پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲ مهر ۱۳۹۰، ۱۰:۰۰

گزارش کامل نشست داستان انقلاب/

جشنواره داستان انقلاب سازمان ثبت اسناد نیست!

جشنواره داستان انقلاب سازمان ثبت اسناد نیست!

شرکت‌کنندگان در نشست تحلیلی جشنواره داستان انقلاب با بیان اینکه قرار نیست این جشنواره متولی انتشار آثار همه افرادی باشد که درباره انقلاب کار می‌کنند، گفتند که این رقابت ادبی، نهاد ثبت اسناد نیست که بخواهد همه آثار موجود در حوزه داستان انقلاب را ثبت و ضبط کند.

خبرگزاری مهر ــ گروه فرهنگ و ادب: جشنواره داستان انقلاب به چهارمین دوره برگزاری خود نزدیک می‌شود و در این میان رویش‌های ادبی حاصل از این جشنواره به معرفی نویسندگان جویای نام و رمان‌های خوبی در این حوزه منتهی شده است.

یکی از آسیب‌هایی که این جشنواره در معرض آن قرار دارد،حرکت به سمت تولید و پذیرش آثاری است که نه از سر ذوق ادبی و جذابیت سوژه که صرفاً به منظور شرکت در جشنواره و کسب جایزه، تولید و به مخاطبان معرفی می‌شود. آسیبی که در چند سال اخیر از آن به عنوان «ادبیات جشنواره‌ای» یاد شده است.

در همین زمینه، امیرحسین فردی، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری و پایه‌گذار جشنواره داستان انقلاب، محمد ناصری، دبیر علمی جشنواره داستان انقلاب و مدیر کارگاه قصه و رمان حوزه هنری و سیدهاشم حسینی، برگزیده دو دوره از این جشنواره و نویسنده رمان «گل سنگ» با حضور در خبرگزاری مهر درباره این موضوع به سئوالات مهر پاسخ دادند که در ادامه اهم بخش‌های این نشست از نگاه شما می‌گذرد.

* بهانه صحبت، برگزاری چهارمین جشنواره داستان انقلاب است. آنچه را هم که می‌خواهم بپرسم یک دغدغه است و نه یک نقد. فرض کنیم که جشنواره داستان انقلاب هم نبود، آیا در دهه چهارم انقلاب هم رویش ادبی در این حوزه را مانند این روزها می‌شد دید؟

فردی: اگر جشنواره داستان انقلاب نبود، ما هم حرکتی در زمینه تولید اثر ادبی ذیل عنوان داستان انقلاب نداشتیم و اگر بود، خیلی کم‌رمق و کم جان بود. پس جشنواره در راه‌اندازی این حرکت خیلی موثر است. جشنواره مانند لیگ فوتبال است. برای برگزاری آن تیم‌ها همه خود را آماده می‌کنند و سخت تمرین می‌کنند تا بتوانند خود را خوب نشان دهند. اگر بازی رسمی نباشد وهمه دوستانه بخواهند بازی کنند که دیگرکسی تمرین نمی‌کند و انگیزه‌ای برای بازی باقی ‌نمی‌ماند. پس جشنواره، محلی برای نشان دادن و ارزیابی حاضران در آن است و لذا می‌تواند مهم و قابل اعتنا باشد. البته خود جشنواره هدف نیست و بستر و محمل و فضا است، اما نتیجه‌اش برای رسیدن به هدف مهم است. قاطعانه می‌گویم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مهم‌ترین وموفق‌ترین جشنواره‌ها همین جشنواره داستان انقلاب است که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را به صورتی جهشی رشد داد. قبل از آن چیزی به این عنوان اساساً تعریفی نداشت و این مساله مهمی است که باید به آن توجه کرد.

* سئوال ما هم همین است. 28 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما به یاد ادبیات انقلاب افتاده‌ایم. چرا اینقدر این واکنش دیر انجام گرفت؟ همین جشنواره را هم که الان داریم حاصل دغدغه شخصی شما بوده و نه خواست مدیران و حتی شاید همین الان هم همینطور باشد.

