پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۳۰ شهریور ۱۳۹۰، ۱۱:۴۶

به بهانه هفته دفاع مقدس/

خیال واهی صدام در اشغال خرمشهر و آبادان/ خاطراتی از مقاومتهای مردمی

خیال واهی صدام در اشغال خرمشهر و آبادان/ خاطراتی از مقاومتهای مردمی

اهواز - خبرگزاری مهر: 31 شهریور ماه سال 1359 برای مردم آبادان و خرمشهر پر از خاطرات است، دشمن از وضعیت آن روزهای کشور نهایت استفاده را برد و در هجومی همه جانبه تا پشت دروازه های این دو شهر رسید ولی مقاومت جانانه مردم به خصوص در خرمشهر خیال واهی صدام در اشغال یک شبه خرمشهر و آبادان را با تردیدهای جدی مواجه کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، این روز که در تقویم رسمی کشور هرساله سرآغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده فرصتی است که در آن به بازخوانی هشت سال عشق بازی و ایثار مردم شهرهای جنوبی استان خوزستان در مقاومت در برابر دشمن تا بن دندان مسلح بعث برپردازیم.

بی شک بازخوانی و کشف زوایای پنهان جنگ هشت ساله علیه ایران برای نسل جوان می تواند آنقدر آموزنده باشد که به این راحتی فرصتهایی مثل هفته دفاع مقدس را از دست ندهیم و آن را به زمانی برای نمایش رشادتهای رزمندگان در جنگ تبدیل کنیم.

این جنگ هشت ساله در کنار تمام کابوسهایی که برای مردم شهرهای جنگی به خصوص خرمشهر و آبادان داشت ولی آغازگر اقتدار حکومت تازه شکل گرفته ایران اسلامی بود که در ابتدای پیروزی انقلاب وارد یک جنگ تمام عیار و به عبارتی دوره فشرده ای از تمرین مقتدر بودن و روی پای خود ایستادن شد.

هجوم دشمن به مرزهاو مقاومت خودجوش و مردمی
 
روز 31 شهریور 1359، کشورعراق با اتکا به تجهیزات لجستیکی و پیشرفته جنگی خود به مرزهای جنوبی ایران یورش برد.
 
مقاومت خودجوش و مردمی مردم خرمشهر و حتی آبادان  پیشروی دشمن را مهار کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به جوانان متعهد ایران فرمان جهاد داد و آنان با ساده ترین سلاح های جنگی به مقابله با دشمن تا بن دندان مسلح رفتند.
 

مقاومت 40 روزه مردم خرمشهر با ابتدایی ترین اسلحه های جنگی و حتی سلاح سرد در مقابل دشمن بعثی و متوقف کردن آنها برای اشغال زودهنگام این شهر و مقاومت مردمی در منطقه ذولفقاری آبادان بی شک زیباترین لحظه های جنگ را آفرید و ثابت کرد مردم ایران از هر نژاد، قوم و مذهب که هستند تا پای جان از وطن خود دفاع می کنند.
 
480 شهید غیر نظامی تا روز سوم جنگ
 
طبق آمار موجود در روز سوم هجوم دشمن به کشور تعداد شهدای غیرنظامی به 480 نفر اعم از زن و مرد و کودک رسید در حالیکه بسیاری دیگر دچار جراحت بسیاری شدند و ساختمانهای شهرهای جنوبی خوزستان به کلی تخریب شد. بسیاری از انبارها و تاسیسات طعمه حریق شده بودند و اغلب ادارات بدون تخلیه امکانات و اسناد تعطیل شده بود و هر از چند گاهی یکی از آنها دستخوش حمله دشمن می شد.

رحمان صادقی که در آن هنگام یک جوان 20 ساله بود در خصوص آغاز جنگ می گوید: هیچکس به غیر از مردم آبادان و خرمشهر نمی تواند واقعیت اصلی جنگ و هجوم وحشیانه دشمنی بی رحم را لمس کند.

وی ادامه داد: بسیاری از مردم تمام خانه و کاشانه و زندگی خود را یک شبه رها کردند و به شهرهای دیگر رفتند، روزهای عذاب آوری بود که امیدوارم دیگر برای هیچ انسان مسلمانی تکرار نشود.
 

