به گزارش خبرنگار مهر، وقتی که چهار سال پیش بسکتبالیستهای ایران در ژاپن برای نخستین بار قهرمان رقابتهای جام ملتهای آسیا شدند و سهمیه المپیک 2008 پکن را هم به دست آوردند این سوال بی پاسخ ماند که آیا اگر تیم ملی چین با ترکیب کاملش در رقابتهای ژاپن شرکت میکرد بازهم ایرانیها میتوانستند جام قهرمانی را از آن خود کنند؟!
پاسخ این پرسش دو سال بعد از آن به دست آمد، وقتی که تیم ملی بسکتبال ایران مقابل چین در فینال بیست و پنجمین دوره مسابقات قهرمانی آسیا پیروز شد و برای دومین بار متوالی در رده نخست آسیا قرار گرفت و موفق شد به عنوان برترین تیم آسیایی جواز شرکت در رقابت های قهرمانی جهان را هم به دست آورد.
بعد از این دو قهرمانی متوالی بود که محمود مشحون، رئیس فدراسیون بسکتبال تاکید کرد بسکتبال ایران راه خودش را پیدا کرده و از این پس در همین مسیر به حرکت خود ادامه میدهد. با امید و دلگرمی به این وعده، بسکتبال ایران امیدوار بود بیست و ششمین جام قهرمانی آسیا را از آن خود کند و با گرفتن این جام هم قهرمان شود و هم المپیکی اما ....
مسابقات همانگونه که انتظار میرفت برای بسکتبال ایران در ووهان چین آغاز شد و تا پیش از اینکه وارد مرحله یک چهارم نهایی شود هم خیلی خوب و به جا انتظارات را برآورده کرد. پیروزیهای متوالی برابر چینتایپه، قطر، ازبکستان، مالزی، لبنان و کرهجنوبی این باور را بیشتر از همه برای خود بازیکنان و مربیان تیم ملی ایجاد کرده بود که میتوانند دوباره از عنوان قهرمانیشان در آسیا دفاع کنند. باوری که خیلی زودتر از آنچه فکر میکردند بلای جان آنها شد تا تیم ملی پیش از رسیدن به جمع چهار تیم برتر آسیا مجبور به وداع با قهرمانی و هر عنوان دیگری شود.
اردن که سه ماه پیش در مسابقات غرب آسیا مغلوب ترکیب نصف و نیمه و بدون حدادی، ارسلان و آفاق ایران شده بود، تنها تیمی بود که باور بازیکنان ایران برای دستیابی به سومین قهرمانی را باور نکرد و با همین باور مانع از پیشروی ایران تا نیمه نهایی شد تا تیم ملی کشورمان با وجود ترکیب کاملی که در اختیار داشت مجبور شود به رده پنجم آسیا بسنده کند.
شاید نه ایران فکر میکرد در مسابقات 2011 قهرمانی آسیا کارش به دیدار تعیین ردهبندی تیم پنجم بکشد و نه اردن فکر میکرد که بتواند ایران را ببرد و خود فینالیست شود. این دو تیم دو سال پیش در تیانجین چین و در مرحله نیمه نهایی رقابتهای قهرمانی آسیا هم مقابل هم قرار گرفتند. آن بازی هم نزدیک پیش رفت اما اتفاقات دقایق پایانی به سود ایران تمام شد و این بار به سود اردن.
"عمو صلبی" پدر بسکتبال ایران که در المپیک 1948 لندن هم بازی کرده بود، پس دیدار ایران و ژاپن در بازیهای آسیایی 1990 پکن که ایران با شوت آخر مهران حاتمی با دو اختلاف امتیاز پیروز شد، گفت که بسکتبال این است، تیمی که آخرین شوت را میزند اگر بتواند آن را وارد سبد حریف کند برنده میشود و اگر نه بازنده خواهد بود. به قول عمو صلبی بسکتبال همین است اما چرا باید بازیکنانی که مدعی قهرمانی هستند تا آنجا به حریف میدان بدهند که خود فرصتی برای جبران به دست نیاورند.
90 درصد ترکیبی که دو سال پیش ایران را قهرمان آسیا کرد در مسابقات قهرمانی آسیا امسال هم شرکت داشتند اما نتیجه این حضور چهار پله سقوط بود آنهم با هدایت مربی که دو سال پیش هم سرمربی ملیپوشان ایران را بر عهده داشت. "وسلین ماتیچ" بر اساس قراردادی که منعقد کرد و البته چند روز بیشتر به اتمام آن باقی نمانده است، ماهیانه 14500 دلار دریافت میکند اما با این حقوق نه مدال طلا ایران را حفظ کرد و نه سهمیه المپیک را گرفت!
شاید اگر بسکتبال ایران و مسئولانش از کنار قهرمانی های گذشته به راحتی نمی گذشتند و شرایط را برای حفظ آنها به درستی مهیا می کردند می توانستند امروز ذوق و شوق یک قهرمانی دیگر را تجربه کنند و حسرت غروری که باعث دست کم گرفتن اردن و شکست برابر این تیم شد را نمی خوردند. شاید این شکست لازم بود تا بسکتبال ایران با نگاهی تازه این بار به جوانانی میدان دهد که جایگزینی برای نفرات اشباع شده امروز تیم ملی باشند.
چهار پله سقوط امسال یکی از بدترین سقوطهایی بود که بسکتبال ایران در طول ادوار مختلف حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا با آن مواجه شد. بسکتبال ایران که از سال 1973 حضور در مسابقات قهرمانی آسیا را آغاز کرد تا امسال سیزده دوره حضور در این رقابتها را با نوسانات زیادی پشت سر گذاشته بود. درمسابقات 1995 کره جنوبی ایران با 6 پله نزول و قرار گرفتن در رده دهم آسیا بدترین سقوط را تجربه کرد و امسال دومین سقوط تلخ ایران (به لحاظ تعداد رده های سقوط) رقم خورد.
در هر صورت با این سقوط نه تنها بسکتبال ایران به بن بست رسید، بلکه هر آنچه را هم داشت از دست داد. قهرمانی، شانس المپیکی شدن و احترام را؛ وگرنه بازیکنان در لفافه دیگری را عامل ناکامی معرفی نمی کردند و صمد نیکخواه بهرامی نمی گفت که رسانه ها و خبرنگاران به شکست ایران کمک کردند یا اینکه حامد بازیکن خوبی است اما برای پیدا کردن بهترین بازیکن باید به سراغ دیدار پایانی بروید!
به همه این مسائل باید این نکته را هم اضافه کرد که در صورت نیاز به تغییر نسل - که به نظر می رسد برای بسکتبال که تا دو سال آینده مسابقه ویژه ای ندارد، واجب است و ضروری - باید این پرسش را مطرح کرد که آیا در این مدت پشتوانه سازی مناسبی برای ستاره های فعلی بسکتبال صورت گرفته است که جوانانی بیایند و تیم ملی ایران را در حد مدعی قهرمانی بسازند یا باید بازهم چشم انتظار درخشش با همین مردان به اوج رسیده و رو به نزول نهاده باشیم؟
نظر شما