دکتر احد فرامرز قراملکی در مورد اینکه سالهاست اخلاق کانت تنها اخلاق مورد تأیید و اشاره متفکران ما است آیا در بین متفکران ایران کسی که نگاه بهتری به اخلاق داشته باشد وجود ندارد؟ به خبرنگار مهر گفت: من با فرض اولتان خیلی موافق نیستم یعنی چنین نیست که این دیدگاه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. بستگی به این دارد که افرادی که دیدگاههای کانت را منتقل میکنند چه کسانی هستند؟
وی افزود: بنده در سایر سازمانها وقتی اخلاق حرفهای کار میکنم این کار وسعتی دارد که مبانیاش اصلا کانتی نیست. اخلاق مباحث گوناگونی دارد در ایران هم دو گونه از اخلاق سخن میرود عدهای بیشتر رهیافت فلسفی به اخلاق دارند و به معنایی فلسفه اخلاق کار میکنند و فلسفه اخلاق کم و بیش رنگ غربی دارد و در رنگ غربی که دارد یک رگهاش کانتی است.
رئیس گروه اخلاق حرفهآی دانشگاه تهران تصریح کرد: این رگههای مختلف قابل رصد است. ولی مهم این است که بعضی دوستان که در فلسفه اخلاق کار میکنند با چارچوبها و تقسیم بندیها و مرزبندیهای رایج مغرب زمین کار میکنند. یعنی در مغرب زمین تجارب و تحلیلهای اخلاقی را به مکاتب مختلفی تقسیم میکنیم که ما آن تقسیم بندی را نمیکنیم. در واقع اینها نسخه برداری از غرب است. ولی در ایران هم یکسری به عنوان اخلاق کاری دارند کار میکنند که یک شاخهاش اخلاق پزشکی و یک شاخهاش اخلاق حرفهای است.
این محقق و پژوهشگر حوزه اخلاق یادآورشد: اینها غالبا غربی نیست و اسلامی است برای مثال یک جریان بزرگی در ایران وجود دارد که اخلاق را مبتنی میکند بر رعایت حقوق دیگران و این مدل، مدل رسالة الحقوق امام سجاد(ع) است که مورد تأیید اسلام است و کاملا با مبانی دینی ما سازگار است. خوشبختانه اخلاق بر خلاف دیگر شاخههای علوم انسانی، اسلامی و ایرانی و بومی شدن آن نفوذ بیشتری یافته و مورد اقبال بیشتری قرار گرفته است.
قرا ملکی اظهار داشت: رسالههای اخلاقی شهید مطهری در جامعه معاصر خیلی مورد توجه قرار گرفته رسالههای مختلفی در این زمینه نوشته شده، به نظامهای اخلاقی محمدبن زکریای رازی و فارابی به نظامهای اخلاقی توجه شده است . بنابراین برداشتم این نیست که مسائل دینی پاسخهای بومی خود را پیدا میکند.
رئیس اخلاق حرفهای دانشگاه تهران در مورد اینکه تا کی میتوان به نظریههای غربی تکیه کرد هم گفت: باید به اندیشههای غربی به عنوان یکی از تجارب بشری با دید انتقادی نگاه کرد و نمیشود اینها را کنار گذاشت و نمیشود بدون انتقاد آنها را پذیرفت. ما باید نقادانه آنها را بکار گیریم. اگر بخواهیم در جامعه فیلسوف اخلاق تربیت کنیم غنی تر از اسلام جایی نیست، مهمترین ضلع اسلام اخلاق است. من هم به همین دلیل در همه آثارم با وجود اینکه یک مواجهه انتقادی با غرب دارم اما سعی میکنم به نظامهای اخلاقی که از تمدن اسلامی جوشیده بیشتر تکیه کنم.
این نویسنده و مترجم تصریح کرد: بنابراین اینطور نیست که به این مکاتب باید تکیه کرد بلکه باید با این مکاتب مواجهه نقادانه و تعامل با آنها کرد حتی موجب بازسازی آنها شد و اگر آنها رهاورد نکویی و اثر بخشی دارند البته میشود آنها را برگرفت منتها با مدلی که به التقاط اندیشهها ختم نشود.
قراملکی درمورد اینکه آیا وقت آن نرسیده که به دنبال نظریه و آرا و تفکرات ناب ایرانی برای بررسیها باشیم گفت: بنده از سال 89 خودم و گروهی که با ما کار میکنند را وقف احیای نظریههای اخلاق دانشمندان مسلمان از محمدبن زکریای رازی گرفته تا به امروز کرده ام، نظریههای اخلاقی خیلی مهمی را که اینها داشتند مورد بررسی و بازسازی قراردادهایم. برای مثال نظریه های اخلاق زکریای رازی امروز در غرب جدی گرفته می شود .
وی افزود: ما نظریههای اخلاقی بسیار سترگی در زمان اسلام داشتهایم و یک تقسیم بندی را بنده پیشنهاد کردم که ما در دوره اسلامی مکاتب اخلاقی سلامت محور فردگرایانه داشتیم که سخنگوی آن زکریای رازی است. سلامت محور جامعه گرا داشتیم که سخنگوی آن دستگاه اول فارابی است. مکتب اخلاقی کمال محور مشایی داشتیم که ابن مسکویه و بوعلی سخنگوی آن بودند و کمال محور جامعه گرا داریم که دستگاه اول فارابی سخنگوی آن است و بالاخره یک مکتب بسیار مهمی به نام کمال گرای وجودنگر ملاصدرا و مکتب حق محور به معنای اینکه مکانیزم اخلاق رعایت حقوق دیگران است، اینها مکاتبی بسیار قوی بودند که مشکلات زیادی را در اخلاق حل کردند.
قرا ملکی در پایان یادآور شد: این خبر را به شما میدهم که در پایان سال 90 مکاتب نظریههای اخلاقی زکریای رازی در 50 صفحه را تقدیم خوانندگان خواهم کرد و سال 91 را هم تخصیص به احیای نظریههای اخلاقی فارابی دادهام.
نظر شما