فردی: این موضوع، جای تاسف دارد که چرا تا امروز سیاستگذاران فرهنگی ما به این موضوع فکر نکرده‌اند. هم باید تاسف خورد و هم باید تعجب کرد. انقلاب اسلامی یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ بشری است. دو انقلاب بزرگ قرن گذشته شامل انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب سوسیالیستی شوروی را که بررسی کنیم، شاید هر کدام تاثیراتی داشته باشند، اما این انقلاب سوم ـ که انقلاب ما باشد ـ به مراتب تاثیرگذارتر از هردوی آنها بود و در جوامع بیرونی نیز بیش‌تر از هر دوی آنها بر توده‌های مردم اثر گذاشت. اما این انقلاب، برنامه‌ریز فرهنگی ندارد. نه اینکه مردم به آن بی‌توجه‌اند. بلکه وقتی می‌گویم برنامه‌ریز، یعنی کسی که در قله نشسته است و برای این موضوع جدای از رصد تحولات، ساختار و برنامه تعریف می‌کند. کسی که نیازسنجی کند. اینکه یکی ـ دو سال بعد از پیروزی انقلاب و تثبیت آن کسی باید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فکر ادبیات حاصل از انقلاب بیفتد که طبیعی و عادی است. ادبیات باید در انقلاب باشد. چرا بعد از گذشت 30 سال از انقلاب، تازه این اندیشه باید به وجود بیاید. تازه ما هم ارشاد را بعد از این همه مدت دعوت کردیم. باید این آسیب را ریشه‌یابی کرد. چرا این رخوت در وزارت فرهنگ و ارشاد وقت وجود داشت. مدیران وقت کی بودند؟ کار دست که بود؟ این یک مطالبه است. من روی صحبتم به مسئولان دهه 60 است که چرا این موضوع درک نشد. بحث من یک بحث و مطالبه ملی است که باید مدیران وزارت ارشاد وقت به آن جواب بدهند.

محمد ناصری در گفتگو با خبرنگاران مهر

* شما تنها ارشاد را مسئول می‌دانید و یا دولت‌های حاکم و جناح‌های سیاسی در دهه 60 را هم مسئول می‌دانید؟

فردی: بحث من وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی امر فرهنگ در کشور ما است. حمایت از این جریان که جزو وظیفه ذاتی او بود، چرا انجام نشد؟

* ادبیات دفاع مقدس به عنوان یک رقیب برای ادبیات انقلاب اسلامی حاصل جوشش خود نویسندگان هم بود و نمی‌گوییم که فقط ارشاد دهه 60 خواست که ترویجش دهد. خب چرا ادبیات انقلاب از این موضوع جا ماند؟

فردی: جنگ که آغاز شد، همه جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد و خیلی زود همه با آن درگیر شدند و درست همینجاست که می‌بینیم ادبیات خاطره‌نویسی جبهه بود که خیلی زود جای خودش را در ادبیات و داستان ما باز کرد و ادبیات انقلاب را تحت تأثیر خود قرار داد. به فاصله کمی از پایان جنگ، شاهد تشکیل نهادی به نام بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس هستیم اما هنوز در ادبیات انقلاب اسلامی شاهد به وجود آمدن این نهاد نیستیم. یعنی جایی نیست و نبود که مثل ادبیات انقلاب نویسنده حس کند خودش و اثرش تحت حمایت معنوی و مادی قرار می‌گیرد.

من مفهوم تعابیر شما را متوجه هستم، اما بحث ما این است که چرا جوشش‌های مردمی در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی مانند ادبیات دفاع مقدس شکل نگرفت. ما نمونه‌ای داریم مثل شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) که از دل آن نویسندگان زیادی هم بیرون آمد. چرا این حرکت‌ها ادامه نیافت که حالا بعد از این همه مدت ما ارشاد وقت را مسئول بدانیم؟

ناصری: اول از همه اینکه تفکیک قائل شدن بین ادبیات دفاع مقدس وانقلاب بیشتر از حیث یک نگاه تاریخی می‌تواند صحیح باشد، اما تنها از همین حیث. دفاع مقدس، دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی هم هست. در واقع این موضوع چیزی جدای از ادبیات انقلاب اسلامی نیست. در همان ابتدای پیروزی انقلاب به راه‌اندازی حوزه هنری رجوع کنیم. قریب به اتفاق داستان‌ها، داستان انقلاب است و مضمون اصلی آنها نیز به وقایع ورویدادهایی باز می‌گردد که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی زیاد مورد بحث بود. مثل جریان گروهک‌ها. این موضوع را در کتاب‌هایی که به عنوان بچه‌های مسجد و یا سوره منتشر می‌شد، می‌توانیم جستجو کنیم. در همان سال‌ها جریان داستانی انقلاب در حال رخ گرفتن در کشور بود که دفاع مقدس شروع شد.

