پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۸ مهر ۱۳۹۰، ۱۱:۴۱

گزارش همایش «یار مرا»-3/

کزازی: مثنوی همچون رودی در جان مولانا جاری بوده است

کزازی: مثنوی همچون رودی در جان مولانا جاری بوده است

میر‌جلال‌الدین کزازی گفت: در قونیه ستونی است که گویند مولانا دور آن می‌گشته و سرمست مثنوی می‌سروده است. اما این سرودن به خواست او نبوده بلکه مثنوی در جانش روان می‌شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، میرجلال الدین کزازی پژوهشگر و استاد بازنشسته دانشگاه در همایش ادبی «یار مرا» که پنج‌شنبه شب هفتم مهر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، مولانا را همان «نی» معرفی شده در مثنوی معرفی کرد و گفت: مولانا نایی است که از نیستان گم‌شده خود نام می‌آورد و آتشی نیز که او از آن نام می‌برد ناشی از همین افروختگی جانش است.

وی ادامه داد: مولانا می‌نالد، چون در سرزمین آوارگی و بیگانگی گرفتار آمده است و تا به نیستان ازلی خود باز نگردد از نالیدن باز نمی‌ماند.
 
کزازی در ادامه افزود: اگر کسی بخواهد از باورها و اندیشه‌های نهان‌گرایانه و درویشانه ایرانیان به بسندگی آگاهی بیابد بی‌گمان نخستین آبشخور و بنیادی‌ترین سرچشمه آن مثنوی معنوی است. از این رو است که مثنوی را باید شاهکاری آموختاری بدانیم و گونه‌ای ادب که به آن ادب اندرزین می‌گوییم. با این حال شگفتی بزرگ در مثنوی معنوی آن است که تنها در آموختن نمی‌ماند و شاهکاری انگیختاری هم هست و از همین رو است که گفته می‌شود مثنوی را با غزلیات شمس می‌توان سنجید.
 
وی درادامه با اشاره به اینکه داستان سرایش مثنوی نیز در نوع خود بی‌مانند است، بیان کرد: در واقع این مولانا نیست که مثنوی را می‌سراید، مثنوی بر جان و زبان او روان می‌شود. او در آغاز دفتر دوم مثنوی به شیواترین شکل ممکن در رابطه با ساز و کار آفرینش مثنوی به این نکته اشاره می‌کند که مدتی این مثنوی تاخیر شد. این تاخیر به دلیل آن بوده است که شاگرد وی حسام‌الدین چلبی سر در گریبان درونکاوی فرو می‌برد و به آسمان می‌رود و تا به زمین نمی‌رسد مثنوی و سرایشش دوباره آغاز نمی‌شود.
 
کزازی همچنین گفت: ستونی در قونیه است که گویند مولانا دور آن می‌گشته و سرمست مثنوی می‌سروده است و دیگران می‌نوشتند. اما این سرودن به خواست او نیست بلکه مثنوی در جانش روان می‌شده است. او بستر رودی است که آن رود مثنوی است. او خیزابه‌های اندیشه و آزمون درونی را ستانده و بازگفته است.
 
وی همچنین گفت: مولانا در مثنوی سخن‌ور نیست. سخن در او می‌جوشد مثل آب در چشمه سار و ما می‌دانیم که چشمه سار نمی‌داند که آب در آن می‌جوشد.
 
کزازی در بخش پایانی سخنان خود نیز گفت: همه ما نی‌هایی گسیخته از نیستان خودیم که اگر با دم نایی پیوند گرفتیم، چهارچوبی بیهوده و بی ارزش نخواهیم بود.
کد خبر 1420400

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha