به گزارش خبرنگار مهر، مراسم گرامیداشت سومین سال درگذشت طاهر صفارزاده، عصر امروز چهارشنبه 4 آبان با حضور جلال صفارزاده برادر زندهیاد صفارزاده، علی موسوی گرمارودی شاعر، سیدمحمود دعایی مدیر موسسه اطلاعات، مهدیه الهی قمشهای و جمعی از شاعران و دوستداران صفارزاده در فرهنگسرای ملل برگزار شد.
در ابتدای این مراسم صفارزاده گفت: سال گذشته به همت خانم راضیه تجار در انجمن قلم، مراسمی برای طاهره برگزار کردیم. امسال در فرصتی خدمت آقای دعایی بودم و گله کردم. به ایشان گفتم اشکال ندارد ما به عنوان نزدیکان طاهره هر سال یاد او را گرامی بداریم، ولی این وظیفه ما نیست و درست نیست که نسبت به کسی که از پایهگذاران شعر مقاومت بوده و با اشعارش قبل از انقلاب، دریچه جدیدی رو به جوانان گشود، این گونه برخورد شود.
وی افزود: طاهره 17 سال در انتشارات سمت کار کرد و یکی از آقایانی که نامش را نمیبرم خیلی او را آزار داد. عاقبت کاری کردند که همه چیز را رها کند و در خانه به ترجمه و تحقیق بپردازد. وقتی مریض بود کمتر کسی به سراغش میآمد. در منزل که بود تعادل راه رفتن نداشت و من کنارش بودم. ماه رمضان به من گفت من که نمیتوانم روزه بگیرم، تو بیا حداقل در سحر با هم یک لقمه نان بخوریم.
برادر طاهره صفارزاده ادامه داد: در فرهنگ ما مردهپرستی رسم است، اما اشخاصی مانند طاهره مرده نیستند و درسی برای آیندگان هستند، ولی در مورد طاهره مردهپرستی هم نکردند. عیبی ندارد. آقای محسن پرویز بعد از یکی از سالگردها گفته بود خدا برادر طاهره صفارزاده را خیر بدهد که حداقل ما را به یاد او انداخت. در مجموع از ارشاد گلهمندم چون حق مطلب را ادا نکردند. طاهره هم که نیاز مادی نداشت. جایزهای هم نگرفت. تنها یک جایزه از آقای خاتمی دریافت کرد که آن را هم به افغانیها اهدا کرد.
وی گفت: حتی کمک نکردند در زادگاه او یک کتابخانه دایر شود. باز آقای دعایی لطف کردند و عکس و آگهی در روزنامه اطلاعات چاپ کردند. اگر قرار است از طاهره صفارزاده که زندگیاش را وقف فرهنگ این کشور کرد یاد نکنیم، وای به حال افرادی که حقوقبگیر ارشاد هستند.
موسوی گرمارودی هم در این برنامه گفت: یک بار که نزد سیمین دانشور رفته بودم، از جلال رفیع نقل میکرد که در ایران زنده خوب و مرده بد نداریم. من هم به این جمله اضافه کردم که واقعا روحیات ما ایرانیها را میتوان از برخی جزئیات تشخیص داد. مانند عادتی که شایع بود و پشت وانت بارها نقاشی میشد یا جملهای نوشته میشد. اگر پشت وانتبارها نقاشی باشد، حتما یک دورنماست. شما در یک سالن عمومی هیچوقت یک پرتره نمیبینید.
وی درباره صفارزاده گفت: طاهره یک متعهد به معنای اخص بود. خیلی از روشنفکران دینی یا غیردینی ما در نوشتههایشان متعهدند ولی در عمل به کرداری که میگویند تعهد ندارند. تعهد و التزام باید صفت شاعر یا نویسنده باشد، نه شعر و نوشته. طاهره شخصا التزام و تعهد داشت.
این شاعر در ادامه گفت: محال بود صفارزاده زیر بار ظلم برود. به همین دلیل طاهره با همان آقایی که جلال صفارزاده نام او را در این مجلس نیاورد، سر سازگاری نداشت. او به این گونه افراد مردان منحنی میگفت. کسانی که آثار صفارزاده را میخوانند میدانند در عمق هر کلمه، خونی تپنده جاری است.
در ادامه این برنامه سیدمحمود دعایی، به بیان خاطره دیدار صفارزاده با امام خمینی (ره) در حسینیه جماران پرداخت و گفت: با توجه به سخنانی که آقای صفارزاده بیان کردند، میخواهم به ایشان کمی آرامش بدهم و بگویم اینگونه نیست که جامعه طاهره صفارزاده را فراموش کرده باشد.
مهدیه الهی قمشهای هم به عنوان آخرین سخنران این برنامه گفت: من اولین بار صفارزاده را در کنگره خواجوی کرمانی در کرمان دیدم. ویژگی خاص او تواضع، فروتنی، مهربانی و آرامشش بود. او تداعیگر آرامش بود. امام رضا (ع) میفرماید یکی از ویژگیهای مومن این است که وقتی در کنارش قرار میگیری، احساس آرامش و امنیت بکنی و او کسی است که اگر گرهای در کارت باشد، آن را میگشاید. صفارزاده چنین شخصیتی داشت.
وی با اشاره به رسالتهای ادبیات گفت: اولین رسالت ادبیات این است که ما را با قرآن آشنا کند. شاعر کسی است که آن مائده آسمانی را سر سفره ادبیات بگذارد. رسالت دیگر ادبیات این است که ما را از تفرقه و جدایی برهاند و به وحدت رهنمون باشد. ادبیات به ما میآموزد که به گونهای سخن نگوییم که فضا تیره بشود.
نظر شما