امیرحسین فردی

شما به مسجد جوادالائمه (ع) و نویسندگانش اشاره کردید. نگاه فکری این جمع با شروع جنگ از انقلاب به جنگ متمایل شد و خواه و ناخواه جنگ هم ملموس‌تر از انقلاب در آن سال‌ها بود چون در لایه‌های مردم بیشتر نفوذ کرده بود. البته روح جنگ هم دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی بود. پس نمی‌توانیم خط‌کش بگذاریم و ادبیات انقلاب و جنگ را از هم جدا کنیم.

از طرف دیگر، مدیریت فرهنگی برای ساخت جریانات فرهنگی نقش زیادی دارد. خیلی اوقات نویسنده تحت تاثیر آنچه در درون خودشان با تاثیر از پیرامونشان رخ داده است، شروع می‌کنند به ایجاد خلاقیت ادبی و گاهی هم تدبیر مدیران مملکت باعث می‌شود جریانی ادبی شکل بگیرد.

سال 86 بود که آقای فردی در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌ها ایده جشنواره داستان انقلاب را مطرح کرد و بعد از آن بود که آقای پرویز اعلام کرد از این جریان حمایت می‌کند، اما بحث بر سر نیازی است که در جامعه بود و کسی هم این را ندید. نگاه آقای فردی به نظرم یک نگاه انقلابی و متعهدانه بود. نگاهی که از نگاه یک مدیر فرهنگی برآمده بود و به نظر من، این قضیه حائز اهمیت است و شما به این فکر کنید که چقدر از این ایده‌ها هنوز باقی مانده است.

من مثال دیگری می‌زنم. دوره‌ای بود که در کتابخانه‌های مدارس، آثاری در زمینه مفاخر فرهنگی کشور ما موجود نبود. جمعی از مدیران فرهنگی آموزش و پرورش متوجه این موضوع شدند و ایده آن منجر به تولید نزدیک به 300 جلد کتاب شد و درادامه، سایر ناشران و حتی بخش خصوصی هم به آن وارد شدند. طبیعت کار این است که مدیران بالایی بدانند و بتوانند به موقع، جریان را بو کشیده و شناسایی کنند. این موضوع در زمینه دفاع مقدس اتفاق افتاد، اما درباره انقلاب با تاخیرهمراه شد تا سه سال قبل.

البته از نقش مشوق‌ها را هم نباید غافل شویم. باید از نویسنده حمایت شود تا او چیزی که در ذهنش هست را بکشاند بالا. این به نظرم امری است کاملا طبیعی و پسندیده.

منظور شما این است که اگر نهادی نبود که نویسنده را ترغیب کند تا درباره انقلاب بنویسد، نباید از او انتظار داشته باشیم که بنویسد؟

نهادها کار خودشان را باید بکنند و نویسنده هم کار خودش را. یادمان باشد ادبیات فاخر انقلاب اسلامی، خیلی کاری نیست که بتوانیم زود از آن نتیجه بگیریم. به شکل طبیعی باید از این رویداد فاصله بگیریم تا بتوانیم درباره آن بنویسیم. کسی مثل امیرحسین فردی، الآن 20 سال است که درگیر نوشتن اسماعیل است. و دیگر اینکه نسل ادبیات انقلاب مگر چقدر سن و تجربه داشت که بخواهد بنویسد؟ پس در تقدیر همه نویسندگان انقلاب هست که درباره آن بنویسند، اما به طور طبیعی انتظار ما این است که زودتر این موضوع را ببینیم و شرایط آن را فراهم کنیم.

مساله انطباق تاریخی انقلاب اسلامی هم موضوعی است که برای تولید متن در حوزه ادبیات دفاع مقدس دغدغه است. شما مدعی هستید که باید زمان بگذرد تا نویسنده و اثر داستانی انقلاب اسلامی به اصطلاح قوام بیاید، ولی ممکن است با گذشت زمان، داستان‌هایی نوشته شوند که با حقیقت فاصله دارند. این موضوع برای شما دغدغه نیست؟

ناصری: تاریخ به هر حال هست و کارهای خوبی هم در ثبت آن شده است. تبدیل آن به ادبیات و آن و حس و حالی که شما از ادبیات انتظار دارید، حاصل شور و حالی است که بتوانیم نسبت به این تاریخ در نویسندگانمان ایجاد کنیم. برای این کار هم متولیان فرهنگی و هم خود نویسندگان نقش دارند.

