به گزارش خبرنگار مهر، برنامه گپ و گفت مژگان کلهر و آتوسا صالحی نویسندگان کودک و نوجوان با مخاطبانشان، عصر دیروز دوشنبه 28 شهریور با حضور این نویسندگان در کافه کتاب فروشگاه شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
در ابتدای این برنامه کلهر یکی از داستانهایش و صالحی هم چند قطعه از اشعارش را خواند. در ادامه، کلهر گفت: من و خانم صالحی از سال 68 کارهای مشترکمان را باهم شروع کردیم و در عرصه مطبوعات حضور به هم رساندیم. ما کار خود را با گزارشنویسی شروع کردیم و طوری بودیم که در عرصه ادبیات کودک و نوجوان به دوقلوها معروف شدیم. بعدها من راه داستان را انتخاب کردم و خانم صالحی به راه شعر رفت.
وی در پاسخ به سئوال کودکی درباره چگونگی تولد طرح یک داستان و نوشته شدنش گفت: فکر کردن خیلی سخت است. مرحله اول، فکر کردن و موضوع پیدا کردن است. بعد از نوشتن هم، داستانمان را به چند نفر از دوستانمان میدهیم و نظرشان را میپرسیم تا عیب و ایرادهای کار را به ما بگویند. بعد از این باید ناشری برای چاپ کتابمان پیدا کنیم. اگر کتابی توسط ناشری تایید شود، وارد مرحله ویرایش و بعد از آن حروفچینی میشود و اگر احتیاج به تصویر داشته باشد، تصویرگری میشود. بعد هم کتاب وارد مرحله صفحهبندی میشود.
کلهر ادامه داد: بعد از آن کتاب، به ارشاد میرود و آنجا پرسیده میشود که چرا آقا گرگه عاشق گاو شده است؟ نباید در کتابهای کودک از این اتفاقات بیفتد. بنابراین برای اینکه کتاب مجوز بگیرد، نباید گرگه عاشق گاو شود.
این نویسنده افزود: زمانی که من و خانم صالحی شروع به نوشتن کردیم، این شانس را داشتیم که تعداد مجلات کودک و نوجوان بسیار زیاد بود و این مجلات داستانهای نویسندگان کودک و نوجوان را چاپ میکردند که این خود تمرین خوبی بود، اما امروز تعداد این مجلات بسیار کم شده است. بنابراین بهتر است فرد علاقهمند به نویسندگی، بنویسد و در کارگاههای داستاننویسی شرکت کنند چون این کارگاهها میتوانند بسیار مفید باشند.
کلهر در پاسخ به سئوال نوجوانی که پرسید آیا برای مطالعه، نویسندههای مختلف پیشنهاد میکنید، گفت: فرد علاقهمند باید بیشتر از این که بنویسد، بخواند. این مطالعه کم کم تاثیرش را میگذارد. چون هرچه بیشتر کتاب بخوانید، دیدتان بازتر میشود. اگر کسی علاقه به کتاب دارد، باید بخواند و من نمیتوانم بگویم مثلا اول آثار آلاحمد را بخوانید بعد سراغ همینگوی بروید. فقط بخوانید.
صالحی هم در آغاز سخنانش گفت: بسیار پیش میآید که من و خانم کلهر را باهم اشتباه میگیرند. ما کارهای مشترک زیادی با هم داشتهایم. مجموعههایی هم که برای تلویزیون نوشتیم، همه دو نفری بودند. مثلاً برای نوشتن فیلمنامه داستان بستنیها، یک خانه اجاره کردیم و چند ماه در آن مشغول به نوشتن شدیم. بعد از آن باهم به کلاس زبان رفتیم و فعالیت ترجمه را آغاز کردیم.
وی در ادامه گفت: آن چیزی که ابتدا به ناشر تحویل میدهیم و آن چیزی که در نهایت منتشر میشود، دو کتاب کاملاً مجزا و متفاوت هستند. اگر بپذیریم کتابها مانند بچههای ما هستند، بعضی از بچههای من بسیار بدشانس بودهاند. مثلاً کتابی در مرحله تصویرگری و گرفت و گیرهای امضای قرارداد با ناشر است که ناشر ناگهان به خارج از کشور سفر میکند. حالا باید دنبال یک ناشر دیگر بود. مثلاً مجموعه شاهنامه من که اول به صورت پاورقی در نشریه آفتابگردان چاپ میشد، پیشنهاد شد در قالب کتاب توسط همشهری منتشرشود. بعد از اینکه این مجموعه مدت زیادی در انتشارات همشهری خاک خورد، قرار شد در یک انتشارات مخصوص کودک و نوجوان که آفتابگردان راهاندازی کرده بود، چاپ شود، ولی این ناشر تعطیل شد و در نهایت از افق با من تماس گرفتند و گفتند اگر مجموعه را به جایی ندادی، برای چاپ به ما بسپار.
این نویسنده در بخشی از سخنانش گفت: خود نوشتن چیزی است که به خلوت نیاز دارد. نویسندههایی وجود دارند که وقتی روی دور حرف زدن میافتند، دیگر نمینویسند. و وقتی با یک سوژه روبرو میشوند، به قدری دربارهاش صحبت میکنند که دیگر برایشان لوس میشود و علاقهای به نوشتن پیدا نمیکنند. بین تنهایی نوشتن و با جمع نوشتن یک تعادل لازم است. یکی از آفتهای کارگاههای داستاننویسی و این است که سلیقهها را شبیه به یکدیگر میکنند. مانند هنرجوهایی که پیش یک استاد نقاشی میروند و پس از مدتی نقاشیهایشان شبیه هم میشود.
صالحی با اشاره به تعریف نقد گفت: در کشور ما مطرح کردن معایب یک اثر، بیشتر به عنوان نقد شناخته میشود، ولی تعریف اصلی نقد چیز دیگری است. یک نقد میتواند ما را با دنیای یک اثر آشنا کند. نقد راههای تازهای به شما میآموزد که میتوان در خواندن آثار دیگر به کارشان برد. خواندن آثار هم، انسان را به روز نگه میدارد. من و خانم کلهر به خاطر شغلی که داریم، باید سالیانه تعداد زیادی کتاب رمان و داستان کودک و داستان مطالعه کنیم تا به روز بمانیم.
نظر شما