خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: یکی از معدود برنامههای سیمای جمهوری اسلامی ایران که به طور مستقیم به مساله کتاب و کتابخوانی میپردازد و از سالهای پیش هم پخش آن قطع نشده است، برنامه «کتاب 4» است که روزی به طور غیرزنده و یا به اصطلاح تولیدی روی آنتن شبکه چهار سیما میرفت و حال نزدیک به 8 ماه است که پخش زنده نصیب آن شده است.
در بخش نخست از گفتگو با مسئولان این برنامه، صحبت از سازوکار و شیوه ساخت این برنامه و نیز نوع نگاه برخی مسئولان و اهالی کتاب به این برنامه به میان آمد. در بخش دوم این گفتگو محمد رحیمی، تهیهکننده و مسعود خیرخواه، کارشناس ـ مجری «کتاب 4» برخی دیدگاههای خود را در رابطه با موضوعات مختلف در حوزه کتاب تشریح کردند و اینک، بخش سوم گفتگو به مخاطبان خبرگزاری مهر تقدیم میشود:
* با بررسی بخش نخست صحبتهای شما حس میکنم که معتقدید که به طور کلی به موضوع فرهنگ به ویژه کتاب در رسانه ملی بهای لازم داده نمیشود و نوع بیاهمیتی به این موضوع علی رغم اظهار نظرهای متعدد دیده میشود. شما به عنوان دستاندرکاران ساخت برنامه اختصاصی حوزه کتاب خودتان بگویید که برداشت ما چقدر صحیح است؟
خیرخواه: مساله فقط رسانه نیست. مساله اینجاست که خود فعالان حوزه نشر و نویسندگی هم در کشور ما در نوعی رخوت به سر میبرند. شاید این حرف، مایه رنجش شود، اما من صادقانه این را میگویم. رخوتی که این افراد در آن به سر میبرند، میتواند عوامل مختلفی داشته باشد، اما هست و بر نوع حضور کتاب در رسانه تاثیر میگذارد. ما مادامی که چیزی را داریم ولو اینکه از حیث حضور مثلا در رتبه و نمره بالایی نباشد، ولی بدانیم که قابلیت ارتقا دارد و دل نسوزانیم آن مساله راه به جایی نمیبرد. نباید خط کشی کرد و دنبال این چنین و آن چنین باشیم. این موضوع راه به جایی نمیبرد.
بگذارید میزان درگیری مخاطب با یک برنامه تلویزیونی ورزشی را مثال بزنم. این مساله دارای عوامل متعددی است. مثلا ساعت پخش برنامه از شبکه، اصالت و سنت برنامه در جذب مخاطب و نیز روشن بودن تکلیف مخاطبان با برنامه که باعث میشود آنها برنامه را متعلق به خودشان بینند.
* یک نکته هم هست و آن اینکه این برنامههایی که گفتید، مثل برنامههای ورزشی 90 روند برنامه به سمت مخاطب است، سمت سکو است و نه خود رسانه و سیاستهای آن. یعنی مخاطبش حس میکند که حرف دل او زده میشود، اما در حوزه فرهنگ این اتفاق گویا رخ نمیدهد.
رحیمی: درست است و همین باعث میشود در حمایت مخاطب از برنامه تاثیر گذاشته شود. اگر مخاطب ما خودش دغدغه کتاب داشت که گویا مردم ما بسیار کم دارند، این مساله نوع دیگری بود. ما در گزارشهای مردمیمان این را میبینیم. کسی تمایلی به حرف زدن راجع به کتاب ندارد. حالا شما بیا راجع به ورزش بپرس، همه حرف میزنند. مردم هم بیدغدغهاند. وقتی برنامه 90 حرفی از نبودنش میآید، به اندازهای مخاطب رسانه را تحت فشار قرار میدهد که رسانه مجبور میشود به این خواست توجه کند، ولی برای یک برنامه تلویزیونی مثل برنامه ما اینطور نیست.