تربیت یک نسل داستان‌نویس واقعا سخت است. شما از شورای نویسندگان مسجد جواد الائمه یاد کردید. من نمی‌خواهم بگویم چنین جریانی دیگر نظیر ندارد، اما خیلی کم نظیر است. نمی‌توان به دلایل زیادی انتظار داشت که این جریان تکرار شود؛ چون آدم‌هایی که در آن بودند، دیگر تکرار نخواهند شد.

خود همین آقای فردی از سال‌های قبل از انقلاب با داستان محشور بودند و خب نمونه‌ای مثل او کم بودند و کاریزمای او بود که بسیاری از اعضای این شورا را به هم متصل می‌کرد، اما خب همان جریان بسیار سریع ملی شد و یک پایگاه برای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس شد و این نکته‌ای است که باید آن را مد نظر بگیریم.

آیا تنها موقعیت‌های تهییجی است که منجر به تولید ادبیات انقلاب اسلامی شده است؟ آیا معتقدید که خود نویسنده‌ها به صورت ذاتی علاقه‌ای به این حضور نداشتند و تنها جشنواره به این سمت کشاندشان؟

حسینی: من نمی‌خواهم از خودم بگویم، ولی خودم را شاهد مثال می‌گیرم. به عنوان نویسنده‌ای که سه دوره در جشنواره شرکت کرده‌ام که در یک دوره شایسه تقدیر شدم. یک دوره برگزیده و در دوره بعدی هم هیچ. این را می‌گویم که برخی‌ها می‌گویند ناداوری شده، بدانند که ماجرا چیست. قطعا باید پذیرفت که حوزه ادبیات انقلاب اسلامی حوزه‌ای زاینده است و نویسندگان جوان و تازه‌کار دائم در حال ورود به آن هستند و قطعا آثار جلوتر قوی‌تر از آثار قدیم‌تر هستند و خواهند بود.

سیدهاشم حسینی، نویسنده رمان «گل سنگ»

اگر جشنواره داستان انقلاب نبود، شک ندارم که بسیاری از نویسندگان وارد این عرصه نمی‌شدند. خود من به واسطه این جشنواره انگیزه پیدا کردم که درباره انقلاب هم بنویسم. شاید دلیلش این بود که کسی نبود که به قول آقای ناصری مرا هل بدهد به داخل این موضوع. در مورد خود من این جشنواره یک جرقه بود که وارد شوم و بنویسم، چون ابایی ندارم که بگویم تا قبل از آن به این موضوع اعتنایی نداشتم. همین پوسترهای جشنواره در حوزه من را رساند به این سمت که بیایم.

اما خب یک نکته را هم باید بگویم که به خاطر جشنواره دیگر نمی‌نویسم. یعنی به خودم فشار نمی‌آورم که درباره انقلاب دائما و هرساله بنویسم. جشنواره مشوق است و مطمئنم که خواهد بود، اما اینکه چقدر این مشوق نتیجه بدهد، باید صبر کنیم و هنوز زود است که بخواهیم قضاوت کنیم.

پس اینکه گفته می‌شود حضور در محیط‌های فرهنگی و جشنواره‌ای رفته رفته نویسنده را از ننوشتن دور می‌کند به نوعی در شما مصداق یافته است؟

حسینی: به من پیشنهاد شد که در حوزه مشغول به کار شوم، اما به دلیل پاره‌ای از مشکلات خانوادگی نپذیرفتم. کما اینکه حس کردم کار خودم و آنچه به دنبالش هستم نیز در نوع خودش بد نیست و من در آن به موفقیت رسیده‌ام. من با حضور در حوزه فکر می‌کنم باید وقت نوشتنم را به کار اداری اختصاص بدهم و این را دوست ندارم.

نوشتن البته شغل من نیست؛ لااقل برای من که نمی‌توانم حتی تصورش را بکنم. نوشتن یک سرگرمی است و در عین حال ارزشمند است، اما بدون ادعا می‌گویم که برای من نوشتن موضوعی است که باید با آن آزادانه برخورد کرد تا نتیجه لازم را از آن بگیریم.

بحث دیگری که داریم، دغدغه نویسندگان جوانی است که نسبت به نوشتن دارند. بدون رودربایستی، موضوع انقلاب الان به طور عادی در اولویت نوشتن نیست. حالا به هر دلیلی. پس جشنواره تنها برای ما یک عامل ترغیب کننده است و نه یک عامل سازنده و این به نظر یک آسیب است.

