مفاخري اظهار داشت : كاش مسابقه اي ترتيب داده مي شد و از نويسندگان كودك مي خواستند داستاني بنويسند كه موضوع آن زندگي مردم از سال 1372 به بعد را نشان دهد، آن وقت شايد چند اثر خلق مي شد كه موضوع و فضاي آن مطابق با زندگي كودكان امروز بود.
وي ادامه داد: بيشترداستانها مربوط مي شود به اتفاقهاي داخل روستاها، و اين با زندگي بچه هاي داخل شهر تطابق ندارد . بيش ازاندازه توصيفي بودن بعضي از اين آثار، از نكات منفي است كه بايد به آن توجه داشت .
مفاخري در پاسخ به اين پرسش كه عده اي معتقدند فعاليت در زمينه ادبيات كودك آسانتر از ادبيات بزرگ سال است ، گفت : خير ، هركدام از اين كارها مشكلات خاص خود را دارد و به نظر من هركاري اول علاقه مي خواهد . فعاليت در زمينه ادبيات كودك چندان آسان نيست بايد روحيه بچه ها را بشناسيم تا بتوانيم با آنهاارتباط برقرار كنيم و اين خودش كار سختي است .
وي در مورد وضعيت تصويرگري ادبيات كودك در ايران گفت : تنوع آثار خوب است . بايد گفت ايران در حال حاضر در زمينه تصوير گري كتاب كودك درميان كشورهاي موفق قرار دارد . اما گاهي نويسند گان كودك آنقدر در داستان توضيح و توصيف به كار مي برند كه يا ديگر جايي براي تصويرگرنمي ماند و يا تصاوير در ميان اين توصيفات گم مي شوند.
نظر شما