي وي با بيان اين دليل ناقص صورت كلي قانون اساسي تشكيلات خودگردان فلسطين را ناديده مي گيرد.اين تشكيلات به موجب پيمان اسلو كه ازدونظر فاقد مشروعيت است، شكل گرفته است.از يك سوانتفاضه اي كه 3 هزار فلسطيني را تقديم ميهن كرده است، پايان بخش تمامي توافقات و نتايج مترتب بر آنها شد واز سوي ديگرشاورن عملا با سياست هاي توراتي خود پيمان اسلو را زير پا گذاشت.
علي رغم اين كه تشكيلات خودگردان فلسطين فاقد مشروعيت است، اما رهبران مقاومت در چارچوب بحث و تبادل نظرهاي خود با ابومازن انعطاف قابل توجه اي نشان داده اند و همه آنان در خصوص اين مساله اتفاق نظر دارند كه بايد به موازين و اصول قانون مربوط به برگزاري انتخابات احترام گذارند به شرط اينكه يك رهبري گروهي به زودي تشكيل شود و به عنوان عالي ترين مرجع ملت فلسطين و تشكيلات خودگردان به شمار آيد و اين مرجعيت شامل نمايندگان تمامي گروه ها از جمله "فتح" كه ابومازن عضو آن مي باشد، شود.
پيداست كه هدف ازارائه چنين پيشنهادي برچيدن دوره رهبري تكرو وفرد محورجهت باز گذاشتن عرصه براي روي كارآمدن رهبري جديد به عنوان نماينده خواست فلسطينيان است. حال اين سوال مطرح است كه ابومازن آيا اين پيشنهاد موافقت مي كند.
اين امرهمچنان مورد ترديد است و اين شك مبتني بر يك سري علائم و شواهد مي باشد و از جمله آن مي توان به اظهارات هفته پيش ابومازن اشاره كرد.
وي طي سخناني تصريح كرد كه درصدد است به منظور پايان بخشيدن به درگيري مسلحانه گام هايي را بردارد. به نظر مي رسد، وي ازاين رهگذر مي كوشد تا به هدف پيشينش در شكستن عزت و عظمت گروه هاي مبارزجامه عمل بپوشاند و بدين ترتيب خواسته هاي ايالت متحده و اسرائيل را برآورده سازد.اين مساله بيانگر اين واقعيت است كه ابومازن شخصيتي است كه در صورت به دست گرفتن قدرت نمي تواند امين خوبي براي ملت فلسطين باشد.
لازم به يادآوري است كه ملت فلسطين ازخودكامگي عرفات ناراضي نبودند، ولي جايگاه تاريخي منحصر به فرد عرفات مانع از مخالفت آشكار اين گروهها با تكروي وي نمي شد. اكنون كه عرفات دار فاني را وادع گفته است، احساسات مردمي آبستن يك قيام بزرگ است.
نظر شما