فردی: جشنواره داستان انقلاب اساساً مردمی و خودجوش است. هنوز ارشاد هیچ دخالتی در برگزاری آن ندارد. جشنواره یک پیشنهاد است. می‌توانید بنویسید، می‌توانید ننویسید. خب نویسنده‌ای که خودش را نسبت به کشور و تاریخش مسئول بداند، در این برهه می‌تواند به واسطه جشنواره این کار را اولویت بدهد.

جشنواره نیامده تا جای کسی را تنگ کند. آمده تا کنار دیگران کار خودش را بکند. حال می‌توان به آن پاسخ مثبت داد و می‌توان هم نداد.

بگذارید قاطعانه بگویم؛ ادبیات اصیل ملت ما بعد از انقلاب اسلامی آغاز شد. تا قبل از انقلاب آنچه بود تک و توک به جز استثناهایی یا به شرق وصل بود یا به غرب. این قابل اثبات است. ادبیات اصیل و واقعی ایران بعد از انقلاب آغاز شده است.

این حقیقتی است که بعد از انقلاب هیچ نویسنده قبل از انقلاب پا به میدان نگذاشت تا درباره آن چیزی بنویسد. هرچه شد بعد از پیروزی انقلاب شد. خب انتظار ما هم از آن باید به همین اندازه باشد. نویسندگانی که سابقه داشتند که ساز مخالف زدند و بقیه هم که خودشان می‌دانند که چرا نبودند. نفس انقلاب، خودش یک دعوت بود برای آنهایی که می‌خواستند به آن بپردازند.

امیرحسین فردی، نویسنده رمان «اسماعیل» و مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری

ولی خب این دعوت به نظر می‌رسد همان چیزی است که انجام شد و ادبیات انقلاب هم رفته رفته به دام کلیشه افتاد.

فردی: وقتی می‌گویید کلیشه به نظر من ظلمی به ادبیات انقلاب در حال روا شدن است. باید ثابت کنید که کلیشه است. کلیشه چیست؟

این که نمی‌شود همه شرکت کنندگان و برگزیدگان جشنواره را کلیشه بدانیم. این نوعی جفا به خودمان است. نباید خودمان را حقیرانه نگاه کنیم.

مگر بقیه جشنواره‌ها اینطور نیست؟ مگر غیر از این است که هرچه کتاب با مضمون انقلاب در جشنواره‌های روشنفکری می‌رود قلع و قمع می‌شود، اما ما به والله اینطوری نگفتیم و عمل نکردیم. فراخوان ما عام است؛ فقط نمی‌خواهیم تاریخ تحریف شود و دروغ گفته شود.

* این صحبت ناظر بر اتفاقاتی است که در ادبیات دفاع مقدس افتاده است. یعنی بسیاری از این جشنواره‌ها به قدری جذب حداقلی و دفع حداکثری دارند که نویسنده‌هایی که کارهای شاخصی در زمینه دفاع مقدس داشتند، ولی در برخی آثارشان کمی به حاشیه‌ رفته بودند، از گردونه این جشنواره‌ها کنار گذاشته شدند. چون در خبرگزاری مهر نشست‌هایی درباره ادبیات دفاع مقدس هم برگزار کرده‌ایم و این موضوع را برای مثال عنوان می‌کنیم که مثلا گردانندگان چنین جشنواره‌هایی نویسندگانی چون احمد دهقان، محمدرضا بایرامی یا مجید قیصری را از چرخه فکری خودشان کنار گذاشتند.

فردی: من درباره جشنواره داستان انقلاب اظهار نظر می‌کنم و درباره جشنواره‌های دیگر چیزی نمی‌گویم. حتی راجع به افراد هم صحبت نخواهم کرد. من پاسخگوی مسائل این جشنواره خواهم بود.

ناصری: چند سال پیش از نویسندگان جریان‌های دیگر، کتاب‌هایی درباره انقلاب منتشر شد که خیلی هم دیده نشدند. وقتی جشنواره‌‌ای به نام داستان انقلاب وسط باشد و صدای نویسندگانی باشد که در این زمینه تولید اثر کرده‌اند، این یک حسن است و در واقع یک ایراد نیست. چون این موضوع را در معرض دید همه اهالی فرهنگ قرار می‌دهد. افراد دیگری هم می‌توانند در این زمینه کار کنند، ولی کارشان دیده نشده است. از این نظر کار آقای حسینی دیده شده، ولی کار کسانی که اثرشان را جای دیگری چاپ کرده، دیده نشده‌ است.