کریم بچاری یکی از کسانی که در هنگام آغاز جنگ در آبادان حضور داشت در مورد خاطرات زمان جنگ می گوید: هواپیماهای عراقی، آبادان به خصوص پالایشگاه و اطراف آن را به شدت بمباران کردند، خانواده و فامیل همه رفتند شهرهای دیگر ولی من که آن زمان 16 سال داشتم به همراه برادرم در شهر ماندیم چون تمام دار و ندارمان در خانه مانده بود و خارج کردن آن مشکل بود.
 
وی می گوید:در همان روز اول برادرم که از من بزرگتر بود به نیروهای بسیجی پیوست و در جنگ شرکت کرد و من حدود یک هفته را تک و تنها زیر بمباران شدید شهر در خانه بسیار بزرگ پدری کنار رودخانه کارون سرکردم، یک هفته بعد وقتی سراغ برادرم رفتم به من گفتند به نیرو احتیاج داریم و من ابتدا به آشپزخانه رفتم و این رفتن حدود هشت سال طول کشید و من در تمام دوران جنگ در همه بخشها به صورت بسیجی حضور داشتم.

پالایشگاه  آبادان اولین هدف بمباران
 
یکی از کارکنان پالایشگاه آبادان هم در مورد هجوم دشمن به این پالایشگاه گفت: آن زمان پالایشگاه آبادان که ظرفیت روزانه 630 هزار بشکه نفت در روز را داشت یکی از بزرگترین پالایشگاه های کشور بود و طبیعی بود که دشمن از آن به عنوان اولین هدف تهاجمی استفاده می کند و این چنین شد و در شامگاه روز سی و یکم این پالایشگاه مورد حمله قرار گرفت و تعداد فراوانی از همکاران ما به خیل عظیم شهیدان پیوستند اما برای من جالب و حیرت انگیز این بود که با وجود بمباران شدید این پالایشگاه هیچ یک از کارکنان آن ترسی از جنگ و بمباران نداشتند و تا روز آخر جنگ عملیات این پالایشگاه در جریان بود ضمن اینکه برخی از تجهیزات را که نمی تواستیم با پدافند غیرعامل حفظ کنیم به سایر نقاط کشور منتقل کردیم.
 

صادق پناهی نیز در مورد حال و هوای آغاز جنگ در خرمشهر می گوید: هنوز 19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که صدام ناقوس جنگ را به صدا در آورد، ما هم که هنوز از پیروزی انقلاب خوشحال بودیم و توانسته بودیم با چوب و سنگ در خرمشهر علیه رژیم شاه قیام کنیم تحمل هجوم دشمن بیگانه به خاک خود را نداشتیم و یادم می آید در همان روز اول با برخی از همفکرانم به دنبال اسلحه بودیم تا در مقابل هجوم دشمن به شهر مقاومت کنیم ولی اسلحه ای یافت نمی شد، تا اینکه گفتند در یکی از مناطق خرمشهر با تحویل شناسنامه تفنگ برنو می دهند، ما هم این کار را کردیم ولی این تفنگ آنقدر قدیمی و پوسیده بود که حتی 10 تیر هم با آن شلیک نکردم و مجبور شدیم در پشت جبهه به دفاع بپردازیم.

کاظم حزباوی هم که روزهای آغازین جنگ در اهواز حضور داشت، عنوان می کند: اوج بی کفایتی دولت بنی صدر در جنگ برای همگان کاملا مشهود بود زیرا در حالیکه دشمن در همان هفته اول به نزدیکیهای شهر اهواز رسیده بود و تعدادی از نیروهای نظامی و بسیجی به شدت در مقابل آنان مقاومت می کردند، زندگی عادی در اهواز در جریان بود، تاکسیها کار می کردند، مغازه ها باز بودند و نانواها هم مثل روزهای عادی نان پخت می کردند و هیچ اعلام خطری برای تخلیه شهر و پناه گرفتن مردم در مکانهای امن از سوی دولت اعلام نشد، فقط خدا خواست دشمن نتواند وارد شهر اهواز شود چون قتل عام عظیمی صورت می گرفت.

خوزستان با تقدیم 16 هزار و 600 شهید در جنگ تحمیلی بیشترین نقش را در این جنگ ایفا کرد و هر کدام از خانواده های خوزستانی به نوعی شهید، جانباز و آزاده ای را در خانواده خود دارند.
کد خبر 1413254

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha