به گزارش خبرنگار مهر، زندگی در روستا رسم خوشایندی است ولی امروزه شاهد این هستیم که زندگی روستایی با تمام زیباییهایش رو به سوی تحول دارد و سبک زندگی روستاییان در حال تغییر است و با شتاب روز افزون از گذشتهها فاصله میگیرد.
در بسیاری از روستاها بسیاری از سبکهای زندگی شهری وارد شده است و فرهنگ روستایی را تغییر داده، در این میان هستند روستاهایی که همچنان فرهنگ اصیل روستا را حفظ کرده و به همان سبک زیبا و ساده روستایی زندگی میکنند.
روستای بیدقان از جمله روستاهایی است که هنوز زندگی صنعتی و تأثیرات زندگی شهری آن را متحول نکرده است و در همان حالت زیبا و سادهاش نگه داشته شده است.
این روستا یکی از روستاهای بخش کهک است که در ۵۱ کیلومتری استان قم و در لابهلای کوههای سر به فلک کشیده قرار دارد که زیارتگاه سه تن به اسامی شاهزاده اسماعیل و فرزندش حمزه از نوادگان علی ابن جعفر(ع) و شاهزاده محمد از نوادگان امامزاده کاظم(ع) در آن قرار دارد.
بعد از روستای دستگرد به سمت وشنوه که میروی هنوز یک کیلومتر نرفته که خروجی با تابلویی سبز رنگ خودنمایی میکند به طرف روستای بیدقان.
ابتدای مسیر جادهای دو باند و بدون مشکل هر چه که جلوتر میروی جاده کوهستانیتر، و خطرناک میشود.
پیچهایی که بعضا ۱۶۰ درجه هستند و مسافران و خودروها را در لابه لای کوهها گم میکند، بعد از طول مسافتی ۱۰ کیلومتری به ورودی روستا میرسیم. روستایی بسیار زیبا در دل کوه.
روستایی منحصر به فرد، بافت و فرم شکل خانهها وکوچههایی خاکی و در هم گره خورده، خانههایی از خشت و گل با درهای چوبی قدیمی انگار به زندگی روستا چهرهای شاعرانه بخشیده و وجود حیوانات اهلی گاو، گوسفند و مرغ در کوچههای روستا به سادگی و زیبایی آن افزوده است.
رودخانهای کوچک از وسط روستا میگذرد این رودخانه سرمنشاش از سد امامزاده اسماعیل است و به سد قوسی کبار میریزد.
به قول اهالی، سالها قبل اگر میخواستی از رودخانه رد شوی و به آن طرف بروی به زحمت میافتادی یا پلی بود یا طنابی که بتوانی به وسیلهاش به آن طرف رودخانه بروی ولی امروز به دلیل خشکسالی و کاهش نزولات آسمانی دیگر این خبرها نیست، کمی آب از گوشه این رودخانه رد میشود که معلوم نیست به سد کبار میرسد یا نه.
زندگی در این روستا مثل آب همین رودخانه آرام و آهسته پیش میرود. این روستا خالی از سر و صداست و اینجاست که همسایه از همسایه خبر دارد و خانهها بدون فاصله در کنار هم ساخته شده است. مردم این روستا در شادیها و غمها با هم هستند و از حال یکدیگر خبر دارند.
شغل مردم بیدقان دامداری و کشاورزی است. در اینجا هوا که سرد میشود ماندن در روستا را دشوار میکند. آب و برق هست ولی به دلیل شرایط ویژه و کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه این روستا گاز ندارد. اهالی این روستا از روشهای سنتی برای گرم کردن خانه استفاده میکنند. کرسی زغالی و سماور نفتی یا برقی و تهیهٔ آذوقهای سه یا چهار ماهه.
در بیدقان هنوز بوی تنور زغالی و نان محلی ما را مجذوب خود میکند در وسط رودخانه مینی بوسی قدیمی و فرسوده نظرم را جلب میکند، همانطور که اهالی میگفتند این تنها ماشین این روستاست.
شور و حال روستایی در اینجا موج میزند. و اینجا است که ما را یاد همان شعر دوران ابتدایی می اندازد: خوشا به حالتای روستایی.
بیدقان به خاطر فرهنگ و آداب و سنن خاصش و کوچههای خاکی و مردمان ساده و خونگرمش هنوز روستا است و آسمان، زمین، عشق، هوا، سادگی، پاکی و حقیقت زندگی در زندگی مردم این روستا موج میزند.
نظر شما