* البته ما مردم را در این داستان به طور کلی مقصر نمیدانیم. همین برنامه شما و یا برنامههای مشابه به نظرتان چقدر توانسته مخاطبان را علاقهمند و یا کنجکاو حوزه کتاب کند؟ ما در حد یک بیلبورد در مترو هم در شهر برای تبلیغ کتاب اهمیت نمیدهیم و بعد میگوییم چرا مردم ما نمیآیند مثلا از تلویزیون تقاضای تبلیغ کتاب کنند.
خیرخواه: من با این بخش از منظور شما که مخاطب را بدانیم کیست و بدانیم چطور باید برای او برنامه ساخت و تبلیغش را هم کرد، موافقم، اما در کتاب 4 ادعا میکنم که در حد و اندازه امکاناتی که داریم واقعا برنامهای مساله محور تولید میکنیم. الزامی هم برای خودمان در راستای معرفی یک کتاب بر اساس سفارش فلان نهاد و سازمان نداریم. اصل برای ما چیزی است که تولید شده است و برای ما اهمیت دارد. در واقع خود حوزه فرهنگ برای ما اهمیت دارد و نه خوشامد و نیامد یک فرد یا موضوعی.
* به موضوع رخوت اشاره شد. برخی از اهالی فرهنگ اعم از نویسنده و شاعر در شیوه زندگی خود گوشه گیر و کم حرف هستند. آدمهایی که کمتر صحبت میکنند و دوست دارند خلوت خودشان را داشته باشند. این را بگذارید کنار بلایی که سیستم فرهنگ در کشور ما بر سر این افراد آورده است؛ اعم از اینکه که بنویسد و که ننویسد چه بخواند و چه نخواند و حتی بدتر چطور بیندیشیم و چطور نیندیشیم. این هم حوصله اهالی قلم را برای این دور شدن از رخوت کم میکند. علاقه را میگیرد برای مصاحبه کردن.
رحیمی: و همین است که کار را سخت میکند. خود شما برای گرفتن یک مصاحبه چقدر مشکل دارید؟ حالا این را بیاورید در قاب تلویزیون. خیلیها نمیخواهند اصلا در رسانه ملی ظاهر شوند و با آن حرف بزنند؛ آن هم در برنامه زنده. این موضوع مبتلابه حوزه فرهنگ است و شاید در سایر حوزهها اینطور نباشد. با این فضا ما برای برخی برنامههایمان باور کنید تا نزدیک به سه ماه تماس و پیگیری داریم.
* مثلا کدام برنامه؟
رحیمی: با دکتر ناصر تکمیل همایون برای حضور در برنامه سه ماه مکالمه و مکاتبه شد. برای حضور هوشنگ گلمکانی هم خیلی تلاش شد و سرانجام نتیجه داد. حضور مصطفی رحماندوست هم همینطور شد. آقای ابوالفضل زرویی نصرآباد هم همینطور، محمدحسن رجبی دوانی، بهاءالدین خرمشاهی، دکتر احمد احمدی و... یعنی نزدیک به بیش از یک ماه با اینها تماس گرفتیم. بالاخره نقطهنظرها متفاوت و حساسیت افراد بالاست.
خیرخواه: حرفی میزنم که شاید حس شود توام با تبختر است، اما برنامه ما نشان داده در حوزه عمومی فرهنگ توانسته افرادی را به رسانه جذب کند که شما در حالت عادی اساسا محال است که قادر به دیدن این افراد در رسانه باشید. کماکان افرادی هستند که تنها به اعتبار برنامه و میهمانان آن در برنامه حاضر میشوند. این یعنی اعتماد به یک برنامه از اعتماد میهمانان و اهالی فرهنگ به محتوای آن برنامه ناشی میشود، اما من هنوز میگویم دغدغه فرهنگ در کشور ما هنوز چندان عمیق نیست. مسئولین ما و تصمیمگیران فرهنگی ما این دغدغه را ندارند. باید صریح گفت اگر به مردم کالای خوب در برنامه ارائه کنیم شک ندارم که آنها هم راغب میشوند و به سمت آن کالای خوب و خریدنش کشیده میشوند.
