به گزارش خبرگزاری مهر، پیامک رسیده در غروب روز چهارشنبه هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات لحظه ای حالت بهت و ناباوری به من می دهد،" با نهایت تاسف و تاثر به اطلاع می رساند ساعتی ثبل سرهنگ کربلائی دار فانی را وداع گفت" ابتدا میگویم شاید دوستان مشترک خواسته اند با او شوخی کنند چرا که به تازگی با او صحبت کرده بودم و چیزی مبنی بر کسالت یا مریضی بیان نکرده بود. با رسیدن سیل پیامک ها و تلفن ها متاسفانه باور می کنم که این بار هم مانند همیشه تاریخ اجل خبر نکرد.
سرهنگ حبیب کربلائی علی مردی از نسل جوانه های قدیم که بنده افتخار داشتم در سمت معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در گذشته مدتی را با او همسنگر باشم ویه گی هایی داشت که بیشتر در داستانها و خازه ها شنیده و کمتر دیده بودم. روزی از مرکز خدمات نیروی انسانی تماس گرفته و گفتند ایشان در طول 28 سال خدمتشان از هیچ امکانات رفاهی استفاده نکرده اندو این برای ما عجیب است. به ایشان اعلام کنید بدون نوبت به هرکجا که می خواهند می توانند سفر کرده و از امکانات نیرو استفاده کنند. وقتی به مرحوم این موضوع را گفتم تنها لبخند معنی داری زند.
در آماده باش های سازمانیو طرح های انتظامی آخرین نفری بود که لباس از تن خارج کرده و اداره را ترک می کرد، همکاران به این خاطر و به شوخی می گفتند پدر، مادر و خانواده اش را وقف اداره کرده است.
او بچه قلهک تهران بود و پدرش از کسبه خوش نام محل ولی از دارایی دنیوی تنها یک آپارتمان تعاونی ساز در خیابان هنگام داشت. برخی روزهای تعطیل برای نظافت مغازه قصابی پدر پیرش به کمک او می شتفات .و برای او احترام زیادی قائل بود. هرگاه در مسر منزل با هم همراه بودیم و در خانه گوشت لازم داشتند از مغازه های سر راه خرید می کرد. سرهنگ کربلائی حاضر نمی شد از پدر خودش هم استفاده شرعی و قانونی کند چه رسد به دیگران.
شاید نقل این خاطرات فرد عبوس و سختگیری را در ذهن خوانندگان ترسیم کند ولی موضوع کاملا برعکس بود، سرهنگ کربلایی مانند یک کودک بی آلایش، ساده و شاد بود. او در سمت جانشین معاونت اجتماعی تهران بزرگ با زیردستان خوش رو و در برابر مافوق ها مودب و متواضع بود.
هیچگاه از زبان او نه و نمی شود را نشنیدم و اگر نظری داشت در قالب انتقال تجربه و دلسوزی و پیشنهاد ارائه می داد، هیچگاه از کسی بدگوئی و غیبت نمی کرد.
با اینکه سالها از بیماری های غدد و هورمونی رنج می برد حتی در خواست کمیسیون پزشکی نکرد و علی رغم ابلاغ بازنشستگی بعلت مشرف شدن معاون اجتماعی به سرزمین وحی، قبول کرد تا بازگشت وی مراسم سنگین هفته نا جا را به سرانجام رساند.
فوت در لباس خدمت و محل کار حداقل اجری بود که نصیب او شد و انشاالله اجر معنوی را خداوند در جهان باقی نصیب او کند. این فقدان ظاهری را به خانواده و همکاران او تسلیت می گویم یادرش گرامی باد.
.........................................
سرهنگ دکتر رضا غنی لو
رئیس مرکز اطلاع رسانی و ارتباطات نیروی انتظامی
نظر شما