آن قسمتی که به کارهای افراد دیده نشده مربوط است، مرتبط با کار شما اهالی رسانه است. ممکن است کسی اثرش را به جریان بزرگ جشنواره داستان انقلاب نسپارد؛ چون معتقد است نوشته‌اش در سطحی بالاتر از این جشنواره قرار دارد. خب این عیبی ندارد و عقیده این افراد محترم است. اما قرار بر این نیست که این جشنواره متولی انتشار آثار همه افرادی باشد که درباره انقلاب کار می‌کنند. چون ما نهاد ثبت اسناد نیستیم که بخواهیم همه این آثار را ثبت و ضبط کنیم. تعدادی در جشنواره شرکت می‌کنند و تعدادی هم شرکت نمی‌کنند. آقای حسینی یکی از مصداق‌های خوب افرادی است که در جشنواره شرکت می‌کنند و حضوری منطقی داشت. حسن این قضیه آن است که ما با این جشنواره حساسیت‌های نویسندگان را تحریک می‌کنیم که بیایند و در این باره بنویسند.

حسینی: نباید برگزاری این مسابقات را زیر سئوال ببریم. اگر چنین جشنوار‌ه‌هایی برگزار نشود، استعدادها کشف نمی‌شوند. به نظر من باید از آفت‌های چنین برنامه‌هایی مانند شتابزدگی جلوگیری کنیم، کارهای سفارشی انجام ندهیم و چنین دیدی نداشته باشیم که چون سال قبل شرکت کردم، امسال هم باید در جشنواره شرکت کنم.

آقای ناصری! فرمودید که نویسندگان دیگری آثاری درباره انقلاب تولید کردند که دیده نشد. نمی‌شود کاری کرد که کار آن نویسندگان هم در جشنواره حضور داشته باشد و دیده بشود؟

ناصری: ما اساساً کتاب‌های چاپ شده را قضاوت نمی‌کنیم. اگر جشنواره داستان انقلاب، قسمتی را راه‌اندازی کند که آثار منتشرشده داوری شوند، این کتاب‌ها هم دیده خواهند شد، ولی رویه جشنواره این گونه است که آثاری را که خود نویسنده برایمان ارسال می‌کند و چاپ نشده، مورد داوری قرار می‌دهد. اگر نویسنده‌ای اثرش را به جشنواره داستان انقلاب ندهد و چاپش کند، باید این انتظار داشته باشیم که در ارشاد یا جشنواره‌های دیگر دیده شود.

چنین برخوردی با این نویسندگان نشده است که بیایند و آثار چاپ نشده‌شان درباره انقلاب را به جشنواره تحویل دهند. علتش چیست؟

ناصری: این موضوع خیلی شخصی است. ما در نویسندگانمان، نویسنده شناخته شده و ناشناخته داشتیم. این که نویسنده شناخته شده‌ای بخواهد اثرش را به جشنواره بدهد، جسارت زیادی می‌خواهد. این موضوع خیلی شخصی است و به خود نویسنده برمی‌گردد؛ چون نویسنده‌های معروف‌تر ممکن است با خود بگوید من که کتابم در کتاب سال یا کتاب فصل برگزیده شده، شاید بعد از کتابی از یک نویسنده از یک استان قرار بگیرد.

آثار خروجی جشنواره داستان انقلاب تا چه حد دیده شده است؟ این آثار را تا چه حد در بازار کتاب دیده‌اید؟ در این جشنواره‌ها دو جریان وجود دارد. یکی جریانات برگزاری جشنواره است و جریان بعدی مربوط به بعد از برگزاری جشنواره و حضور آثار در بازار کتاب است.

ناصری: سخن شما درست است. من همین امروز که به این جلسه می‌آمدم، آقای بایرامی را دیدم که از من پرسید شما چنین موضوعی را در جشنواره شهید غنی‌پور مطرح کردید و آقای دری هم قول حمایت داد، اما واقعا چه اتفاقی افتاد؟ به ایشان گفتم بعد از برگزاری جشنواره دیگر مسئولیت تحقق وعده‌ها با ما نیست. بعد از جشنواره، دیگر موضوع به ناشرها و ارشاد برمی‌گردد که نیاز به پیگیری دارد، اما حمایت سازماندهی شده و خوبی از آثار شرکت‌کننده در جشنواره‌‌های مختلف نمی‌شود. این یک نقطه ضعف است. فکر می‌کنم متولی کار یعنی وزارت ارشاد باید به گونه مدونی از این قسمت کار حمایت بکند. قسمتی از کار هم به دوش رسانه‌هاست.