* با این حال خود اهالی فرهنگ، تلویزیون را در شٱن خود نمیبینند و با تاثیر از جریانات سیاسی وارد شده به آن از خارج از تلویزیون شاهد ریزش حضور آنها در برنامههایی از این دست هستیم.
رحیمی: قبول دارم. من تهیه کننده برنامه «وضعیت تفکر در ایران» هم بودم. برای دعوت کردن افراد برای برنامه تخصصی در حوزه اندیشه هم مشکل داشتم.
خیرخواه: من به شواهد آمار و تجربهام میگویم که کار در حوزه کتاب یکی از سختترین کارهاست و حتی در شرایط فعلی باید گفت که کمی هم طاقتفرسات. تلویزیون انرژی زیادی را از ما میگیرد.
* شما گلههایی داشتید از بیتوجهی و بیاعتنایی نهادهای مسئول حوزه فرهنگ به برنامهای مثل برنامه کتاب 4. فکر میکنید دولتیها بیشتر پاسخ دنده هستند و یا غیردولتیها و اساس فکر میکنید علت آن چیست؟
ما در مواردی انگشت شمار داشتیم که برخی از مسئولان وزارت ارشاد به برنامه ما آمدند، ولی تقاضای ما همکاری بیشتری است. من به شخص آقای وزیر فرهنگ و راشاد اسلامی هم در برنامهمان در نمایشگاه کتاب امسال گفتم که عدم پاشخگو بودن یعنی اعلام اینکه پاسخی برای شما نداریم و این خوب نیست.
* شما فکر میکنید علت پاسخگو نبودن مدیران فرهنگی چیست؟
خیرخواه: دلیلش روشن نبودن سیاستها، مورد نقد و بررسی صحیح قرار نگرفتن و نیز بیثمر بودن سیاستهای اتخاذ شده است. من طرحی خواندم که معاونت فرهنگی طی آن اعلام کرده بود که میخواهند کتابهای خوب انتخاب کنند. سئوال من این است که کتاب خوب را چطور انتخاب میکنید؟ مکانیزم شما چیست؟ نمیدانم چرا اجازه نمیدهند که اهالی فرهنگ و مخاطبان آن خودشان این کار را بکنند. حرف من این است که ارائه اظهارنظرهای کلی عمدتا غیرکارشناسانه ما را به اینجا رسانده که در ابتداییترین کارهای نشر ماندهایم، ولی برای اینکه چرخه نشر در کشورمان ناکارآمد نماند و به هر حال نخوابد، مجبوریم که به قیمتی و با هر وضعی کتاب چاپ کنیم.
* کتاب 4 با وجود این صحبتها آیا برای خودش پایانی هم متصور هست؟ آیا میداند که تا کجا میخواهد به پیش برود؟ و سئوال دیگر اینکه چه بلایی بر سر شما بیاورند تا از ساخت این برنامه دست برمیدارید؟
رحیمی: من غیر از کار رسانه به مستندسازی علاقه زیادی دارم. از آنجا که دغدغه کتاب داشتم، وارد ساخت برنامه کتاب 4 شدم، ولی الان حس میکنم از دغدغه اصلی خودم دور شدهام؛ ولی امیدوارم کتاب به جایگاه اصلی و ارزشمند خود در رسانه دست یابد.
خیرخواه: من احساس میکنم مجری، نماینده شعور یک ملت است. یعنی کسی که برنامه را میبیند باید به کسی که برنامه را پیش میبرد، اطمینان کند و این اطمینان یعنی برنامه باید همه وقایع این حوزه ر ا رصد کند. به نظر من حفظ استقلال فکری است که موجب ماندگاری میشود. فکر میکنم مادامی که این فرآیند برقرار باشد، من در این برنامه خواهم ماند.
پایان
--------------------------------------------------
گفتگو از: نغمه دانش آشتیانی و حمید نورشمسی
نظر شما