خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: «خودم خیلی متوجه این قضیه نبودم که نگاهم تلخ است یا نگاه شادی به دفاع مقدس دارم. شاید ما عادت کردیم در داستانهای جنگ همه آدمهایمان شعارزده، یک گونه و نمادی از آنچه که در ذهن ما هست و میخواهیم، باشند، اما در داستانهای من این طور نیست. شاید یکی از دلایل اینکه شخصیتهای داستانهای من این طور نیستند این باشد که خودم تجربه جنگ را داشتم؛ برای همین سعی کردم در داستانهایم آدمهایی را بسازم که واقعی باشند، آدمهای واقعی که در وقایع و حوادث مختلف واکنشهای مختلف نشان میدهند و این واکنشها متفاوت است.»
این چند جمله از احمد دهقان برای معرفی و شناخت او در کتابخانه جنگ کافی است. نویسندهای که با ساختار شکنی در نگاه و خلق زاویه دید انسانی به واقعیتی به نام جنگ خود را به کتابخانه ادبیات پایداری ایران معرفی کرد.
گرچه دهقان خود دانشآموخته ادبیات نیست و از دریچهای غیردانشگاهی و تجربی قدم به دنیای داستان نویسی گذاشت، اما آنچه که خود او تجربه رویت صحنههای دفاع مقدس و حضور آن در داستانهایش مینامندش؛ وی را برای نخستین بار در زمره راویانی از جنگ قرار داد که روایتی نورئالیستی از جنگ را پیش روی جامعه ایران قرار میدهند؛ روایتی که بیش از این نویسندگان غیرایرانی نیز با زبان هجو و هزل و گاهی نیز با روایت نعل به نعل واقعیت جنگهای جهانی آن را خلق کرده بودند.
دهقان در مصاحبههای خود تا زمانی که هنوز رسانهها را با خود به نوعی در تضاد و عناد نمیدید، بارها به این موضوع اذعان داشته است که نسبت خود در جنگ را در روایت رئالیستی از جنگ تعریف کرده است. او سعی دارد آنچه را که درمدت حضورش در جبهه دیده و یا حس کرده و شنیده و حس میکند، کمتر به دیده مخاطبان امروز داستان جنگ نشسته است را برای آنها بازسازی کند و به این منظوراز خاطرات خود بهره بسیاری برده و به قول بسیاری از منتقدان توانسته در این راه توفیقاتی نیز به دست بیاورد. با این حال نقطه ضعف داستانی او نیزازهمین موضوع نشات میگیرد.
خلاقیت داستانی و ایجاد صحنههای بدیع برگرفته از واقعیت و نه عینی و نعل به نعل و نیز توانایی نویسنده در کشف و شهودی درونی برای خلق صحنهها و فضاهای غیرمرتبط با جنگ، داستانهای دهقان را در موارد بسیاری به آثاری مبدل ساخت که به زعم بسیاری از منتقدان در صورت روایت مستند و غیرداستانی آنها از سوی وی، خوانندگان بیشتری را به خود جلب میکرد.
سفر به گرای 270 درجمه در آستانه میانسالی دهقان نوشته و منتشر شد. داستانی که به لحاظ ساختاری، یکی از پرریتمترین داستانهای دفاع مقدس به شمار میرود و صحنههای جنگی برگرفته از واقعیت در آن به برای نخستین بار در تاریخ داستانهای ادبیات پایداری در ایران مخاطبانش را گویی به صحنههای حقیقی جنگ میبرد و آنها را به عنوان عنصری در داستان وارد میکند.
ناصر، جوان رزمندهای است که علی رغم میل باطنی در پشت جبهه مشغول به تحصیل اجباری شده است. در این حال و هواست که تلگرافی از یکی از همرزمان قدیمی وی او را به جبهه فرا میخواند و ناصر این بار بدون توجه به آنچه وی را تاکنون وادار به ماندن در پشت جبهه کرده به دنبال آن پیام به جبهه رفته و دوستان سابق خود را پیدا میکند؛ عملیات نظامی شکل میگیرد و بسیاری از دوستان ناصر طی آن به شهادت میرسند. ناصر هم زخمی شده و به پشت جبهه باز میگردد و در هیمن اثناست که تلگرافی دوباره ناصر را به جبهه میخواند....
داستان سفر به گرای 270 درجه، داستان پرشخصیتی است. دهقان در ساختاردهی به رمان خود از شخصیتهای بسیاری بهره برده است تا بتواند جریان متنی واقع نمایانه و یا به عبارتی راست نمایانهاش ار در متن بنشاند؛ با این حال همین موضوع پاشنه آشیل داستان او شده است. شخصیتهایی که با جنگ و با داستان و به ویژه رمان غریبهاند و نتوانستهاند حضور خود را در داستان به خوبی توجیه کنند و سرنوشت آنها نیز در ادامه، مانند حضور و بودنشان به نوعی عدم تجانس دچار شده است.
تصویر شفاف و روایت واقعیت انکارناپذیر و در عین حال تاثیرگذار گرچه از حقایق این داستان دهقان به شمار میرود، اما با این وصف، سفر به گرای 270 درجه را در کتابخانه ادبیات پایداری باید در زمره آثاری دانست و به حساب آورد که در آن ساخت داستان فدای درون مایه و حقایقی شده که نویسنده سعی در ارائه کپسولی آن داشته است.
سفر به گرای 270 درجه با این وجود اثری است که نمیتوان بدون خوانش و غرق شدن در تمام فضاهای جنگی و حماسی آن که حتی بعد از خلق آن نیز نتوانست همانندی داشته باشد، از کنار آن گذشت. اثری که گرچه نویسندهاش تاکنون نسبت خود را با داستان و خاطره روشن نشده میبیند، اما لذت خواندن داستانی از این دست را برای بار دیگر تاکنون بر دل بسیاری از مخاطبانش بر جای گذاشته است.
-------------------------------
نقد و نظر از: حمید نورشمسی
نظر شما