دکتر مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک آمریکا در مورد جایگاه اخلاق در دنیای کنونی و نظام بین الملل به خبرنگار مهر گفت: پرسش در مورد جایگاه اخلاق در روابط بین الملل پرسشی قدیمی و باسابقه است.
وی افزود: تویسیدید در نوشته خود از گفتگوی میان آتنیها و رهبران شهر ملوس سخن میگوید. این گفتگوها میان فرماندهان نیروی دریایی آتن و رهبران شهر ملوس رخ میدهد. رهبران شهر ملوس آتن را تهدید به سرپیچی و عدم اطاعت کرده بودند.
وی تصریح کرد: آتنیها در مقابل این تهدید به آنها گفتند که این قانون طبیعت است که "قوی" آنچه را که میخواهد انجام میدهد و "ضعیف" آنچه را که قوی از او میخواهد انجام میدهد.
این فیلسوف معاصر تأکید کرد: این اظهارات آتنیها به طور خلاصه در نظریه قدرت روابط بین الملل منعکس شده است و به عنوان اس و اساس این نظریه درآمده است. نظریه قدرت در نظریه رئالیستی روابط بین الملل به عنوان جریان اصلی حدود 2500 سال سیطره داشته است.
مؤلف "نهلیسم بعد از نیچه" تصریح کرد: اشخاصی چون تویسیدید، ماکیاول، هابز و بیسمارک از جمله طرفداران این نظریه به شمار میروند.
وی افزود: بر اساس دیدگاه رئالیستها، اخلاق و اصول اخلاقی نباید در ملاحظات کشورها مورد توجه قرار بگیرد. به عبارت دیگر کشورها در روابط خود نباید بر اساس اصول اخلاقی رفتار کنند.
وی تصریح کرد: آنها معتقدند که دولتها به دنبال منافع شخصی خود هستند و این منافع را تعقیب میکنند. مشکلی که این دیدگاه با آن مواجه است عدم تناسب میان خواست مردمی است که خواهان رعایت اخلاق در روابط میان کشورها هستند.
گلسپی یادآور شد: ما از هموطنان خود انتظار داریم که در روابط اصول اخلاقی را مورد توجه قرار دهند. بر این اساس ناراحت کننده است که ببینیم کشوری از جمله کشور خودمان بر اساس اصول اخلاقی در نظام بین الملل رفتار نمیکند.
مؤلف "بنیان تاریخ" تأکید کرد: بر این اساس به طور فزایندهای شاهد این هستیم که نوعی مقاومت و مخالفت در درون کشورها نسبت به سیاست خارجی مبتنی بر نگرش رئالیستی وجود دارد.
وی افزود: اما با وجود این خواست و میل، در قرن بیستم و قرن بیست و یکم شاهد هستیم که اختلافات و منازعات به خاطر تأکید بر منافع شخصی بوده است. به عبارت دیگر خواست و منافع شخصی به عنوان "منافع برحق و درست" پنداشته شده است.
نظر شما