به گزارش خبرنگار مهر، سومین نشست باشگاه کتاب تهران با موضوع نقد و بررسی رمان «لب بر تیغ» نوشته حسین سناپور عصر روز سهشنبه 19 مهر با حضور نویسنده کتاب و امیرعلی نجومیان و حسین مهکام در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست که خوانش بخشی از این رمان از سوی «پیام دهکردی» همراه بود، امیرعلی نجومیان با اشاره به موضوع کتاب سناپور و جنجالهای به وجود آمده پیرامون آن در ماههای گذشته گفت: من به شخصه حس نمیکردم آقای سناپور تا این اندازه با گارد باز وارد صحنه شود و این موضوع را برای نوشتن داستانش انتخاب کند.
وی با بیان اینکه بخش عمدهای از نقدهای وارد شده به این کتاب، داستان آن را به فیلمفارسیهای قبل از انقلاب و جاهلبازیهای آن دوره مرتبط میکند، گفت: ما همواره بر اساس یک پیشداوری ساده آثاری که شخصیتهای آن از یک طبقه ویژه از جامعه باشند به سرعت به آن طبقه جامعه و یا سینما مرتبط با آن و حتی عامه پسندی مرتبط میکنیم. این کار صحیح نیست؛ چرا که به نظر من، آنچه یک اثر را عامهپسند و در زمره ادبیات غیرنخبهگرا وارد میکند، شخصیتها نیستند؛ بلکه چگونگی برخورد متن با آن شخصیتهاست.
لب بر تیغ با عامهپسندی رابطه بینامتنی دارد
استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با اشاره به اینکه سناپور در اثر خود نگاهی تازه به سوژه دارد که میتوانست پاشنه آشیل هر اثر و داستانی بشود، افزود: لب بر تیغ و تاثیر آن قابل مقایسه با سینمای فیلمفارسی نیست؛ بلکه باید گفت یک رابطه بینامتنی با آن دارد. ما در این رمان، اما ارجاعات دقیقی هم به سینما میبینیم و همین موضوع است که سناپور و رمان او با وجود ارتباط داشتن با سینمای فیلمفارسی و ادبیات عامهپسند از آنها جداست که خب البته معنی این حرف من هم بدبودن عامهپسندی نیست؛ چون امروز خط مشخصی بین ادبیات عامهپسند و غیرعامهپسند نداریم و نویسندگان مشهوری چون امبرتو اکو را میتوانی نام ببریم که آثارشان به طور دقیق نه عامهپسند میتواند باشد و نه نخبهگرا.
نجومیان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ساختار رمان لب بر تیغ گفت: ساختار رمان سناپور در زمانهای که همه ما به دنبال ساختار پیچیده در رمان میگردیم، بسیار خوشخوان و پیچیده است. از حیث زمانی هم آنچنان عقب و جلو نیست و به شکل زیبایی فصل پایانی قصه خود را نیز از دو زاویه مطرح میکند.
نجومیان افزود: کار سناپور در این رمان این بوده است که در هر فصل از رمان یک راوی ویژه تعیین کرده است که در کنار سایر راویان، سهم ویژه خود از روایت را دارند و این باعث چرخش مدام زاویه دید رمان و نو شدن مدام اثر برای خواننده میشود که کار سادهای هم نیست، اما سناپور به خوبی از پس آن بر آمده است.
نجومیان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حضور تکنیک راوی گفتمان غیرروایی آزاد در این اثر گفت: این گفتمان در اثر ما قدمت چندانی ندارد، اما سناپور به خوبی از عهده آن برآمده است. در این روایت نقل قولی میکنیم که انگار در ذهن شخصیت رمان در دست اتفاق است. رابطهای که در این متن وجود دارد، نه به طور کامل عینی است و نه ذهنی و نوعی رابطه بینامتنی است. این گفتمان نه کاملا به راوی نزدیک است و نه به شخصیت. در واقع به جریان سیال ذهن نزدیک است، اما آن نیست و این نوع روایت است که لب بر تیغ را اثری مثل شازده احتجاب که کاملا ذهنی است، جدا میکند.
وی با اشاره به اینکه لب بر تیغ ما را به سمت یک راوی پلیفنیک و چند صدایی نزدیک میکند که باعث غنای متن میشود.
نجومیان همچنین تصریح کرد: شرایط امروز جامعه ما به نوعی با فضای رمان سناپور فاصل دارد. درست است که این رمان در سال 78 نوشته شده است، اما این آدمها را نمیدانیم که در کجای جامعه باید دید. درست است که رمان نویس برای نوشتن اثر به جامعه خود نگاه میکند، اما من کمی شک دارم که فضای فرهنگی این روزهای ما به فضای رمان سناپور نزدیک شده باشد.
لب بر تیغ را میتوان به صورت درامی معماگونه سینمایی کرد
در ادامه این نشست، حسین مهکام نیز در سخنانی با اشاره به اینکه موقعیت دراماتیک به عنوان تقابل دو عامل متضاد با هم در چهار وضعیت معمایی، پرداخت روانکاوانه و موقعیت دراماتیک معماگون امکان تحقق دارد، گفت: در این رویکرد سوم شخصی پیش روی ماست، اما ما در درون او به بررسی ذهنیتش مشغولیم. در این نوع از روایت و با جلورفت داستان رفته رفته متوجه میشویم که ما نگران خود شخصیت هستیم و نه باز شدن گره روایی داستان که نمونه آن در آثار سینمایی اصغر فرهادی نیز قابل جستجو است و کار حسین سناپور نیز به اعتقاد من از حیث متن چنین شیوهای را دارد.
وی با اشاره به موضوع ریتم و تمپو که از آن به عنوان سرعت اتفاقات و فیزیک حوادث و سرعت داخلی اتفاقات و حوادث یاد کرد، گفت: در شکل سوم درام، ریتم و تمپو دستخوش تغییراتی میشوند که در بخشهایی با سرعت زیاد و در بخشهایی با سزعت کم در حال اتفاق هستند و به اعتقاد من اگر به اثر حسین سناپور میخواهیم نگاهی سینمایی داشته باشیم، این اثر را باید با این شکل سوم از درام دید.
وی همچنین در پاسخ به سئوالی درباره نوع ساخت سینمایی بر اساس این رمان نیز گفت: به نظر من برخی آثار سینمای اروپا در سالهای اخیر از جمله آثار میشائیل هانکه این نوع داستانها را روایت کردهاند. داستانهایی که در آنها دوربین بدون فلاش بک زدن به دنبال ایجاد نوعی تداعی ذهنی است که با توجه به ذات سوم شخص محدود سینما میتوان از عهده این نوع از روایت برآمد.
مهکام همچنین گفت: برخلاف بسیاری از منتقدان که میگویند هر شخصیتی بنابرساخت خود باید با دیالوگی متفاوت روایت شود، گفت: درام نویس به نظر من میتواند همه شخصیتهایش را در یک جا قرار دهد و علیرغم وجود حوزههای واژگانی متفاوت آنها با یک سخن از آنها یاد کند.
نظر شما