آقای فردی! شما از کار رسانه‌ها در این زمینه که می‌توان تعبیر جریان‌سازی را برایش به کار برد، راضی بوده‌اید؟

فردی: بعضی سئوال‌ها به خود شما بر می‌گردد. شما چه قدر توانسته‌اید نویسنده یا کتاب کشف کنید و واقعا جریان ساز باشید؟ ببینید این موضوع مانند جاده دوطرفه است. همه باید به کمک بیایند. البته نه به این معنی که مرتب تعریف و تمجید بکنند، بلکه به این معنی که بنشینند و بحث چالشی بکنند. وقتی کتابی مانند «سوران سرد» منتشر می‌شود، به راحتی از کنارش عبور نکنید.

فعلا که ارشاد از کنارش رد شده است!

فردی: ایرادی ندارد. ارشاد کار خود را می‌کند. من هیچ وقت در کار ارشاد دخالت نکرده‌ام؛ هرچند شاید موافق سیاست‌های ارشاد هم نباشم، اما وزارت ارشاد یک نهاد قانونگذار است و باید به آن احترام گذاشت. تازه مگر ارشاد چه می‌گوید؟ فوقش می‌گوید چند کلمه را تغییر بدهید، اما شما چه کار کرده‌اید؟

محمد ناصری و امیرحسین فردی

ظاهرا توپ را در زمین ما انداختید!

فردی: خب نمی‌شود که ما هم تولید کنیم، هم نقد برگزار کنیم و دیگر کارها را به تنهایی انجام دهیم.

حوزه هنری سال پیش طرحی را برای توزیع کتاب در سوپرمارکت‌ها در نظر گرفت که می‌خواست به کمک سوره مهر آن را انجام دهد. ما به عنوان رسانه در نهایت می‌توانیم بپرسیم با این کار موافقید یا نه؟ اما به نظر می‌رسد کار اصلی در سطح مدیریتی باید انجام شود و رسانه، وظیفه هدایت جریان را به عهده بگیرد. ما به عنوان رسانه یک نقش پیشنهاد دهنده داریم.

فردی: سطح حرف‌هایی که می‌زنم، بالاتر از موضوع سوپرمارکت است. خواهش می‌کنم حد بحث را تا این حد پایین نیاوریم. این یک ترفند بازاریابی است و بحث پیش‌پا افتاده‌ای است.

با توجه به این انتظاری که شما از رسانه دارید، باید بگویم که حرف ما ایجابی نیست. ما در نهایت، نقشمان ارشادی است.

فردی: این کارها زحمت دارد. باید برای این موضوعات وقت بگذارید. جلسه بگذارید و نقد کنید.

آقای ناصری! یکی از اتفاقاتی که در جشنواره داستان انقلاب می‌افتاد، این بود که برخی اثرات را مثلا به دلیل ضعیف بودن به کارگاه قصه و رمان ارجاع می‌دادند و در جشنواره شرکتشان نمی‌دادند. نویسندگان این آثار هم دفع می‌شدند و دیگر انگیز‌ه‌ای برای شرکت در این جشنواره نداشتند. نقشی که در این زمینه برای حوزه هنری متصور است، نقش پدرخوانده به معنی مثبت آن است. مثلا من نویسنده با شما مشکل دارم و داستانم در یک دوره رد می‌شود، اما در دوره بعدی داستانم را با نام دیگری به جشنواره می‌دهم. این مسائل نه به عنوان اتهام که به عنوان شبهه از این گوشه و آن گوشه مطرح می‌شود. صحت این مسائل چقد است و چقدر قابل اعتنا هستند؟

ناصری: حرف شما این است که کتاب‌هایی که در جشنواره داستان انقلاب شرکت می‌کنند و برگزیده می‌شوند، لزوما باید در انتشارات سوره مهر چاپ شوند. سطح این جشنواره ملی است و قرار نیست ما خودمان را در سطح یک ناشر پایین بیاوریم و تا به حال به موضوع از این زاویه نگاه نکرده‌ایم که کتاب‌هایی که برگزیده می‌شود را در انتشارات سوره مهر چاپ کنیم. ما می‌گوییم جشنوار‌ه‌ای برگزار می‌کنیم که داستان‌های قابل قبولش را معرفی می‌کند. انتشارات سوره مهر هم باید مانند هر ناشر دیگری و حتی بهتر از ناشرهای دیگر از انتشار این آثار حمایت کند و تا امروز که می‌خواهیم دوره چهارم جشنواره را برگزار کنیم، هم شاهد این حمایت بوده‌ایم.

