به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" اولين نشست " نظريه هاي فلسفي هنر و زيبايي شناسي" در حاشيه سمينار كانت و با حضور دكتر مرتضي قاسمپور، استاد دپارتمان فلسفه دانشگاه كلن آلمان، درموسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران برگزار شد.
دكتر قاسمپور زيبايي شناسي را تئوري زيبايي دانست و گفت : فلسفه هنر و زيبايي شناسي با يكديگر ارتباط دارند و زيبايي شناسي وسيع تر از فلسفه هنر است براي اين كه زيبايي شناسي به موضوع زيبايي در عرصه طبيعت هم مي پردازد. فلسفه هنر فقط به مقولات زيبايي شناختي مي پردازد نه به مقولات زيبايي در طبيعت. بنابراين طبيعت خارج از حوزه تامل زيبايي شناسي قرار مي گيرد. مثلا نظريه كانت درباره زيبايي شناسي در چارچوب زيبايي شناسي انجام مي گيرد ولي هگل زيبايي شناسي را به صورت فلسفه هنر متحقق مي كند. براي هگل، زيبايي در طبيعت مقوله زيبايي شناختي نيست بلكه فقط در هنر است كه ما مي توانيم از زيبايي و زشتي صحبت كنيم.
استاد فلسفه دانشگاه كلن در ادامه سخنان خود ابراز داشت : قبل از هر چيز نياز است كه ما درباره بحث زيبايي شناسي سوالات پايه اي طراحي كنيم و بدانيم كه موضوعات زيبايي شناسي چه چيزهايي هستند و چه معضلاتي در عرصه تاملات زيبايي شناسي وجود دارد. چرا كه بدون اشاره به اين معضلات انگيزه هاي زيبايي شناسي براي ما كتمان مي ماند. يكي از سوالات مهمي كه در اين بحث مطرح مي شود خود مسئله زيبايي است كه زيبايي به معناي اخص كلمه چيست و پرداختن به اين سوال يك بحث زيبايي است. در ادامه مي توانيم اين سوال را مطرح كنيم كه معيار زيبايي چيست؟ وقتي كه ما مي گوييم چيزي زيباست از كجا و به چه دليلي مي گوييم زيباست. آيا يك معيار عام فرا زماني و فرا فرهنگي براي تعيين زيبايي وجود دارد يا معيارها مشروط به شرايط زماني، مكاني، فرهنگي و تاريخي است؟
دكتر قاسمپور در ادامه درباره معيارهاي زيبايي شناختي گفت : مشكلي كه پيش مي آيد اين است كه ما فكر كنيم يك معيار همه گير براي زيبايي شناسي وجود دارد مثلا اگر فكر كنيم كه معيارهاي قضاوت زيبايي نسبي هستند اين سوال پيش مي آيد كه ما چگونه در زمان فعلي حافظ را رد مي كنيم در حالي كه در يك دوره ديگر حافظ شعر گفته است. چگونه اثري در يونان قديم به وجود آمده هنوز در عصر حاضر به عنوان يك اثر زيبا به حساب مي آيد. اگر ما فكر كنيم كه معيارهاي ما مشروط به دوران تاريخي است بنابراين نظريه هاي مختلف ناچار هستند كه تجربيات واقعي انسان ها را هم در نظر بگيرند و هر نظريه اي قادر باشد كه نظريه را به شكلي واقعي و حقيقي توضيح دهد. تمام اين مسائل مشكلات فلسفي هستند كه بايد در تئوري هاي زيبايي شناسي بحث شود به همين دليل زيبايي شناسي درباره زيبايي است.
استاد فلسفه دانشگاه كلن ادامه سخنان خود را به معضلات زيبايي شناسي اختصاص داد و بر پايه تعيين معيار زيبايي شناسي به گفت و گو با حضار پرداخت.
نظر شما