ما فرض نکرده‌ایم که حتما اگر کاری برنده شد، آن را خودمان چاپ کنیم. البته در این زمینه هنوز به جمع‌بندی نرسیده‌ایم که حتما آثار برتر را خودمان چاپ کنیم. نویسندگانی داریم که آثارشان در جشنواره رتبه آورده و با ناشرهای دیگری برای انتشار اثرشان به توافق رسیده اند، ولی اگر کتابی قرار شد در پکیج آثار داستان انقلاب در سوره مهر چاپ شود، حتما باید پیرو صحبت‌های شما، حمایت‌هایی از آن بشود که بهتر دیده شود.

امیرحسین فردی، محمد ناصری و سیدهاشم حسینی در جمع خبرنگاران خبرگزاری مهر

به نظر می‌رسد که این فضا هنوز ایجاد نشده است که شما هم اصراری روی آن ندارید.

ناصری: فکر می‌کنم نویسنده این‌گونه آزادتر است. ما هم در اطلاعیه‌مان ننوشته‌ایم که نویسنده الزام دارد کارش را برای چاپ به سوره مهر بدهد. ما اشاره می‌کنیم که امکان این کار وجود دارد.

آیا کارهایی که برگزیده می‌شود، در کارگاه قصه و رمان مشمول اعمال اصلاحیه خواهد شد؟

ناصری: عده‌ای در کارگاه قصه و رمان کار را می‌خوانند و به نویسنده مسائل مورد نظرشان را اعلام می‌کنند، اما اعمال تغییرات بستگی به نظر نویسنده اثر دارد و الزامی برایش وجود ندارد، ولی برخی مواقع اثری وجود دارد که قابل توجه است، اما مسائلی دارد که باعث می‌شود برای چاپ انتخاب نشود. اگر نویسنده موارد گوشزد شده را قبول نکند، باید اثرش را برای چاپ به ناشر دیگری بدهد.

آقای حسینی! چقدر آثاری که در جشنواره داستان انقلاب شرکت می‌کنند، بنابر سلیقه جشنواره هستند و چقدر حاوی خلاقیت و نوآوری هستند؟ به نظر شما چقدر از این حضورها ادبیاتی و چقدرشان جشنواره‌ای است؟

حسینی: موضوع اصلی این جشنواره، انقلاب است. حالا هر کس از دیدگاه خودش به این موضوع می‌پردازد. کسی به من تحمیل نمی‌کند که چگونه درباره انقلاب بنویسم. من در 3 دوره این جشنواره درباره انقلاب نوشته‌ام و هر دوره هم همان‌طوری که پسندیده‌ام، نوشته‌ام.

با خواندن آثاری که در جشنواره شرکت می‌کنند، آیا این تلقی برای شما وجود آمده که حضور این آثار، صرفا برای خلق ادبی است یا نویسندگان طبق سلیقه جشنواره می‌نویسند؟

حسینی: ادبیات جنگ حالت خودجوش داشت، اما مسئولان احساس کردند برای ادبیات انقلاب باید کارهایی انجام دهند. هرچند که جنگ ادامه انقلاب بود. حالا هر نویسنده بر حسب توانایی‌هایش وارد این جشنواره می‌شود و طبق عقایدش می‌نویسد. قضاوت درباره نوشته‌ها با داورهای جشنواره است. جشنواره هم نوپاست و کتاب‌هایش دو سال است که چاپ می‌شود.

آقای ناصری! شما هم این نظر را قبول دارید؟ آیا این جریان وجود ندارد که شرکت‌کننده‌ای بگوید من باید به گونه خاصی بنویسم تا در جشنواره حائز رتبه بشوم؟

ناصری: قطعا در جشنواره داستان انقلاب این گونه نیست. این جشنواره را حوزه هنری با یک سری ارزش‌های ویژه قابل قبول برگزار می‌کند. طبیعتا نویسندگان شرکت کننده موضوعات این جشنواره را قبول دارند که در آن شرکت می‌کنند، اما این که برگه وجود داشته باشد و محورها و خطوط مشخصی برای جشنواره در آن تعریف شده باشد، نیست. چون موضوع انقلاب بسیار کلی و جامع است و از زوایای مختلفی می‌توان به آن نگاه کرد.

پایان

کد خبر 1415244

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha